دیده نشدن، بزرگترین دغدغه روشن دلان
_ روزنامه رسالت نوشت: نابینایان، تحصیلکردهترین گروه دارای معلولیت کشور هستند و نرخ بیکاری این گروه، علیرغم تحصیل در مدارج عالی، قابل توجه است و برخی از فعالان حقوق نابینایان، این نرخ را نسبت به جامعه عادی چهار برابر برآورد کرده اند و آنهایی هم که شاغلاند، نتوانسته اند در حرفه متناسب با تحصیلات و تخصص خود فعالیت کنند، در صورتی که ایران، در شمار ۱۶ کشور نخستی است که جمعیت نابینایان را تشکیل میدهد. در جهان امروز اصل برابری، کلیدواژهای پرتکرار است؛ به این معنا که فارغ از رنگ و نژاد یا معلولیت، همه افراد باید مساوی و برابر باشند و به این برابری احترام بگذارند، اما برخی قالبهای ذهنی همواره سد راه نابینایان بوده و آنها را از ایفای نقش بازداشته است.
حقوق نابینایان نسبت به معلولین دیگر بسیار مغفول مانده و طبق گفتههای سهیل معینی- مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور، علیرغم اینکه در قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت به مهارت آموزی معلولان اشاره شده است و مرکز حمایت از اشتغال سازمان بهزیستی نیز راهاندازی شده اما، هنوز در این زمینه ضعف جدی وجود دارد، به طوریکه نه سازمان آموزشهای فنی و حرفهای مسئولیت این کار را به طور کامل بر عهده میگیرد و نه مرکز حمایت از اشتغال سازمان بهزیستی توانایی این را دارد که این موضوع را دنبال کند. اصولا در دنیا کشورهایی در بحث اشتغال معلولان موفق بودهاند که به یک سیستم کامل آموزش، حمایت از یافتن شغل مناسب برای معلولان، حمایت در محیط کار و ورود مددکاران برای حمایت از معلولان استفاده کردهاند.
معینی که این اظهارات را در گفتوگو با ایسنا مطرح کرده، میگوید: نابینایان به علت ضعف بینایی یا باید به مهارتهایی بپردازند که مبتنی بر دانش تخصصی است یا به سمت کارهای غیرتخصصی (مانند بستهبندی، مراکز پشتیبانی خدماتی یا کال سنترها) بروند؛ لذا لازم است برای اشتغال نابینایان برنامهریزی شود.
۶۰ درصد از پستهای اپراتوری تلفن در قانون جامع حمایت از معلولان مصوب سال ۸۳ به نابینایان اختصاص داشته که مجلس این سهم را در قانون مصوب سال ۹۶ به ۳۰ درصد کاهش داد، اما همین حمایت هم روی کاغذ است، چرا که با تکنولوژیهای امروزی تلفن ادارات خودکار شده و شغل اپراتوری در حال حذف شدن است و از طرف دیگر این شغل، جزء مشاغل خدماتی در قالب قراردادهای پیمانکاری به بخش خصوصی واگذار میشود و پیمانکاران نیز الزامی به استفاده از نیروهای نابینا ندارند. با وجود اینکه توانمند هستند، اما به دلیل عدم فرهنگسازی مناسب هنوز بسیاری از شرکتها و مسئولان به این افراد اعتماد ندارند و از نیروهای نابینا استفاده نمیکنند. به اذعان علی اکبر جمالی- مدیرعامل انجمن نابینایان، یکی از دلایل عدم استقبال کارفرمایان برای استخدام این قشر، محروم بودن بسیاری از نابینایان از آموزش مهارت و حرفه به ویژه مهارتهایی است که با اصول علمی و فناوری و تکنولوژیهای جدید منطبق باشد. بدون شک در این شرایط فرصت شغلی برای نابینایان کمتر است و حتی اگر فرصتهایی هم برای برخی از نابینایان فراهم شود به دلیل عدم حمایت دولت از کارفرمایانی که معلولان و نابینایان را استخدام میکنند، به جایی نمیرسد.
