برخورد پلیس با مجرمان باید بازدارنده باشد
رئیس پلیس پیشین تهران بزرگ گفت: اگر مشخص باشد که تعریف هرکدام از مقولات آسیبهای اجتماعی، نابهنجاری اجتماعی و آشفتگی اجتماعی چیست در این صورت شیوه عمل و مقابله با هر یک از این موارد هم روشن خواهد شد. بر این اساس نحوه برخورد با آشفتگیها باید به گونهای باشد که بازدارنده باشد.
خبرگزاری میزان -
مرتضی طلایی رئیس پلیس پیشین تهران بزرگ درخصوص ارزیابی اش از اجرای طرح گرداندن زورگیران و مجرمان طی دورههای گوناگون در فضاهای عمومی توسط پلیس به میزان گفت: برای ارزیابی این موضوع نیاز هست تا توضیحاتی را ارائه کنم. در حوزه مسائل اجتماعی یک بخشی به مساله آسیبهای اجتماعی مربوط میشود. در کنار این باید بخشهای دیگری نظیر بزهکاریهای اجتماعی و آشفتگیهای اجتماعی را هم نام برد. درواقع به طور طبیعی در بحث آسیبهای اجتماعی باید حوزههای فرهنگی، آموزشی و تربیتی کارکردهای مطلوبی داشته باشند تا جامعه دچار این نوع از آسیبها نشود. برای روشن شدن بحث یک مثال میزنم. در ایستگاه مترو شاهد تراکم جمعیت هستیم. در این حالت طبیعی است که شهروندان یک جامعه توسعه یافته هنگام سوار شدن به مترو ابتدا بایستند تا مسافران دیگر پیاده بشوند و بعد آنها سوار بشوند. ولی امروز نحوه پیاده و سوار شدن شهروندانمان در ایستگاههای مترو را میتوانیم ببینیم.
وی ادامه داد: از نظر توسعه یافتگی اجتماعی و از نظر شاخصهای آموزشی، تربیتی و فرهنگی این نحوه رفتار در ایستگاههای مترو در شان و تراز یک ملت فرهیخته نیست. این نحوه رفتار درواقع یک نوع آسیب محسوب میشود و پلیس هم نمیتواند در این مساله دخالتی بکند. نمیتوان انتظار داشت که ما در ایستگاههای مترو نیروی پلیس مستقر کنیم تا تک به تک مسافران را با نظم و انضباط پیاده و سوار بکنند؛ بنابراین نیاز هست تا در زمینه مولفههای آموزشی، تربیتی و فرهنگی به خوبی کار شود و نظارت اجتماعی بر رفتار یک شهروند توسط دیگر شهروندان اعمال بشود تا در نوع رفتاری که یک شهروند در ایستگاه مترو باید داشته باشد اثر مثبت گذاشته شود و شهروندان ما به حقوق دیگران تجاوز نکنند. حالا من همین مثال را به یک سطح بالاتر میبرم. تصور کنیم در همین ایستگاه مترو عدهای پیاده شده و بقیه هم قصد سوار شدن دارند. ناگهان یک نفر از انتهای صف مسافران که از توان جسمی بالایی هم برخوردار است شروع به پس زدن جمعیت و فشار آوردن و به هم ریختن صف مسافران میکند. این رفتار دیگر یک آسیب اجتماعی نیست. بلکه نوعی تخلف و نابهنجاری اجتماعی است که دیگر نباید به عنوان آسیب در نظر گرفته شود. چنین فردی با این نوع رفتار به حقوق مردم تعدی میکند. این فرد با داد و فریاد کردن و هل دادن دیگران تلاش میکند تا زودتر از دیگران سوار مترو بشود.
بیشتر بخوانید:
رئیس پلیس پیشین تهران بزرگ افزود: حالا سوال این است که در چنین موقعیتی باید چه کار کرد؟ این موقعیت درواقع حوزهای است که علاوه بر آن کارکرد اولیه که مربوط به بخش آموزش و فرهنگ بود در حوزه تامین نیازها هم باید دولت و دستگاههای اجرایی ورود پیدا بکنند. درواقع نهادهای اجرایی ما باید به حدی ایستگاههای مترو را افزایش بدهند که دیگر تراکم جمعیتی در ایستگاهها نباشد که آن نوع اتفاقات رخ بدهد. پس میتوان گفت تا اینجای کار هم نباید پلیس را درگیر این موضوع کرد. پلیس ناظر بر مسائل اجتماعی است، اما خود مردم باید این مناسبات را تنظیم بکنند. اما حالا بیاییم در همین مثال ایستگاه مترو به صحنه بعدی برویم. تصور کنیم مترو در یک ایستگاهی توقف کرده و شهروندانی پیاده شده اند. بعد به طور ناگهانی یک نفر چاقویش را بیرون میکشد و افراد را تهدید میکند و با ایجاد رعب و وحشت تلاش میکند تا زودتر از دیگران سوار مترو بشود. چنین رفتاری آسیب اجتماعی نیست، ناهنجاری اجتماعی هم نیست بلکه آشفتگی اجتماعی است.
طلایی بیان داشت: این صحنه جزو آن موقعیتهایی است که پلیس باید طوری عمل بکند که دیگر کسی جرات چنین رفتاری را نداشته باشد و شهروندان هم نگران بروز چنین رفتارهایی نباشند. اگر این الگو پذیرفته شود و مشخص باشد که تعریف هرکدام از مقولات آسیبهای اجتماعی، نابهنجاری اجتماعی و آشفتگی اجتماعی چیست در این صورت شیوه عمل و مقابله با هر یک از این موارد هم روشن خواهد شد. بر این اساس نحوه برخورد با آشفتگیها باید به گونهای باشد که بازدارنده باشد. برای این کار باید شرایط زمانی و مکانی و میزان بروز آن جرم مورد محاسبه قرار بگیرد. ممکن است در طول سال یکبار آن نوع جرم اتفاق افتاده باشد که در این صورت نیازی نیست که در ایستگاه مترو آن فردی که چاقوکشی کرده را با دست بسته در معرض دید همگان قرار بدهیم تا دیگران درس عبرت بگیرند. اما اگر این نوع رفتار مجرمانه در ایستگاههای مترو باب شد باید یک برخورد بازدارنده انجام بشود. در چنین شرایطی چه بسا نیاز باشد آن کسی که در محیط مترو مبادرت به چاقوکشی و ایجاد رعب و وحشت کرده با دست بسته به نمایش عمومی گذاشته شود تا همه بدانند هیچ کس نمیتواند این رفتار را انجام بدهد و دیگر مجرمان هم بدانند که این کار هزینه سنگینی برایشان خواهد داشت. یعنی باید هزینه و فایده ارتکاب به جرم در چنین شرایطی تنظیم شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *