سیاست خارجی متوازن
_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: ۱. ابراز تمایل جمهوری اسلامی به حضور فعال و مشارکت خلاقانه در پیمانهای منطقهای ازجمله پیمان همکاری «شانگهای» و سازمان همکاری اقتصادی (اکو) حاکی از آن است که دولت سیزدهم همه تخممرغهای خود را در سبد برجام نچیده و با خروج از سیاست خارجی منفعلانه که در حدود یک دهه گذشته در پیشگرفتهشده بود، نگاهی متوازن به تحولات بینالمللی دارد.
مشارکت ایران در سازمان همکاری اقتصادی اکو در بالاترین سطح ممکن با حضور رئیسجمهور و وزیر امور خارجه کشورمان و در آستانه برگزاری نخستین دور کمیسیون مشترک برجام در دولت سیزدهم، حاوی این پیام است که نقطه اتکا و مرکز ثقل ایران در تقابل با چالشهای اقتصادی، نگاه صرف به غرب نیست؛ هرچند که ما هیچگاه میز مذاکره را ترک نکرده و نسبت به آن بیاعتنا نبودهایم.
اصل توازن در سیاست خارجی بر این مبنا ایجاب میکند که ایران بهعنوان یک کشور مستقل بهصورت متوازن با همه بازیگران بینالمللی در همه مناطق جهان ارتباط داشته باشد. بهعبارتدیگر، سیاست خارجی متوازن مستلزم آن است که بر مبنای منافع ملی، مناطق و کشورهای مختلف را اولویتبندی کرده و با آنها به تعامل بپردازیم.
۲. درحالیکه برجام بدون رعایت شروط ۹ گانه رهبر معظم انقلاب به اجرا در آمد و بار مالی و امنیتی قابلتوجهی بر جای گذاشت، پیمانهای منطقهای افزون بر تأثیر مستقیم بر رشد اقتصاد نفتی و غیرنفتی، افزایش تبادلات تجاری و صادرات، موجب اثربخشی همکاریهای امنیتی بر ثبات منطقه و جمهوری اسلامی میشوند. عضویت در سازمانهای منطقهای بهخصوص در حال حاضر که به دلیل تحریمهای غرب، در شرایط ویژهای قرار داریم و اروپاییها و آمریکاییها هنوز خود را طلبکار برجام میدانند، بیش از گذشته حائز اهمیت است چراکه استفاده از ظرفیت عضویت در مجموعههای منطقهای میتواند از ضرب تحریمها بکاهد و تبادلات تجاری خود را تسهیل نماید. در شرایط اضطراری فعلی که درگیر تحریمها هستیم، ضروری است تا با فعالسازی و استفاده مضاعف از ظرفیتهای ارتباطی و مبادلات اقتصادی با همسایگانمان، در حوزه صادرات فعالانهتر عمل کرده و از طریق مذاکره بین بانک مرکزی با دیگر کشورها راه را برای دور زدن تحریمها هموار کنیم.
۳. برخلاف توافقهای گذشته ایران با غرب، در پیمانهای جمهوری اسلامی با قدرتهای بزرگ منطقه و شرق آسیا مسئله تبادلات اقتصادی و تجاری یک پیشفرض و موضوع حلشده است. در تعامل با غرب، مبادله اقتصادی گروگان گرفتهشده و فرع توافق به شمار میآید و از نظر استعمارگران عصر حاضر، امتیاز تبادل اقتصادی زمانی داده میشود که امتیازهای بسیار بزرگتری از ایران در حوزه منطقه و موشکی دریافت گردد.
این در حالی است که اقتصادهای بزرگ همسایه و منطقه، پیشفرضی که مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی را تحتالشعاع قرار دهد، مطرح نکرده و اگر نگوییم هر نوع مبادله و تجارتی، قطعاً بخش اعظم مناسبات اقتصادی با آنها یک توافق برد- برد محسوب میشود. علاوه بر این، اروپاییها و آمریکاییها موضوعان امنیتی را دارای اهمیت بسیار زیادی تلقی میکنند، زیرا آنها ایران را خطر بزرگی برای خود از این منظر میپندارند. پیمانهای منطقهای و کشورهای عضو آنها، اما چنین رویکردی ندارند و اشتراکات فرهنگی- تاریخی و منافع مشترک، اساساً چنین پیشفرضی را از بین میبرد.
۴. از طرف دیگر، کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی نیز بهدلیل مزیتها و ویژگیهای خاص خود برای برقراری روابط متناسب و متوازن، شرکای قابلاعتمادی هستند. اعضای سازمان همکاریهای اقتصادی «بریکس» شامل روسیه، برزیل، هند، آفریقای جنوبی و چین نیز نقش بسیار تعیینکنندهای در ساختار قدرت جهانی دارند و به اعتقاد بسیاری از آیندهپژوهان، چین در کمتر از یک دهه آینده جای آمریکا را خواهد گرفت. کشورهای عضو «جنبش عدم تعهد» نیز منافع و مسائل نسبتاً مشترکی با ایران دارند و از برنامه صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی، قاطعانه دفاع کردهاند. این کشورها در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین هستند و از منظر جغرافیایی، دینی و ارزشی میتوانند در اولویت ایران قرار بگیرند.
۵. چنانچه شیوه تعاملی اروپا و آمریکا را در جریان ساز و کار «اینستکس» با اشتیاق کشورهای شرقی برای تهاتر با ایران مقایسه کنیم، تفاوتهای فراوانی به دست میآید. آن یکی، مکانیسم نفت در برابر غذا را مدنظر داشت که حتی ارادهای برای عملی کردن آن نداشت و فشارهای آمریکا را بهانه میکرد و این یکی، راهکارهای مختلف و متنوعی برای تجارت شامل استفاده از ارزهای محلی و تهاتر کالا و خدمات با نفت ارائه میکند.
همانگونه که قرارداد راهبردی ایران و چین این فضا را فراهم کرد که با تهاتر نفت، بتوانیم برخی از کالاها و خدمات را از چین وارد کنیم، این ظرفیت را میتوان بهصورت متقابل بین کشورهای عضو اکو نیز فراهم کرد. در حال حاضر در بخشهایی از تجارت خارجی ایران با کشورهای روسیه، ترکیه و جمهوری آذربایجان، استفاده از ارزهای محلی بهجای دلار و یورو به مرحله اجرا در آمده و نتایج ثمربخشی نیز داشته است. ایران در نظر دارد که با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نیز این ارتباطات را افزایش دهد.
وقتی ارتباط با کشورهای همسایه یک سیاست خارجی مهم در دستگاه دیپلماسی تعریف شود، به این مفهوم است که جمهوری اسلامی در مطالبه رفع تحریمها کاملاً جدی است و با حجم تجارتی که میان ما و قطبهای منطقهای وجود دارد، نیازی به ارتباط منفعلانه نمیبیند. بنابراین، ایران بهمنظور افزایش موقعیت خود در نظام بینالملل ضروری است که با همه پیمانهای منطقهای و فرا منطقهای که تحت قیمومیت آمریکا نیستند ارتباط داشته باشد و مناسبات متوازن و متقابل با آنها برقرار کند.