سیاست خارجی هوشمندانه
_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: با تعیین زمان آغاز مذاکرات وین در ۸ آذرماه سال جاری، جمهوری اسلامی و غرب وارد فاز جدیدی از گفتگو برای تعیین کارکرد برجام میشوند. ازنظر ایران، برنامه جامع اقدام مشترک راهکاری برای رفع تحریمها و فشارهای نامشروع اقتصادی است. کشورمان با گروه ۱+۵ توافق کرده بود که در ازای پذیرش برخی از محدودیتهای موقت، کانالهای مالی و بانکی باز شوند و محدودیتهای فروش نفت نیز رفع گردد.
اینکه تاکنون غرب به این خواسته مشروع و قانونی ایران تن نداده، در نوع نگاه و تفسیر آنها از برجام ریشه دارد. ازنظر تروئیکای اروپایی و آمریکا، برجام مبنای اقتصادی ندارد و معاهدهای امنیتی برای کنترل فعالیتهای منطقهای و موشکی جمهوری اسلامی به شمار میآید. از این منظر تا زمانی که ایران به خواسته آنها در این دو مؤلفه تن ندهد، تحریمها حتی با وجود پایبندی کشورمان پابرجا خواهد ماند. گواه این مدعا، برقرار بودن تحریمهای ظالمانه پس از ۱۵ بار تأیید رسمی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در خصوص صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران است.
بنابراین، چشمانداز دور جدید مذاکرات، تفهیم این گزاره به طرفهای غربی است که برجام، بستری برای توافقهای طولانیتر، محدودیتهای بیشتر و شرطگذاریهای مضاعف برای آینده نیست، بلکه توافقی است بهمنظور رفع تحریمها. آمریکاییها ادعا میکنند که پایبندی متقابل میتواند به حصول توافق و احیای برجام منجر شود. منظور آنها این است که بهصورت همزمان، ایران پایبندی به مفاد برنامه جامع اقدام مشترک را از سر بگیرد و آمریکا نیز بدون هیچ هزینهای به برجام بازگردد، اما نمیگویند که ایران طرف طلبکار این توافق است؛ چراکه در عوض پایبندی خود، نه تنها ما به ازایی دریافت نکرده بلکه با راهبرد وحشیانه و بیسابقه فشار حداکثری مواجه شد.
این اتفاق که کشوری به دلیل پایبندی صددرصدی به تعهداتش صدها برابر تحت فشار قرار بگیرد، اگر نگوییم در تاریخ بیسابقه، قطعاً کمسابقه بوده است. آمریکا موظف است که علاوه بر ادعای پایبندی به برجام، همه معوقات خود را پرداخت کرده و نسبت به رفع تمام تحریمها بهصورت یکجا اقدام کنند.
این در حالی است که در عمده واکنشها و موضعگیریهای مقامات آمریکایی نسبت به برجام، مسئله رفع نگرانیهای مرتبط با مؤلفههای قدرت کشورمان، ترجیعبند غالب بوده است. آمریکاییها این سودا را در سر میپرورانند که توافق هستهای را به عنوان پلهای بهمنظور ایجاد محدودیتهای بیشتر علیه ایران بکار گیرند و این موضوع را کتمان نمیکنند.
وقاحت طرف غربی و آمریکایی تا جایی است که حاضر به ارائه تضمین برای عدم تکرار آنچه ترامپ انجام داد و از توافق هستهای خارج شد، نیستند. به عبارت سادهتر، آنها خواستار حفظ شاکله تحریمها همراه با عدم ارائه تضمین در خصوص آینده برجام هستند. با این سبک و سیاق، نتیجه مذاکرات همان خواهد بود که دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان یادآور شد و تأکید کرد در صورت عدم تغییر شرایط فعلی، نتیجه مذاکره از قبل روشن است.
طرف غربی باید به خوبی شیرفهم شود که دوره تهدید، گذشته و بالاتر از سیاهی رنگی نیست! اینکه غرب و آمریکا بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تهدید میکنند که پرونده هستهای ایران را دوباره به شورای امنیت ارجاع میدهند، بیشتر شبیه رو کردن یک کارت سوخته به شمار میآید تا یک تهدید عملی و واقعی. افرادی همچون «آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه آمریکا و «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید اعتقاد دارند که اگر ایران فعالیت هستهای خود را گسترش دهد، با پیامدهای شدیدی مواجه خواهد بود. از سوی دیگر، وعده میدهند که شکوفایی و رونق اقتصادی در پی توافق با آنهاست، اما مدیریت این رویکرد متضاد و نخنما شده چیزی نیست که از عهده واشنگتن و متحدانش برآید.
ما با بهرهگیری از مزیتهای منطقهای و تجاربی که در دوره تحریم به دست آوردهایم، دیگر دستبسته نخواهیم ماند و از مزیتهای اقتصادی خود برای جبران کمبودها استفاده خواهیم کرد. با این حساب، بازیگران غربی هستند که محتاج ایران هستند و اگر غیر از این بود، حتماً تاکنون راه حلهای دیگر را در پیش گرفته بودند.
از سوی دیگر، در این تردیدی نیست که آمریکا بر روی ضعفهای اقتصاد داخلی، سرمایه گذاری کرده و همچنان امیدوار است که با ارائه وعدههای نسیه، دستاوردهای نقد به دست بیاورد. عضویت جمهوری اسلامی ایران در «سازمان همکاریهای شانگهای» و تجربه موفق فروش نفت به ونزوئلا و لبنان و تحکیم ارتباط ویژه جمهوری اسلامی با چین به عنوان ابر قدرت آینده جهان در چارچوب همکاریهای راهبردی ۲۰ ساله، نقاط قوتی هستند که آمریکا و شرکایش را در موضع ضعف قرار میدهد و جایگاه جمهوری اسلامی را در مذاکره تقویت میکند.
علاوه بر این، نمایش اقتدار دلاور مردان سپاه در دریای عمان و جلوگیری از دزدی دریایی آمریکاییها پیش از آغاز مذاکرات، پالس بسیار قدرتمندی است مبنی بر اینکه «میدان»، پشتیبان «دیپلماسی» است و در صورتی که طرف آمریکایی بخواهد بر سیاست تحریم پافشاری کند با دست برتر ایران در میدان مواجه خواهد.
سیاست هوشمندانه، فعالانه و پیشدستانه جمهوری اسلامی از زمان استقرار دولت سیزدهم حاکی از آن است که کشور ما نمیخواهد صحنه مدیریت و هدایت این ماجرا را به تروئیکای اروپایی، آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی واگذار کند و به چیزی کمتر از تحقق سیاست قطعی نظام مبنی بر رفع همه تحریمها بهصورت یک جا و راستی آزمایی آنها تن نخواهد داد.