مطلبی از قول امید هاشمی، که خود نیز نابینا و دبیر سرویس فناوری روزنامه ایران سپید و مجری و تهیهکننده پادکستهای این روزنامه است، منتشر شده، مبنی براینکه تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطاتی میتواند ضعف بینایی آنها را تا حدودی کاهش دهد و زمینه بهتری را برای فعالیت نابینایان در سطح جامعه فراهم سازد.
لزوم دسترس پذیری اینترنت برای نابینایان
هاشمی با اشاره به اینکه حدود ۹ سال است، موضوع دسترس پذیری وبسایتها و اپلیکیشنهای ایرانی را برای نابینایان پیگیری میکند، گفته است: وقتی موضوع مناسبسازی مطرح میشود، همه یاد کوچه و خیابان، اتوبوس و مترو میافتند در حالی که موانع زیادی به غیر از خیابانها وجود دارد که به راحتی و با هزینه کم میتوان آنها را رفع کرد، اما در مورد آنها اطلاعرسانی صحیح و فرهنگسازی مناسبی صورت نگرفته است و باید محتوای اینترنت هم برای نابینایان مناسب سازی شود. در دنیا کلید واژهای در بحث طراحی وبسایت و اپلیکیشن برای دسترسپذیری طراحی شده است. بر این اساس یک سری استاندارد وجود دارد که هر کدام از متولیان وبسایتها و اپلیکیشنها شامل گوگل، مایکروسافت، کنسرسیوم جهانی وب و اپل که نرمافزارهایی را تحت پلتفرم خودشان تولید و عرضه میکنند، در طراحی وبسایت و اپلیکیشن تعریف کردهاند.
هاشمی تاسف میخورد از این بابت که بسیاری از طراحان حتی نمیدانند نابینایان هم از کامپیوتر استفاده میکنند: «طراحان بزرگترین شرکتها نیز فکر میکنند برای اینکه سایت آنها قابل استفاده برای نابینایان باشد باید سایت را صوتی طراحی کنند، در حالی که این تصور کاملاً غلط است و نابینایان از همان سایتها و اپلیکیشنهایی استفاده میکنند که بقیه استفاده میکنند و فقط نابینایان بر روی سیستم عامل خود ابزار صفحهخوان نصب میکنند. این استانداردهایی که در خصوص آن صحبت کردیم کمک میکند که بخشهای مختلف سایت یا اپلیکیشن برای صفحهخوان قابل خواندن باشد و به همین سادگی کمک میکند که همه نابینایان بتوانند از محتوای اینترنت استفاده کنند.»
شاید این سوال شما هم باشد که چند درصد محتوای وبهای ایرانی برای نابینایان قابل استفاده است که دبیر سرویس فناوری روزنامه ایران سپید پاسخ میدهد: «در ایران کمتر شرکتی را سراغ داریم که در خصوص دسترسپذیری محتوای خود برای نابینایان اقدام کرده باشد، البته در ایران وب سایتهای زیادی برای نابینایان دسترسپذیر است؛ شاید حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد وب سایتها، البته نه ۱۰۰ درصد محتوای آنها؛ اما بخشهای زیادی از آنها برای نابینایان قابل استفاده است. البته اینگونه نیست که این قابل استفاده بودن با هدف و آگاهی ایجاد شده باشد، بلکه اصول طراحی این امکان را ایجاد کرده است.»
