نویدکیا: احساسی بازی کردیم و تمرکز لازم در دفاع و هافبک را نداشتیم/ لطفا هواداران با موتور دنبال اتوبوس نیایند

* نیمه اول فوتبال خیلی خوبی ارائه کردیم. موقعیت‌های خیلی خوبی هم داشتیم، حتی یک پنالتی هم از دست دادیم.

 

* در مجموع فوتبال مالکانه و خیلی خوبی بود، شرایط خوبی داشتیم. در نیمه دوم هم همین کار را انجام دادیم.

 

* برخلاف بازی بازیکنان ما تمرکزشان را به خاطر یک کرنر از دست دادند که به نفع ما بود و داور آن را نگرفت. همان توپ آمد و گل خوردیم، باز هم از نظر من هیچ مشکلی نیست. در فوتبال یک تیم گل می‌زند و یک تیم گل می‌خورد.

 

* یک اخراج داشتیم و یکی از بازیکنان‌مان را از دست دادیم. خیلی مهم نیست، چون در فوتبال پیش می‌آید، اما بعد از اینکه او را از دست دادیم مقداری احساسی بازی کردیم و تمرکز لازم در دفاع و هافبک را نداشتیم.

 

* یکی دو موقعیت خطرناک به ذوب‌آهن دادیم. آن‌ها سعی کردند از موقعیت‌شان به خوبی استفاده کنند، ولی خوشبختانه اتفاق بدتری نیفتاد که گل بیشتری بخوریم.

 

* باید قبول کنیم فوتبال چنین روز‌هایی را هم دارد، ممکن است پنالتی بزنید گل نشود و بازیکنانتان اخراج شود این جزئی از فوتبال است. بازیکنان من نباید بعد از اخراج احساساتی بازی کنند نه این را دوست دارم و نه دلم می‌خواهد این اتفاق بیفتد.

 

* سوای هر نتیجه‌ای باید کار تاکتیکی خودشان را انجام می‌دادند، ولی از ۲۵ دقیقه آخر خیلی راضی نیستم. با اینکه سعی کردیم یکی دو موقعیت هم به وجود بیاوریم به خاطر عدم تمرکزی که تیم ما بعد از اخراج نداشت از بازیکنانم راضی نیستم، ولی بقیه موارد خوب بود باید به ذوب‌آهن تبریک گفت برد شیرینی برای آن‌ها بود. بعد از چند سال برد خوبی به دست آوردند.

 

* شب گذشته از آن‌ها خواهش کردم و باز هم این کار را می‌کنم به خدا هیچ فوتبالی، هیچ برد و باختی و هیچ جامی ارزش ندارد که یک نفر را از دست بدهیم و خانواده‌اش داغدار شوند به خاطر اینکه می‌خواهد بیاید و تشویق کند. از آن‌ها خواهش کردم به دنبال اتوبوس نیایند اگر هم مقابل هتل می‌آیید و تشویق می‌کنید با موتور دنبال اتوبوس نیایید قبل از بازی متوجه شدیم که یک نفرشان دچار حادثه شده باید قبول کنند همین اتفاقات روی تیم تأثیر می‌گذارد.

 

* بازیکنان حس خوبی ندارند وقتی می‌فهمند یک نفر از هواداران دچار مشکل شده و جانش را از دست داده است. برادرانه یا هر طور که از من قبول می‌کنند لطفا با موتور دنبال اتوبوس نیایند. از آن‌ها خواهش می‌کنم.

 

* مقداری از احساسی بازی کردن آنبه فرهنگ فوتبالی ما برمی‌گردد که از بچگی یادمان نداده‌اند یا یاد نگرفته‌ایم به همان نسبت شاید آموزش‌هایمان خیلی خوب نبوده. می‌بینیم مربیان و امثال من کنار خط برای اینکه زودتر به گل برسیم احساساتی می‌شویم و تصمیمات عجولانه می‌گیریم. مقداری از این مسأله فرهنگی است.

 

 * از وقتی مسؤولیت تیم را بر عهده گرفتم تا به حال این اتفاق نیفتاده بود زمانی که یک بر صفر عقب هستیم ۱۰ نفره بشویم. باید در این مورد خیلی بیشتر با بچه‌ها حرف بزنم. ما در هر صورت و با هر نتیجه‌ای نیازی به بازیکن احساسی که همه چیز را به خاطر عجله برای گل زدن از دست بدهد، نداریم.

 

* تیم اصلا ببازد، نباید نظم فوتبالی را از دست بدهیم. این اتفاقات در فوتبال ما وجود دارد من تلاش می‌کنم تا آنجا که بتوانم این اتفاقات را کمتر و کمتر کنم.

 

* اگر بازیکن دیگری به جز علی‌محمدی اخراج می‌شد همین حس را داشتم. به نظر من اتفاق بود با این حال باید با خودش صحبت کنم او در حالتی بود که می‌خواست زودتر به بازی برگردد و دستش به صورت بازیکن حریف خورد. نمی‌دانم این کار اخراج داشت، عمدی بود یا نبود؟ مطمئنم جلال از قصد این کار را نکرده نمی‌دانم اخراج درست بوده یا نه. موضوع این است که در فوتبال ما در مقابل سؤالاتی که خبرنگاران از مربیان بعد از بازی می‌پرسند آن هم زمانی که مربیان باخته‌اند می‌خواهند کار خودشان را توجیه کنند و گردن بازیکن بیندازند.

 

* در فوتبال راحت‌ترین کار این است که یک نفر را اخراج کنید یا یک نفر را جریمه کنید یا از او انتقاد کنید. این برای یک سرمربی معمولی‌ترین کار است، دلم نمی‌خواهد در مورد این مسائل صحبت کنم. می‌خواهم در مورد مسائل فنی صحبت کنم من باید در مورد این مسائل با بازیکنانم صحبت کنم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است.

 

* خیلی به این موضوع اعتقاد ندارم، زیرا اگر تیم از ابتدا بد بازی می‌کرد می‌توانستم این را قبول کنم، ولی چون نیمه اول خیلی خوبی داشتیم اگر پنالتی گل می‌شد روند بازی طور دیگری بود و من باید طور دیگری صحبت می‌کردم. واقعا تیمم شرایط خیلی خوبی داشت، اما بعد از اخراج تمرکزمان به هم ریخت و شرایط ایده‌ال را نداشتیم.

 

* اسماعیلی‌فر مصدوم شد و تعویضش کردم. اینکه می‌گویید جا ماندند خودتان می‌گویید و طبیعی بود دانیال روی فردی که قصد ارسال داشت فشار نیاورد امید هم بیش از حد جمع شده بود و نقطه کورش را از دست داد و از همان نقطه ضربه خوردیم.