یمن در آستانه پیروزی تاریخی
_ هادی سید افقهی در روزنامه حمایت نوشت: «ناصر قندیل»، سردبیر روزنامه «البناء» لبنان طی یادداشتی با اشاره به زمزمههای کاخ سفید برای پایان دادن به جنگ یمن از سوی ائتلاف سعودی نوشت، مواضع اخیر آمریکا حاکی از آن است که واشنگتن به ریاض توصیه میکند همان سیاست آنها در قبال افغانستان و خروج از این کشور را هر چه زودتر در مورد یمن به اجرا بگذارند. او در این خصوص تصریح کرد که فحوای توصیه آمریکا به سعودیها این است: «کاری را که ما در افغانستان انجام دادیم انجام دهید: شما نه از ما قویتر هستید نه آنها از طالبان ضعیفتر».
این در حالی است که مداخله نظامی عربستان در یمن از مارس ۲۰۱۵ میلادی مقارن با فروردین سال ۱۳۹۴ به درخواست «عبدربه منصور هادی»، رئیسجمهور مستعفی و فراری این کشور آغاز شد. این هجمه ظاهراً به دلیل اختلاف نظر نیروهای انصار الله، ارتش و کمیتههای مردمی این کشور با دولت وابسته به آل سعود صورت گرفت، اما جنگ حدوداً هفتساله ائتلاف سعودی، دلایل پشت پرده و خاص خود را دارد.
نیروهای انصار الله در روزهایی که به مصاف با مزدوران دولت عبدربه منصور هادی میرفتند و سپس، عربستان با عملیات بهاصطلاح «طوفان قاطعیت»، رسماً وارد هجمه نظامی علیه مردم این کشور شد، کدهایی ارسال کردند که نشان میداد پیرو جبهه مقاومت و ضد صهیونیستی هستند. عربستان در لبنان، سیلی سختی از حزبالله خورده بود و بهرغم تلاشهای بسیار زیاد آل سعود برای حذف مقاومت اسلامی لبنان، قرار دادن این جنبش محبوب مردمی در سیاهه تروریسم نتوانسته بود باعث توقف موفقیتهای حزبالله شود و هر میزان که فشار افزایش یافت، راهکارها و راهبردهای مقاومت نیز ارتقا پیدا کرد.
آل سعود وحشت داشت که در همسایگی خود یک مدل در حال رشد از حزبالله را ببیند، به همین دلیل در حمله پیشدستانه تلاش کرد انصار الله را در همان مراحل ابتدایی متوقف کند. به همین دلیل بود که رژیم صهیونیستی یکی از حامیان و شرکای مهم عربستان در حمله به ائتلاف سعودی به شمار میآید. کشف یک فروند هواپیمای اف-۱۶ اسرائیلی سرنگونشده توسط نیروهای یمنی، کشته شدن ۲۰ افسر صهیونیست بهوسیله موشکهای شلیکشده اسکاد انصار الله به پایگاه هوایی خالد بن ولید و آزمایش بمبهای سنگشکن صهیونیستی در یمن نشان میداد که یکی از سرمایهگذاران کلیدی این جنگ مغلوبه، رژیم صهیونیستی است. اسرائیل همین رویکرد را در قبال حزبالله، حشدالشعبی، حماس و جهاد اسلامی دارد. از طرفی، پیشبینی عربستان مبنی بر قدرت گرفتن انصار الله درست بود، اما مقاومت یمن هیچگاه قصد نداشت که علیه همسایه خود دست به اقدام نظامی بزند، ولی به مصداق «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»، آل سعود به جهت دست برتر یمنیها در باتلاقی فرورفته که نه راه پس دارد و نه راه پیش.
از منظر آمار تلفات و حملات نیز آل سعود هیچ آورده قابل دفاعی ندارند. از ابتدای جنگ، نزدیک به ۱۱ هزار نفر از نیروهای ارتش عربستان کشته و زخمی شدند. نیروهای اماراتی نیز حدود هزار و ۳۰۰ کشته و زخمی داشتند و بیش از هزار و ۵۰۰ خودروی نظامی، تانک، نفربر و سلاح تاکنون منهدم و تخریبشدهاند. اما مهمترین ضرب شست مقاومت، پیشرفتهای موشکی متعدد انصار الله به شمار میرود. یگان موشکی ارتش یمن، بیش از هزار و ۳۵۰ عملیات انجام داده که نزدیک به هزار و ۴۰۰ موشک بالستیک طی این عملیاتها شلیکشدهاند. اهداف نظامی هدف قرارگرفته ائتلاف سعودی نیز از مرز ۵۰۰ فراتر رفته. این تعداد حمله به مواضع نیروهای اشغالگر چه در خاک عربستان و امارات و چه در یمن، در تاریخ این کشورها سابقه نداشته است.
