رئیس دستگاه قضا: سیاسیون عدلیه را ابزار حذف رقیب نخواهند
_ غلامرضا صادقیان در روزنامه جوان نوشت: رئیس عدلیه تا اینجای کار توانسته از موافق و مخالف، دلرباییهایی داشته باشد، تا آنجا که با مخالفان تندرو خود-که بعضاً در محافل و نوشتههای خود چندان احترامی هم به او نمیگذارند- نشست و برخاست میکند و حرف آنان را میشنود و این مسیری است که در سابقه این قوه، نادر بود یا اصلاً نبود و بعضاً مواردی برعکس آن دیده میشد، یعنی ترساندن و توبیخ مخالفان. اینبار نیز حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای در جمع فعالان سیاسی و اجتماعی از موضوعی پرده برداشت که نشان میدهد او بیشتر از آنکه محافظهکاریهای معمول و رودربایستیهای قوا با یکدیگر را در نظر بگیرد و باری به هر جهتی عمل کند، میخواهد روی برخی اصول پافشاری کند که حذف یا تعدیل آنها ریشه عدل و استقلال عدلیه را میزند. رئیس دستگاه قضا در این سخنان میخواهد نشان دهد برای او اصل استقلال قاضی و قوه قضائیه و بیرون ماندن دستگاه عدلیه از «ظلم جریانهای سیاسی به یکدیگر» قابل معامله و تعارف نیست و مهمتر اینکه این سخنان نشان میدهد چنین روندی که بین برخی گروههای سیاسی، امری عادی و حق مسلم آنان تلقی میشده است، ظلم به افراد و جریانهای ضعیفتر است و قابل تحمل نیست: «من معتقد بوده و هستم که دستگاه قضایی باید کاملاً مستقل باشد، چرا که گاهی برخی جریانات سیاسی تلاش میکنند از طریق فرایندهای قضایی و نهادهایی همچون سازمان بازرسی یا دادستانی یا حراستها رقیب خود را حذف کنند و در این موارد عدلیه باید مستقل عمل کند.» اینکه رئیس عدلیه اذعان کند که برخی جریانهای سیاسی دنبال پروندهسازی برای رقیبان خود هستند و از هر بخشی از این قوه که بتوانند مقاصد سیاسی خود را علیه گروههای سیاسی دیگر دنبال میکنند، مسئله مهمی است که در روزهای آینده بیشتر درباره آن میان فعالان سیاسی بحث خواهد شد و نشان میدهد عزم جدی برای این رفتارهای مخرب در قوه قضائیه وجود دارد وگرنه نیازی به رسانهای کردن آن نبود و برآورد کلی آن است که چنین رویههایی که جریانهای سیاسی در گذشته پیش گرفته بودند، خسارتهایی متوجه مردمسالاری میکرده است.
نکته مهم دیگر در سخنان رئیس قضا توجه او به ظلم احتمالی یک مأمور حکومتی علیه یک شهروند معمولی است. اگر چنین ظلمی صورت بگیرد و آن شهروند در لحظه، با خود بگوید اینها همه باهم هستند و قاضی و وکیل و وزیر هوای هم را دارند و من پناهی ندارم، چنین عدلیهای فاتحهاش خوانده است. جز آنکه هر شهروندی حتی گناهکار و مجرم، در پس هر رخداد قضایی که برای او پیش میآید، از شنیدن نام دستگاه قضا و رسیدن به محضر قاضی حکومت اسلامی، آرامشی اگر نه بیشتر از شاکی، کمتر از او نداشته باشد. برای همین این بخش از سخن آقای اژهای که خود و دستگاهش را پناهگاه افراد معمولی و شهروندان بیپناه و بیچاره جامعه میداند، بسیار مهم است. ممکن است با نهایت بدبینی یا نهایت خوشبینی با این سخنان مواجه شویم که هر دو خطاست، بلکه رویکرد درست آن است که از دستگاه عدلیه همین سخنان شایسته و برجسته را مطالبهگری کنیم و در هر فرصت مقتضی این سخنان را به یاد قضات و عوامل دستگاه قضا برسانیم که این سخنان قاضیالقضات کشور است: «دستگاه قضایی باید ملجأ و پناه همه آحاد جامعه باشد. ممکن است فردی شرور یا مجرم باشد، ولی اگر برای تظلمخواهی و احقاق حق به قوه قضائیه مراجعه کرد، نباید او را به صرف اینکه مجرم است نادیده بگیریم. دستگاه قضایی باید از هر گونه ظلم جلوگیری کند. اگر ظلمی را یک مأمور حکومت صورت داد باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، خصوصاً اگر به کسی ظلم شود که راهی برای اثبات حقانیت خود و دفاع از حقش ندارد.»
