عبرتگیری از گذشته چراغی رو به آینده/ اقتصاد مقاومتی تنها نسخه مواجهه با غرب
از آنجا که برجام یا هر گونه توافقی که توسط غرب منعقد شود قابل نقض است، نمیتوان از آن به عنوان یک نقطه ثقل در معادلات اقتصادی کشور اتکا کرد. بدیهی است که در این برهه تعیین کننده، باید نسبت به مقوله «اقتصاد درونزا» یا همان اقتصاد مقاومتی به مثابه تنها نسخه مواجهه با غرب در نبرد اقتصادی نگریست.
- سجاد ریحانینژاد استاد دانشگاه - متأسفانه در سالهای گذشته، دیپلماسی آمریکایی-اروپایی به «دیپلماسی مبنایی و محوری» تبدیل شد و متعاقباً شاهد بودیم که متعاقب این نوع نگاه بازدارنده، برخی استراتژیها و روابط سیاست خارجی به چالش کشیده شد. در نتیجه این نگاه، امروز نه از برجام خبری است و نه از مناسبات پویا با دیگر بازیگران منطقهای و بین المللی!
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها هشدار داده بودند که نه تنها طرفهای غربی مورد اعتماد نیستند بلکه توافقی که یک طرف آن بازیگران غربی هستند توافقی پایدار نخواهد بود و نیز ابطالپذیر است، اما متأسفانه در سالهای گذشته بهدلیل بیتوجهی به هشدارهای رهبر انقلاب، این توافق ناپایدار به نقطه ثقل اقتصاد و سیاست خارجی کشور تبدیل شد و حتی معیشت عمومی به اندازهای به این توافق پیوند زده شد که از تمرکز بر ظرفیتهای داخلی کشور در راستای برطرف کردن معضلات جامعه امتناع و استنکاف صورت گرفت.
امروز، بار دیگر آمریکا قصد دارد «اقتصاد برجام محور» را به «مصدر اصلی معادلات تجاری و مالی» در کشورمان تبدیل کند. دولت سیزدهم باید از اشتباهات و فرازوفرودهای دولتهای پیشین درس عبرت بگیرد و مسیری نو و تازه در سیاست خارجی را سرلوحه کار خود قرار دهد و دیپلماسی را انتخاب کند که جایگزین دیپلماسی هشت سال گذشته باشد.
بدیهی است که دولت سیزدهم نباید برجام یا هر توافقی را که غربیها در آن دخیل هستند به عنوان نقطه ثقل اقتصاد کشور قرار دهد؛ زیرا چنین توافقاتی زمانی ابطالپذیر خواهند بود. عزم و اراده واقعی دولت سیزدهم در خصوص تغییر رویکرد بازدارنده قبلی در قبال برجام، قابل تقدیر است و باید درا ین مسیر استوار ماند.
دراین میان، فعالسازی ظرفیتهای داخلی و دیپلماسی اقتصادی و منطقهای امری مهم و ضروری به نظر میرسد. توسعه روابط با کشورهای منطقه نباید فدای دیپلماسی فرامنطقهای شود و دولت سیزدهم باید این نکته را در نظر داشته باشد که توسعه روابط با کشورهای منطقهای همپوشانی بسیاری با منافع ملی ما دارد.
در مقابل، دشمنان نظام و خصوصا آمریکا قصد دارند با قرار دادن نقطه ثقل اقتصادی کشور بر مبنای برجام، مانع از تحقق ظرفیتهای بالقوه نهفته در حوزه اقتصاد و صنعت کشور شوند. غرب روزنه نفوذ اقتصادی خود درکشور را بر مبنای جا انداختن اقتصاد متاثر از تحریم در حوزه مالی و اعتباری کشور قرار داده است.
همان گونه که بارها عنوان شده است، از آنجا که برجام یا هر گونه توافقی که توسط غرب منعقد شود قابل نقض است، نمیتوان از آن به عنوان یک نقطه ثقل در معادلات اقتصادی کشور اتکا کرد. بدیهی است که در این برهه تعیین کننده، باید نسبت به مقوله «اقتصاد درونزا» یا همان اقتصاد مقاومتی به مثابه تنها نسخه مواجهه با غرب در نبرد اقتصادی نگریست. در این میان، بی اعتمادی نسبت به طرف مقابل و اصول اقتصادی ایجاب میکند به جای تکیه بر یک «ظرفیت قابل تغییر»، به ظرفیت داخلی کشور که متغیری از اخم و لبخند دشمنان ما نیست استناد کنیم.
در صورتی که «اقتصاد مقاومتی» به مبنا و الگوی ما در حوزه مالی و اعتباری و گردش سرمایه در داخل و خارجی از کشور تبدیل شود، ضمن بستن راه نفوذ دشمن خواهیم توانست اقتصاد خود را به صورت بنیادین و اصولی بازتعریف کرده و برنده این رقابت پیچیده با آمریکا باشیم. با این حال اگر «اقتصاد تحریم محور» بخواهند به روح حاکم بر کالبد اقتصادی کشور تبدیل شود و اقتصاد مقاومتی در ذیل این نگاه بازدارنده یا حتی در عرض آن تعریف شود، ما به جای کنشگری در عرصه اقتصاد، صرفا در مقام واکنشگری منفعلانه قرار خواهیم گرفت. در اینجا توان و ظرفیت داخلی جای خود را به بازی بازیگران خارجی خواهد داد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *