بحران بزرگ دیگر در کمین دهه شصتیها؛ ۳ میلیون سالمند مجرد در آینده نه چندان دور
- روزنامه خراسان نوشت: ایران در سه دهه گذشته تحولات چشمگیر جمعیتی را تجربه کرده است. این تغییرات جمعیتی میتواند منشأ چالشهای فراوانی برای دولت و مردم هر کشوری قلمداد شود، ولی در عین حال با برنامهریزی صحیح میتوان برای بهبود وضعیت آینده کشور تلاش کرد. به تازگی رئیس انجمن علمی سالمندان گفته: «اکنون حدود ۸۰ هزار سالمند ازدواج نکرده داریم، اما اگر دهه شصتیها به سن سالمندی برسند در سال ۱۴۳۰، حدود سه میلیون سالمند خواهیم داشت که ازدواج نکردند و مجبور میشویم برای مراقبت از سالمندان، نیروی مراقب وارد کنیم و این خطر جدی است که باید از اکنون به فکر این موضوع باشیم.» در ادامه، چند نکته مهم از آمارهای این مسئول و آسیبهای افزایش تجرد سالمندان را خواهید خواند.
به جای ۱۰۰ سال، فقط ۲۰ سال فرصت داریم
«احمد دلبری» در گفتگو با شبکه ۲ سیما گفته: «در آینده بیشترین رشد جمعیت سالمندی را در جهان خواهیم داشت و این موضوع نگرانکننده است، زیرا زیرساختهای لازم را برای این میزان جمعیت سالمند نداریم. دو برابر شدن جمعیت سالمند کشورهای توسعه یافته، ۱۰۰ سال طول کشیده است، اما ما فقط ۲۰ سال فرصت داریم. از دولت درخواست میکنم یک عزم ملی را برای این موضوع به کار گیرند؛ موضوع سالمندی در کشور برای سامان دهی ۸ میلیون نفر در حد سازمان بهزیستی نیست. در ضمن، مشکلات سالمندان پنج برابر مشکلات جوانان خواهد بود؛ جوان اگر خانه نداشته باشد ازدواج نمیکند، اما سالمندی که بیمار میشود پنج نفر از اعضای خانواده را درگیر میکند. ما هیچ ساختاری که متناسب با نیاز سالمندان باشد در کشور نداریم.»
آسیبهای تجرد در سالمندی
بررسیهای متعدد نشان داده است که سالمندان مجرد بیش از سالمندان متاهل در معرض بیماریهای جسمی و قلبی عروقی قرار میگیرند. همچنین احساس شکست، امید نداشتن به آینده، افسردگی و ... گریبان سالمند مجرد را بیشتر میگیرد. چند مورد از اصلیترین این آسیبها عبارت اند از:
۱- احساس تلخ تنهای
دنیای تجرد دنیای تحمل تلخ تنهاییهاست، به ویژه در سنین بالاتر که مرد و زن مجرد برخلاف تکامل و غریزه عاطفهمحور خود باید سفر دو نفره زندگی را یک نفره طی کنند.
۲- ناکامیهای عاطفی
یکی از نیازهای پایه و حیاتی ما آدمها میل وصف نشدنی به دوست داشتن و دوست داشته شدن است. این میل اگر در موعد خود به سرانجام نرسد یا در طول مسیر ازدواج رخ ندهد، به ناکامی منجر میشود و عوارض فکری و روانی بسیاری دارد.
۳- بیمیل شدن به زندگیکیفی
فرد مجرد انگار که گم شدهای دارد و دایم با صرف انرژی بسیار به دنبال پیدا کردن آن است. این صرف انرژی که گاه به خطا هم نیمه خود را مییابد، حال و روز فرد مجرد را آشفته و بلاتکلیف میکند. همه متاهلان این روزهای سردرگمی را تجربه کردهاند، اما یک سال، دو سال و در نهایت تمام شده و اکنون متاهل هستند. حال فرض کنید این سردرگمی سالها به طول انجامد. عارضه آن ناامیدی و کاهش انگیزه و بیمیلی به زندگی کیفی و انسانی و خدای نکرده تمایل به بیخیالی و در نهایت پناه بردن به روابط اشتباه است.
دهه شصتیها دست بجنبانند
ایران امروز کشور جوانی است با زاد ولد بسیار کم و این یعنی یک کشور پیر در آینده نه چندان دور. باید گفت منطقی نگریستن دختران و پسران مجرد و خانوادهها شاید بتواند کمکی باشد برای رفع این معضل بزرگ. مقایسه سبکزندگی در ایران با سبکزندگی اروپایی بسیار اشتباه است که مدنظر بعضی از جوانان مجرد قرار گرفته است. اگرچه شاید پذیرش این موارد برای جوان امروز که مجردی سالم و مستقل است، تقریبا غیر قابل باور باشد، اما بهتر است قدری واقعبین باشیم و توانمندی و شرایط امروز، جوانان را دچار غرور نکند. از سوی دیگر، بیمیلی جوانان به ازدواج تنها عامل این مشکل نیست بلکه باید گفت که پرتوقعی آنها و خانوادهها هم در آن نقش دارد. مقایسه کردن و چشموهمچشمی، ازدواج را ممکن است آن قدر به تاخیر بیندازد که ناگهان خیلی دیر شود و مجرد شانس ازدواج را از دست بدهد. بسیاری از دختران صرف اینکه تحصیلات بالاتری از خواستگار خود دارند، موضوع را منتفی میکنند. بهتر است در چنین شرایطی سایر مولفههای کفویت را در نظر گرفت و بررسی کرد.
مراقبتهای جسمیوروانی که باید جدی گرفته شود
سالمندان بسیار بیشتر نسبت به جوانان به مراقبتهای جسمی و روانی نیاز دارند. مهمترین نیاز در سنین سالمندی، تامین رفاه برای زیستن و امنیت مالی است. دسترسی به خدمات مراقبت از سلامت مناسب یکی دیگر از مسائلی است که دولت باید برای حل آن اقدام و زودتر برنامه ریزیکند. اصلیترین پیامد اجتماعی داشتن ۳ میلیون سالمند در سال ۱۴۳۰، این است که به احتمال زیاد آنها نیازمند افراد یا نزدیکانی خواهند بود که کمک حالشان باشند و این موضوع برای سالمند مجرد، دهها برابر نگران کنندهتر است.