شکی نیست که ممکن است در صورتبندیها و در عمل، مواردی خلاف این دیده شود. اما اگر رویه کلی و مصادیق عمومی در دستگاه قضا این باشد که اجرای عدالت به احساس غالب ارباب رجوع دستگاه قضا تبدیل شود، این یک پیروزی برای این دستگاه و نشانه تغییرات به نفع مردم و در جهت مردم است.
برای دستگاهی که نام متعالی امیرالمؤمنین را با عدل خالص در سابقه دارد و با مصادیقی از قضاوتهای آن حضرت در همه تاریخ فخرفروشی میکند، زیبنده نیست که رئیس قضا در چندین نوبت نسبت به «احکام خلاف شرع برخی قضات» و تکرار و مداومت بر آن ابراز نگرانی کند و در اینباره دستور چاره جویی بدهد و رهبر انقلاب نیز در چند نوبت از ضرورت اولویت مبارزه با فساد داخل دستگاه قضا سخن بگوید. دستگاه قضا باید در رویه و روحیه، چیزی متفاوت از یک داروغه خشن و انعطافناپذیر باشد و تیغ تیز عدالت باید یک روی دیگرش رأفت و توبهپذیری و هدایتگری برای بازگشت مجرمان و خطاکاران به درون جامعه و رسیدن به حق زندگی باشد. چنانکه این مهم را خود آقای اژهای با طرح پرسشی در میان میگذارد: «اگر کسی مرتکب جرم یا خلافی شد، چگونه باید با او برخورد کرد که از زندگی ساقط و از حقوقش محروم نشود و راه بازگشتش به جامعه به گونهای بسته نشود که نتوان از نقاط قوت او بهره برد؟ توبه از نعمات الهی به انسان است که در آموزههای دینی به آن تأکید فراوان شده و ما باید آن را در همه شئون زندگی به ویژه امور حقوقی و دستگاه قضایی ساری و جاری کنیم تا کسی که دارای نقاط ضعف و قوت مختلفی است، به دلیل یک خطا منزوی نشود. اما جای انتقاد است که در چهار دهه اخیر اگر کسی مرتکب خلاف یا جرمی شد، بعضاً شرایطی به وجود آمد که کلاً طرد شد، در حالی که خیلی از افراد با توبه یا حتی بدون توبه حاضرند به جامعه خدمت و در چارچوب ضوابط قانونی حرکت کنند که ما باید راه را برای این بازگشت هموار کنیم.»
همانطور که خود رئیس عدلیه در این نشست با فعالان سیاسی اشاره کرده است، بسیاری از نخبگان با برخی رویکردهای جدید دستگاه قضا اشتراک نظر دارند. مسیر جدید دستگاه قضائیه از دورههای گذشته بسیار به اجرای عدالت و کاستن از مجازات زندان و نزدیکشدن به مردم بهتر شده است. ممکن است از نظر یک فعال سیاسی مهمترین مطالبه از دستگاه قضا پرهیز از برخوردهای سلیقهای با فعالان سیاسی و مدنی باشد و از نظر فعال دیگری مهمترین کار این دستگاه برخورد با مفسدان بزرگ اقتصادی، اما به نظر میرسد هیچ فعلی از عدلیه مهمتر از این نیست که مردم احساس کنند اگر حقی دارند، این حق گرفتنی است. اگر یک شهروند جامعه اسلامی به این حس و حال برسد که «در مراجعه به دادگاه حق قانونی خودم را میتوان بگیرم»، آقای اژهای توانسته است این دستگاه را به صدر بنشاند.
غلامحسین کرباسچی، رئیس جبهه کارگزاران بعد از این سخنان مهم آقای اژهای برای تحقق وعدههای ایشان در اینکه دستگاه قضا پناهگاه مردم باشد و ابزار جریانهای سیاسی نباشد، دعا کرد! شنیده شده که آقای کرباسچی در نشستهای محفلی خود از اصلاحات آقای اژهای در مقام ریاست قوه قضائیه ابراز خشنودی کرده و حتی گفته باید برای مسئولیتهای مهمتر نیز از حجت الاسلام و المسلمین اژهای حمایت کنیم!
این رویکرد وقتی اهمیت پیدا میکند که بدانیم آقای کرباسچی سال ۷۷ در دادگاهی که قاضیاش آقای اژهای بود، محکوم و زندانی شد و این فضایی که الان ایجاد شده است، اگر بخشی از آن را به حساب روحیه و مرام کرباسچی بگذاریم، بخش دیگری را که آن را مهمتر میدانم باید به حساب رویکرد و مرام رئیس دستگاه قضا ریخت که چنین جاذبهای برای مخالفان ایجاد کرده است و نشان داده که جلسات نشست و برخاست با منتقدان سرشناسی که همواره او و دستگاهش را در رسانههایشان مینوازند، نمایشی نیست و اصلاحاتی که او وعدهاش را میدهد، باورپذیر است.