ایجاد امکانات لازم برای مشارکت فعالانه
مقوله دسترس پذیری یا قابل استفاده بودن، با هدف ایجاد محیط بدون مانع و قابل دسترس جهت مشارکت افراد دارای معلولیت در همه حوزههای زندگی و فراهم آوردن فرصت برابر به آنها در برخورداری از امکانات زندگی اجتماعی، همانند سایر افراد در لایحه حمایت از حقوق معلولان مورد تاکید قرار گرفته، این قانون ۲۰ اسفند ۹۶ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و سال ۹۷ از سوی شورای نگهبان تایید شده، اما تاکنون اجرایی نشده است و از سوی دیگر حتی یک درصد از قانون عصای سفید هم به مرحله اجرا نرسیده، بر اساس این قانون، وقتی افراد نابینا میخواهند از عرض خیابان عبور کنند باید تمامی رانندگان خودروهای در حال حرکت به محض دیدن عصای سفید توقف کنند، چون حق تقدم با افراد نابینا است، ولی متاسفانه به دلیل عدم آگاهی مردم، این مسائل رعایت نمیشود. حمایتهای اجتماعی و توانمندسازی، دسترسی به امکانات آموزشی و بهداشتی، مناسب سازی فضاهای شهری و عمومی و ایجاد امکانات و شرایط لازم برای مشارکت فعالانه در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی از دیگر خواستههای افراد نابیناست و سهیل معینی- مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور در گفتگو با ایسنا به بحث فناوریها نیز اشاره دارد که، چون گران است، «هرسال به بهانه گرانی سازمان بهزیستی به طرق مختلف از خرید آنها شانه خالی میکند. چندین سال است که ماشین تایپ الکترونیکی برای نابینا وارد کشور نشده است و مشکلات زیادی در زمینه تامین وسایل توانبخشی وجود دارد؛ لذا تخصیص بودجه مشخص برای نابینایان و تدوین شیوهنامه علمی و شفاف تامین و توزیع وسایل توانبخشی و مشارکت مستقیم انجمنها و نهادهای انجیاویی نابینایان به عنوان ناظر در تامین و توزیع وسایل توانبخشی و حمایت از تولید داخل باید مورد توجه قرار گیرد.»
سوای این موارد، بحران کرونا زندگی را برای همه سخت کرده است، اما این بحران غصهای بر دردهای نابینایان افزوده است، دستان آنها حکم چشمانشان را دارد و برای دیدن هر چیزی باید آن را لمس کنند و از حس لامسه قوی برخوردارند، درحالی که نمیتوانند دستکش بر دست کنند چرا که در انجام کارهای روزمره با مشکل مواجه میشوند، از همین رو در معرض آسیب بالا در بحران کرونا قرار دارند و با ترس ناشی از لمس محصولات، دست زدن به چشمها، بینی و دهان خود و نیز قرار گرفتن طولانیمدت در محیطهایی هستند که بهطور بالقوه میتوانند منابع عظیم آلودگی ویروس کووید -۱۹ به حساب آیند.
آموزش به نابینایان، فاقد کیفیت
زهرا عابدینی از فعالان حوزه نابینایان است که به بیان مهمترین مصائب این قشر از معلولان پرداخته است. او میگوید: «نابینایان به عنوان موفقترین قشر از میان معلولان، همواره در عرصههای علمی و تحصیلی و اجتماعی سعی کرده اند که توانمندیهای خود را نشان بدهند و طبق آمار رسمی سازمان بهزیستی، نابینایان جزء تحصیل کردهترین افراد میان معلولان هستند، بنابراین دولتها مکلف هستند که موقعیت و شرایط را به نحوی فراهم کنند که آنها بتوانند بیش از پیش بدرخشند، به دلیل اینکه توانایی هایشان را نشان داده اند و اگر هم پیشرفتی حاصل نمیشود و یا به آن اهداف اصلی خود نمیرسند، نشات گرفته از کمیها و کاستیهای موجود در جامعه است. یکی از عمدهترین موانعی که در ارتباط با حقوق نابینایان وجود دارد این است که قانون حمایت از حقوق نابینایان با وجود اینکه، مبنای آن از سوی این قشر ایجاد شده و همواره در مسیر تصویب، سعی کرده اند که نکات لازم را به مسئولان یادآور شوند، اما چندان به حوزه نابینایان توجهی نشده است. مهمترین مواردی که در این قانون نادیده گرفته شده، بحث دسترس پذیر نبودن منابع اطلاعاتی مانند کتابها و مقالات و سایر موارد است و قانون مذکور، امر دسترس پذیری را در ماده یک به صورت کلی تعریف کرده و در ماده ۲ یا ۳ این موارد را ذکر کرده و ضمانت اجرایی قطعی هم ندارد.
