ضرورت توجه دولت جمهوری آذربایجان به منافع بلندمدت با ایران
- حمید خوشآیند پژوهشگر مسائل بینالملل - اولاً جمهوری آذربایجان و ترکیه دو کشور دوست و همسایه ایران هستند که همواره جزو اولویتهای اول توسعه روابط خارجی ایران نیز به شمار میرفتهاند. اکنون نیز نگاه ایران به این شکل است.
ثانیاً، دوستی و رفاقت و مناسبات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و ... با این دو کشور دلیلی نمیشود که در مقابل تهدیداتی که از خاک جمهوری آذربایجان متوجه ایران است، سکوت کنیم.
ثالثاً، رزمایش اخیر ایران در شمال غرب کشور و در مرزهای جمهوری آذربایجان جزو تمرینهای نظامی معمول و سنتی نیست، بلکه کاملاً هدفمند، معنادار و حاوی پیام است. تعداد نیروها و تجهیزاتی که در این رزمایش حضور دارند بیشتر از کل تجهیزات و نیروهای ارتش اسرائیل بوده و با کل مانورهای نظامی ترکیه و جمهوری آذربایجان که در این چند ماه اخیر به طور مداوم در حال برگزاری است، برابری میکند! این یک پیام جدی برای رژیم صهیونیستی است که امنیت ملی و تمامیت ارضی مهمترین خط قرمز ایران است.
حالا اینکه آقای علیاف ادعا میکند چرا ایران در این ۳۰ سال در مرز جمهوری آذربایجان رزمایش نداشته و امروز که بخشهایی از قرهباغ آزاد شده رزمایش برگزار میکند، یک موضوع مربوط به حاکمیت و امنیت داخلی است و هیچ تهدیدی نیز متوجه کشور دوست و همسایه جمهوری آذربایجان نیست.
البته دولت باکو بهتر است به این پاسخ دهد که چه ضرورتی باعث شده که عناصر اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل در مناطق تازه آزاد شده در جنگ اخیر قرهباغ همراه با تجهیزات مخابراتی و ... مستقر شوند و ایستگاههای شنود و استراق سمع تأسیس کنند؟!
رابعاً، آقای علیاف با صحبتها و مواضع اخیری که بر زبان آورد، منصفانه رفتار نکرد و از حدود دوستی گذشت. ما میدانیم که در روابط بینالملل دوستیها و دشمنیها پایدار نیست. اما حداقل انتظاری که داریم این است که کشورهای همسایه به ویژه آذربایجان لااقل حد و مرزشان را بشناسند و برای منافع کوتاه مدت خود و دیگران، روابط تمدنی، ریشهدار و منافع بلندمدت را فدا نکنند و اجازه ندهند کشورشان به مقری برای خدعه و نیرنگ و توطئه علیه ما تبدیل شود.
روابط جمهوری آذربایجان در یک سال گذشته بنا به عللی که همه میدانند با ارمنستان به هم خورده است. دولت آقای علیاف که مناسبات دوستانه و مسالمتآمیز تهران - ایروان را که هیچ ضرری برای باکو ندارد برنمیتابد و به دیده تردید به آن مینگرد، باید به تهران حق بدهد که در مقابل حضور و نفوذ مخرب خزنده و رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان و در جوار مرزهای ایران که عمدتاً با هدف تحرکات ضد ایرانی تضعیف امنیت ملی جمهوری اسلامی است، آرام ننشیند.
خامساً، جمهوری اسلامی همانگونه که مخالف اشغال سرزمینهاست و در خصوص قرهباغ نیز حق را به آذربایجان داده است، با تغییر مرزها و ژئوپلیتیک منطقه هم بهشدت مخالف است. اینکه باکو به همراه آنکارا و با حمایت پنهان اسرائیل به دنبال اشغال منطقه نوردوز در استان سیونیک ارمنستان (و قطع ارتباط زمینی ایران با ارمنستان) است، ولو اینکه برای آن توجیه هم داشته باشد و این منطقه را به عنوان بخشی از جبران خسارات جنگی برای خود بردارد، مسئلهای نیست که تهران به سادگی از کنار آن عبور کند.
در پایان، جمهوری اسلامی ایران به جمهوری آذربایجان و ترکیه به عنوان دو کشور همسایه، دوست و مسلمان نگاه میکند و همچنان علاقمند به گسترش همکاریهای دوجانبه در تمام زمینههاست. شیطنت و تحرکات مشکوک برخی عناصر غیررسمی و گاهاً شناخته شده در باکو و آنکارا نه تنها به نفع این دو کشور بلکه به ضرر ملتهای منطقه قفقاز جنوبی نیز است.