علاوه بر این، یگان پهپادی انصار الله بیشترین ضربات را به متجاوزان وارد کرده و حدود ۱۳ هزار پرواز که هزار و ۲۰۰ سورتی آن تهاجمی بوده را با موفقیت به انجام رسانده است. در حمله پهپادی به تأسیسات نفتی آرامکو و پس از آن به پایگاههای نظامی دوردست عربستان، ضربات مرگباری به متجاوزان وارد شد. این در حالی است که در بسیاری از نقاط هدف قرارگرفته، سامانه پدافندهای موشکی پیشرفته آمریکا همچون «تاد» و «پاتریوت» مستقر بودند و همین ناکارآمدیها بود که باعث شد عربستان برای حفاظت از خود به سامانههای پدافند روسی و صهیونیستی متمایل شود.
در پیشرویهای میدانی نیز کمیتههای مردمی و ارتش یمن، علیرغم محاصره زمینی، دریایی و هوایی با کمک غرب و رژیم صهیونیستی، دستاوردهای بسیار درخشان و بزرگی در «مارب» و «الحدیده» داشتند. استان ساحلی الحدیده یک سال پس از آغاز جنگ در سال ۱۳۹۵ به اشغال درآمد، ولی سرانجام بازپس گرفته شد. استان مأرب نیز در آستانه آزادسازی بوده و کاملاً مشخص است که انصار الله در جبهههای جنوبی، ائتلاف سعودی را به تحمل شکستهای سنگین وادار کرده است.
این استان که بخش بسیار اندکی از آن در تصرف نیروهای وابسته به عربستان و امارات است و از آن بهعنوان «قلب یمن» یاد میشود، در آستانه آزاد شدن کامل است و افزایش فشار بر مزدوران سعودی باعث شد تا ریاض، اتاق فرماندهی خود را از این استان به نقطه دیگری در «حضرموت» منتقل کند. ضمن اینکه پیروزی قریبالوقوع مقاومت در نبرد مأرب، موجب خواهد شد تا دو سوم یمن در اختیار انصار الله و ارتش این کشور قرار بگیرد و تکلیف یکسوم باقیمانده از استانهای جنوبی نیز در آینده نزدیک مشخص شود.
ارتش و نیروهای مردمی یمن پس از مأرب به سراغ استان شبوه و بنادر جنوبی آن خواهند رفت که یکی از پالایشگاهها و پایانههای صادراتی نفتی مهم در آن منطقه قرار دارد و کنترل دولت صنعا بر سواحل جنوبی یمن خواهد توانست برگبرنده مهمی را در مذاکرات آتی و تعیین تکلیف سیاسی این کشور به مقاومت بدهد. از طرفی، «دیوید شنکر»، معاون وزیر خارجه سابقه آمریکا در یکی از نشستهای تحقیقاتی با موضوع یمن اقرار کرده بود «تسلط انصار الله بر مأرب قطعی است» و آن را «بدترین سناریو برای واشنگتن و ریاض»، توصیف و تصریح کرد که «شکست در این جنگ یک خسارت تمامعیار به شمار میرود». بنابراین، رویدادهای جبهههای مختلف در یمن، حاکی از فروپاشی ائتلاف سعودی و ناشی از وحشتی است که متجاوزان از پیامدهای ادامه جنگ دارند؛ و بالاخره اینکه به نظر میرسد مقامات سعودی اگر خواستار کاهش تلفات و هزینههای خود هستند باید به توصیههای کاخ سفید برای خروج از یمن توجه کرده و این گزینه را به سایر گزینهها ترجیح دهند. همانگونه که حضور آمریکا در عراق و افغانستان در طول بیش از دو دهه هیچ نتیجهای برای آنها به همراه نداشت، بهطور حتم آل سعود نیز که از جهت قدرت نظامی بسیار پایینتر از ارباب آمریکایی خود هستند، میدان معرکه را به نفع مقاومت رها خواهند کرد؛ اگر نگوییم که تاجوتخت آنها از این رهگذر دچار خطر جدی خواهد شد.