ضمن آنکه سازوکار لازم را هم پیش بینی نکرده که چه راهکاری وجود دارد تا افراد دارای آسیب بینایی بتوانند به منابع اطلاعاتی برای آموزش خود دست پیدا کنند. این قانون مقوله آموزش را برجسته نکرده و مشکل دیگری که همواره وجود داشته، آموزش به نابینایان است که فاقد آن کیفیت لازم بوده، به ویژه در شهرستانهای ما امکانات کافی آموزشی؛ مثل معلمان خوب و مدارسی که مختص نابینایان باشد، وجود ندارد، البته که ما آموزش فراگیر را نمیتوانیم نادیده بگیریم، ولی آموزش فراگیر زمانی میتواند نقش داشته باشد که تمام منابع و امکانات در جامعه وجود داشته باشد و به صورت برابر، همه بتوانند از این امکانات استفاده کنند. مسئله دیگری که برای نابینایان مهم است، بحث اشتغال است، با وجود اینکه قانون حمایت از حقوق معلولین، سهمیه ۳ درصدی را برای اشتغال دولتی این گروه در نظر گرفته، ولی وقتی معلولان از جمله نابینایان آزمون میدهند و با نمرات خوب، قبول میشوند و به مرحله مصاحبه میروند، در بخش معاینات پزشکی به دلیل آسیب بینایی رد میشوند. در حالی که امروزه باتوجه به پیشرفت تکنولوژی و منابع و امکانات، بحث بینایی یا نابینایی، چندان تفاوتی نمیکند و شاید نابینایان بهتر هم بتوانند عمل کنند.»
نیازی به ترحم نداریم، جامعه را آگاه کنید
این فعال اجتماعی حوزه نابینایان اضافه میکند: «مسئله دیگر هم این است که آگاه سازی مناسبی نسبت به شرایط نابینایان در جامعه صورت نگرفته، این آگاه سازی را میتوانیم از سه جهت بررسی کنیم، در ابتدای امر این خود افراد نابینا یا سایر معلولین هستند که باید حقوق خود را مطالبه کرده و توانمندی هایشان را به جامعه نشان بدهند و اثبات کنند که معلولیت نمیتواند در مسیر پیشرفت، سد راه آنها باشد و محدودشان کند. شاید تفاوت جسمی باشد، ولی نمیتواند در پیشرفت آنها تاثیر بگذارد. در سالهای اخیر هم بسیار تاثیر داشته و ارائه توانمندیهای نابینایان، به نوعی جامعه را آگاه میکند. جنبه دیگر آگاه سازی رسانههای گروهی و دولت است که باید همواره تلاش کرده تا اطلاعات جامع و کاملی، بدون نگرش ترحمی با نگرش حق مدارانه ارائه کنند، یعنی بخواهند حقوق معلولین را در جامعه گسترش بدهند. ما نیاز به ترحم و دلسوزی نداریم، نیاز به شناخته شدن حقوقمان داریم. رسانهها و دولت باید این را زمینه سازی کنند. به عنوان مثال رسانهها میتوانند برنامههایی را در ارتباط با افزایش سواد حقوقی مردم در ارتباط با معلولان تولید کنند، حتی خود معلولان هم باید به حقوقشان آگاه باشند، اما همواره رسانهها به مشکلات پیش روی نابینایان و یا نیازهای معلولان به شیوهای ترحم آمیز پرداخته اند و درباره آن صحبت کرده اند. نمیگویم مشکل وجود ندارد و یا سدی سر راه آنها نیست، اماای کاش آگاه سازی ما به سمت و سویی برود که به جامعه بیاموزیم، چگونه میتوانند این موانع را از پیش رو بردارند، به ویژه ساختارهای دولتی و خصوصی که متصدی امور معلولین هستند باید به درستی ایفای نقش کنند. دولت سالیانه برای کارمندان خود، دورههایی را برگزار میکند تا با حقوق معلولان آشنا شوند و در مواجهه با این افراد، به حقوقشان تعدی نکنند. بعد دیگری که در ارتباط با آگاه سازی مطرح بوده این است که تک تک افراد جامعه، دارای مسئولیت اجتماعی هستند و همه باید تلاش کنند تا آگاهی شان بالا برود و سایرین را هم آگاه کنند و خوشبختانه طی سالیان اخیر نگرشها نسبت به افراد نابینا بهتر شده، ولی بازهم جای کار دارد.»
