دوئل تهرانیها برای صندلی دانشگاههای برتر/ ۶۰ درصد رشتههای پرمتقاضی برای پایتخت نشینان
_ ایلنا نوشت: یوسف زراعت کیش در واکنش به ساز و کار کنکور سال ۱۴۰۲ و میزان مطابقت آن با عدالت آموزشی اظهار داشت: این بخش طرح برای عدالت آموزشی تدوین و تهیه نشده است؛ چراکه بخش عمدهای از بحث عدالت در سنجش و پذیرش در سهمیهها و به خصوص بومی گزینی نهفته است که در مصوبه ۸۴۳ عنوان نشده و قرار است در مصوبات بعدی شورا به آن پرداخته شود.
مسئول گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس اظهار داشت: پس این مصوبه فعلا کامل نیست، زیرا بومی گزینی و سهمیهها در آن دیده نشده است. بومی گزینی در پذیرش بسیار با اهمیت است. درباره بومی گزینی که الان اعمال میشود، باید اشاره کنم که ۸۰ درصد از رشتههای کم متقاضی و ۶۰ درصد از ظرفیت رشتههای پر متقاضی مانند پزشکی، دندان پزشکی، برق و… بومی است.
زراعت کیش با بیان اینکه بیشترین شانس قبولی برای دانشگاههای برتر متعلق به داوطلبان بومی استان تهران است، گفت: اکثر دانشگاههای برتر کشور در تهران هستند در نتیجه ۸۰ درصد رشتههای کم متقاضی و ۶۰ درصد رشتههای پرمتقاضی که بومی استانی گزینش میشوند برای داوطلبان تهرانی است. نتیجه آنکه آنهایی که در تهران هستند بیشترین ظرفیت و شانس را برای قبولی در دانشگاههای مستقر در تهران دارند که اکثرا جزو دانشگاههای برتر هستند. برای داوطلبان بومی ناحیه ۱ بومی همین شرایط حاکم است؛ بنابراین میبینیم که بومی گزینی به شدت عدالت آموزشی را تحت شعاع قرار میدهد.
مسئول گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس گفت: مصوبه ۸۴۳ که برای کنکور سال ۱۴۰۲ در نظر گرفته شده به این صورت است که آزمون عمومی را حذف کردند و در بخش سوابق تحصیلی قرار دادند و دیگر از آن آزمون نمیگیرند و صرفا از دروس اختصاصی آزمون گرفته خواهد شد. این آزمون اختصاصی دو بار در سال برگزار میشود که خوب است و فشار روانی بر داوطلبان را کاهش میدهد که البته تا دو سال هم اعتبار دارد.
وی با اشاره به اینکه امکانات آموزشی در سراسر کشور عادلانه توزیع نشده است، گفت: ظاهرا تا اینجا با قانون جدید کنکور، مشکلی ایجاد نمیشود، ولی سهم سوابق تحصیلی از سال ۱۴۰۲ به میزان ۶۰ درصد و سهم آزمون اختصاصی ۴۰ درصد است. در نگاه اول ما میگوییم که امکانات آموزشی در سراسر کشور به صورت عادلانه توزیع نشده است، به عنوان مثال ما در تهران مدارس لاکچری و خوب داریم که در مناطق محروم و دور افتاده چنین امکانات آموزشی وجود ندارد.
زراعت کیش بیان کرد: بنابراین سهم ۶۰ درصدی سوابق تحصیلی نیز به عدالت آموزشی کمک نمیکند. البته نمیگویم که عدالت را با مشکل مواجه میکند، زیرا در هر صورت چه آزمون سراسری سازمان سنجش باشد و چه سوابق تحصیلی؛ مساله اصلی امکانات آموزشی بوده که در کشور یکسان توزیع نشده است.
وی ادامه داد: بنابراین قطعا مناطق کمتر برخوردار به لحاظ آموزشی ضعیفتر عمل میکنند. ما زمانی میتوانیم به عدالت آموزشی کمک کنیم که داوطلبان مناطق مختلف فقط با خودشان رقابت کنند. به طور مثال داوطلبان منطقه یک بدون دخالت بومی گزینی فقط با داوطلبان منطقه یک رقابت داشته باشند.
مسئول گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس افزود: وقتی منطقهبندی انجام شود و داوطلب هر منطقه صرفا با همان منطقه رقابت کند این عادلانهتر است و یک تبعیض رواست. از این منظر رواست که همه رشتههای خوب را داوطلبان مناطق برخوردار تصاحب نمیکنند.
