آیا خاطرات منفی نابودشدنی هستند؟
_ فارس نوشت: در زندگی همه ما پیش آمده که خاطرات منفی و تلخ اذیتمان کرده و فراموش نشده است به طوریکه هر زمان دچار ناراحتی یا هیجان منفی میشویم، دو مرتبه آن خاطرات به ذهنمان هجوم میآورند و ما را دچار مشکلات جسمی، چون سردرد و گرفتگی عضلات و بیماریهای دیگر و همینطور حالتهای منفی روانی میکنند.
شاید برایتان پیش آمده باشد که از یک محله، کوچه یا مکان خاص مثل یک رستوران رفته یا رد شده باشید و خاطراتی برایتان زنده شده باشد که مثل یک حادثه، اتفاق، فاجعه یا حالت منفی بد باشد. برخی افراد ممکن است برایتان تجویز کنند که سعی کنید به این خاطرات فکر نکنید یا آنها را فراموش کنید، اما واقعیت این است که این نوع خاطرات فراموش شدنی نیستند، چرا که هیجانش همیشه با شماست.
هر نوع خاطرهای اعم از مثبت یا منفی که برای شما هیجان خاص داشته باشد، دیرتر فراموش یا اصلا فراموش نمیشود. مثل جشن تولد هفت سالگی تان یا مثل رفتن به دبیرستان یا دبستانی که در آن کلی دوستانی پیدا کرده اید و از لحاظ منفی مثل یک بیماری خاص که یکی از عزیزانتان گرفته یا فوت خانواده و یا حتی یک زلزله یا آتش سوزی که در آن خسارت مادی یا معنوی دیده اید.
در این گزارش تلاش داریم چند تکنیک خاص را به شما آموزش دهیم تا خاطرات منفی خود را بتوانید حذف یا راحتتر آنها را تحمل کنید:
تکنیک اول:
از بین بردن تمام آثار بیرونی خاطرات بد، یکی از قدمهای مهم فراموش کردن آن است. به طور مثال در صورتی که فرد از یک تصادف خاطره بدی در ذهن خود دارد، باید خودرویی که با آن تصادف کرده را بفروشد، لباسها و لوازم را تعویض کند و عکسها را از بین ببرد. اگر این خاطره بد در ارتباط با فردی دیگر به وجود آمده، تا حد ممکن باید از دیدار و گفتگو با آن فرد خودداری شود.
البته برخی روان شناسان نیز نظرشان این است، چنین فرایندی قابل فراموش کردن نیست مثل اینکه شما در منزلی زندگی میکنید که در آن مادرتان فوت کرده، با تغییر منزل درست است که شما قدری آلامتان تسکین پیدا میکند، اما مطمئنا فراموش نخواهید کرد که مادرتان را از دست داده اید.
تکنیک دوم:
دومین راه برای کمرنگ کردن خاطرات بد، عدم پرورش افکار منفی است؛ به گونهای که نباید با یادآوری خاطرات بد آنها را گسترش داد. متاسفانه برخی افراد عادت دارند افکار مزاحم را پرورش دهند.
این تکنیک بدین معنی نیست که اگر شما به خاطره بد فکر نکنید، آن هم به سراغتان نمیآید، قطعا شما تکنیک خرس سفید را شنیده اید که اگر به شما گفته شود به خرس سفید فکر نکنید، حتما خرس سفید در ذهن شما میآید؛ بنابراین اینکه شما بخواهید به فلان اتفاق منفی زندگی فکر نکنید، قطعا بدان فکر خواهید کرد و این روش خوبی نیست.
منظور از این تکنیک این است که سعی کنید افکار منفی ناشی از این خاطره بد یا تلخ را در ذهن پرورش ندهید به این معنی که شما آهنگ غمگین گوش میدهید، به یاد خاطرات بدتان میافتید، شمع روشن میکنید، گریه میکنید و تا خود صبح بیدار میمانید، این یعنی پرورش دادن افکار منفی.
اگر مدتی است که خاطرات منفی دست از سرتان برنمی دارد، بهتر است که روشهایی را برای دوری گزیدن از این شرایط ذهنی امتحان کنید، مثلا اگر آهنگ خاصی شما را به یاد عزیزی میاندازد، آن آهنگ را گوش ندهید یا اگر فلان رستوران یا مکان خاص شما را به یاد واقعه بدی میاندازد، از آن تا مدتها دوری کنید، اما در گذر زمان قطعا این خاطرات منفی برایتان کمرنگتر خواهد شد.
تکنیک سوم:
در مواقع هجوم خاطرات بد به ذهن، سریعا ذهن خود را متوقف کنید و آن را با یک مسئله یا فکر دیگر جایگزین کنید.
فرض کنید شما در منزل تنها هستید، به یاد اتفاق بدی میافتید، سردرد شده و حالت بیماری به شما دست میدهد و مدام مسائل منفی بیشتری به ذهنتان نفوذ میکند، اینکه فقط بگوییم بدان اتفاق یا مسئله فکر نکنید، اینجا کارساز نیست بهتر است فکرتان را با فکر دیگری جایگزین کنید. مثلا اینکه شما در حال درس خواندید، به این فکر میکنید که امسال هم، چون سالهای قبل در کنکور قبول نمیشوید و ناراحت شده و کتاب را میبندید، بهتر است افکارتان را مدیریت کنید و برای خود در ذهن یک اتفاق مثبت ترسیم کنید که شما در کنکور امسال قبول شدید و حال در برنامه ریزی برای رفتن به دانشگاه و کار کردن هستید.
تکنیک چهارم:
با نوشتن آن خاطره بر روی کاغذ و پررنگ کردن هر خاطره، نکات مثبت آن را در نظر بگیرید! از جمله نکات مثبت هر خاطره بد میتوان به هوشیاری، آگاهی، تجربه و درس عبرت اشاره کرد. البته این تکنیک درباره بحرانهایی مثل از دست دادن عزیزان خیلی کارایی ندارد ما مثلا درباره از دست دادن یک کار، شغل یا مثلا اتفاق بدی که در یک سفر برایتان رخ داده، اعتبار دارد اینکه شما فکر کنید در این اتفاق چه عبرتی برایتان بوده مثل اینکه در زمینه رانندگی دقت بیشتری از این به بعد میکنید یا اینکه از دست دادن شغل خاصی برایتان چنین تجربهای داشته که حال طور دیگری در محل کار حضور پیدا کنید یا با ارباب رجوع رفتار داشته باشید.