عابدینی میافزید: «این هم بسیار اهمیت دارد که سازمان بهزیستی تلاشهای گستردهای در سالیان گذشته داشته است و سعی کرده حقوق معلولان را محقق کند، ولی در ارتباط با حقوق نابینایان و یا سایر معلولان کمیها و کاستیهایی به چشم میخورد و کمتر نیروهای معلول را به کار گرفته اند، به ویژه کارشناسان و اندیشمندانی که در حوزه حقوق معلولین و نابینایان فعالیت میکنند. نکتهای هم که همواره بر آن تاکید میکنم این است که گرچه آموزش به فرد دارای آسیب بینایی بسیار مهم و حیاتی است، اما آموزش و آگاهی بخشی به اطرافیان این فرد و کسانی که با آنها سروکار دارند، مهمتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم. اگر من و امثال من امروز پیشرفتی داشته ایم مدیون زحمات خانوادههای خود هستیم که شرایط مان را درک کرده اند، ولی بسیاری از خانوادهها وقتی میبینند که فرزندشان نابیناست به طورکلی ناامید میشوند و تصور میکنند دیگر اتفاق خوبی برای او رقم نمیخورد.ای کاش نگاه کرامت محورانه، یعنی ارزش بالای کرامت انسانی نابینایان در کنار سایر افراد جامعه در نظر گرفته شود و براساس آن، فرصتهای برابری را در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی در اختیار نابینایان بگذارند، به طوری که آنها بتوانند در این امور مشارکت کرده و تعیین کننده سرنوشت خود باشند.»
پیامد کرونا برای نابینایان
او در ارتباط با کرونا و آسیبی که به نابینایان وارد شده نیز توضیح میدهد: «نابینایان در بسیاری از موارد تحت حمایت دولت نبوده اند و یا بیمه خاصی نداشته اند و کارفرمایان نیز خود را در قبال این افراد متعهد نمیدانند و برخلاف آنچه در قانون حمایت از حقوق معلولان تاکید شده، عمل کرده اند و آن اقدامات لازم را انجام نداده اند و حتی نیروهای معلول را تعدیل کرده اند. برخی از آموزگاران هم که دارای آسیب بینایی هستند، به دلیل اینکه نرم افزارهای ما دسترس پذیر نبوده، نتوانسته اند به فعالیت خود ادامه دهند و از طرف آموزش و پرورش، طرد شده و حکم اخراجشان آمده است. همه امور این روزها آنلاین است، بنابراین باید تمامی سامانهها دسترس پذیر باشند، میتوانم بسیاری از سامانهها را نام ببرم که برای ورود نابینایان، دسترس پذیر نیستند درحالی که اکنون امر دسترس پذیری درگاههای الکترونیکی و نرم افزارها در ماده ۲ قانون حمایت از حقوق معلولان و آیین نامه اجرایی ماده ۳ این قانون بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. این موارد به معلولان آسیب زده است. قبل از کرونا، ما کارهای خود را با تمام دشواری هایش به شکل حضوری انجام میدادیم، ولی وقتی همه امور مجازی شد، سختیهای ما چند برابر شد و باید فردی ما را همراهی کند تا بتوانیم از پس کارهای خود برآییم.
مسئله دیگر هم این است که نابینایان از حس لامسه خود زیاد استفاده میکنند و کرونا برای آنها دردسرساز بوده است و برای بچهها مشکل است که صرفا با حس شنوایی و بویایی خود کار کنند، ولی مهمترین آسیب هم در زمینه اشتغال و هم در حوزه آموزش و دریافت اطلاعات و کارهای اداری و اتوماسیونها، دسترس پذیر نبودن درگاههای اینترنتی و نرم افزارهاست.»