زراعت کیش با اشاره به نوع توزیع عادلانه سهمیهها در مناطق گفت: سهمیهبندی منطقهای باید عاری از بومی گزینی باشد مگر برای بعضی رشتههای خاص یا جایی که به کاهش محرومیت کمک کند. همچنین، باید سهم هر منطقه از ظرفیتهای موجود، متناسب با تعداد داوطلبان آنها باشد. به طور مثال اگر منطقه یک، ۳۰ درصد از داوطلبان کل کشور را داشته باشد، میتوان ۳۰ درصد از ظرفیت دانشگاهها را به آنها داد. یا اگر منطقه ۳ میزان ۵۰ درصد از داوطلبان را داشته باشد، باید ۵۰ درصد ظرفیت را به این منطقه اختصاص داد، مگر اینکه خودشان انتخاب رشته نکنند.
وی گفت: برای روشنتر شدن مطلب فرض کنید دانشگاه شهید بهشتی در پزشکی ۱۰۰ نفر ظرفیت دارد، اگر ۳۰ درصد از داوطلبانی که این رشته را انتخاب میکنند از منطقه یک، ۵۰ درصد از منطقه سه و ۲۰ درصد از منطقه دو باشند، باید به نسبت این داوطلبان ظرفیتهای موجود میان آنها تقسیم کنند. پس با این روش شانس قبولی داوطلبان هر منطقه مشابه میشود و داوطلبان هر منطقه باهم رقابت میکنند و نه با داوطلبان سایر مناطق.
مسئول گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس درباره طرح و پیشنهاد وزیر علوم مبنی بر انتخاب اساتید توسط دانشجویان ارشد و دکتری از طریق سایت سازمان سنجش گفت: بنده این موضوع را نشنیدهام، اما اینکه انتخاب دانشگاه مبتنی بر استاد باشد نیز هم اکنون عملا انجام میشود و دانشجویان بررسی میکنند و میبینند آن استادی که مد نظر دارند در کدام دانشگاه تدریس میکند بنابراین مبتنی بر آن دانشگاه انتخاب میکنند.
وی ادامه داد: این رویه خوب است، اما عملیاتی شدن آن مشکل است، زیرا بیش از ۶۰۰ هزار نفر داوطلب ارشد داریم و ممکن است یک استاد در یک رشته پر متقاضی، طرفداران زیادی داشته باشد، آن وقت مدیریت کار دشوار میشود. به طور مثال یک استادی در دانشگاه خواجه نصیر در رشته برق میان دانشجویان خیلی پرطرفدار است. دانشجویان شریف، امیرکبیر و تهران بعضا بخاطر گرایش خاص وی دانشگاه خواجه نصیر را انتخاب میکنند.
زراعت کیش گفت: پس وقتی رقابت زیاد است باید یک تفکیک صحیح علمی صورت بگیرد. اما دانشگاهها شاید نتوانند آن تفکیک را انجام دهند. برخی دانشجویان که در مصاحبه دوره دکتری رد میشوند به دیوان عدالت اداری شکایت میکنند و میگویند دانشگاه در حق ما اجحاف کرده است. میبینیم ما نمیتوانیم چنین طرحی را در مقطع دکتری حتی در اشل یک مصاحبه که در کل دنیا اتفاق میافتد به خوبی و بدون مشکل پیاده کنیم، چه برسد به اینکه بخواهیم یک کد به استاد بدهیم و صدها دانشجوی ارشد داوطلب شاگردی وی شوند.
او در ادامه خاطرنشان کرد: باید آزمونی باشد که در این آزمونها در رشته محلهای پرطرفدار تفکیک صورت بگیرد و بخشی از دانشجویان که خیل عظیمی هستند را فیلتر کند، بعد با توجه به سوابق تحصیلی و شرایط، انتخاب شوند. به طور کلی متاسفانه، چون اعتماد به دانشگاهها کم است و مردم به سازمان سنجش اعتماد بیشتری میکنند تا دانشگاهها بنابراین سپردن سنجش و پذیرش دانشجو در رشته محلهای پرطرفدار به دانشگاه ممکن است تبعات اجتماعی داشته باشد.
مسئول گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس در پایان گفت: البته در مقطع دکتری همین رویه برقرار است یعنی دانشجو اول استاد خود را انتخاب میکند سپس به دانشگاه میرود و خیلی از دانشجویان نخبه ما که به زمینه پژوهشی و توانایی استاد اهمیت میدهند از همین روش استفاده میکنند.