امنیت منطقهای
_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: امنیت «منطقهای» یا «جمعی»، در علم سیاست به مجموعهای از ساز و کارها اطلاق میشود که تهدیدات بالقوه و بالفعل را از مجموعهای از کشورهای یک ناحیه جغرافیایی دفع میکند. بهاینترتیب که همه بازیگران دخیل در این چارچوب، نقشی در این فرایند بازی میکنند و امنیت وارداتی از سوی هیچکدام از دولتها دنبال نمیشود. شاید کلیدیترین شاخصه در روابط بینالملل، به همین مسئله بازگردد چراکه بدون آن، هیچ تحرک و فعالیتی ممکن و متصور نیست.
علاوه بر این، در غرب و میانه آسیا، تأمین امنیت منطقه همواره یک مؤلفه راهبردی و اساسی به شمار میآید. این محدوده، با تنشها و چالشهای زیادی همراه بوده، اما نکته اینجاست که بیثباتیها، ناشی از تعاملات و کنشهای میان کشورها به عمل نیامده است. بدون اینکه بخواهیم عقبگردی طولانی در تاریخ داشته باشیم، به قطع و یقین میشود گفت که منطقه ما از زمانی دستخوش تلاطم شده که نیروهای خارجی و قدرتهای بیگانه، قدم به این پهنه گذاشته و مداخله بیپایان خود را آغاز کردند.
این مداخله ابتدا با هدف غارت منابع انرژی کلید خورد، اما بعدها، ابعاد امنیتی، ژئو پلیتیک، ژئو اکونومیک و ژئو کالچر نیز به آن اضافه شد. امروز آنچه از حضور بیگانگان بدخواه عاید ملتها شده، یک منطقه چند تکه است که صدالبته از طرف رژیمهای قرونوسطایی مورد استقبال قرارگرفته است.
متحدان کهنهکار غرب، بیش از آنکه به آمال و دغدغههای مردم خود توجه کنند، ثروتشان را صرف خرید تسلیحات کرده و عایدات حاصل از منابع طبیعی را پیشکش آنها مینمایند. خرید صدها میلیارد دلار از تسلیحات، تنها یک بخش از این ماجراست. آمریکا سالانه مبالغ هنگفتی سلاح به عربستان سعودی و همپیمانانش میفروشد و درعینحال، آل سعود را با زشتترین الفاظ خطاب میکند. این تحقیر، در همه شئون روابط کدخدا با زیردستانش دیده میشود و منحصر به مناسبات نظامی نیست.
از طرفی، تحرکاتی که رژیم صهیونیستی و تروریستهای تکفیری در همسایگی شمال غرب ایران در حال انجام هستند، به همین بهانه در جریان است. جمهوری آذربایجان، کشوری است که حدود دو دهه با رژیم صهیونیستی روابط دیپلماتیک برقرار کرده و پیمان امنیتی – اطلاعاتی با تلآویو دارد. هرچند صهیونیستها گام اول را در این خصوص برداشتند و یکی از معدود رژیمهایی بودند که جمهوری آذربایجان را پس از فروپاشی شوروی به رسمیت شناختند، اما باکو پس از مناقشه قرهباغ با ارمنستان، برای اینکه دستش پر باشد، مشتاقانه به سمت صهیونیستها شتافت و پای آنها را به قفقاز باز کرد. رژیم جعلی و کودک کش صهیونیستی بر این اساس، حساب ویژهای برای جمهوری آذربایجان باز کرد تا جایی که «آویگدور لیبرمن»، وزیر خارجه اسبق اسرائیل، اعلام کرد رابطه تلآویو با باکو مهمتر از رابطه با فرانسه است!
بر همین مبنا، پوشیده نیست که صهیونیستها از تقویت نظامی جمهوری آذربایجان، ایران را نشانه گرفته و این کشور را بهمثابه سرپلی برای وارد آوردن ضربه به کشورمان تلقی میکنند. این واقعیت، موضوع مخفی و ناپیدایی نیست و حتی شرکای اسرائیل نیز به آن اذعان کردهاند. «راب گوریک»، دیپلمات آمریکایی که نامش توسط وبسایت ویکی لیکس افشا شد، چشمانداز نهایی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان را در چند خط کوتاه بیان کرد و نوشت: «روابط اسرائیل با آذربایجان قویاً بر اساس منفعتطلبی و بها دادن به اولویتهاست. هدف اصلی اسرائیل نگهداشت آذربایجان بهعنوان همپیمان علیه ایران، بهعنوان پایگاهی برای شناسایی نظامی و بهعنوان بازاری برای فروش سختافزار نظامی است».
این در حالی است که بهزعم دولتمردان جمهوری آذربایجان، امنیت وارداتی با خرید صدها میلیون دلار پهپاد و تجهیزات نظامی از رژیم صهیونیستی، افزون بر جلب نظر آمریکا، ارمنستان را در گوشه رینگ قرار میدهد. ضمن اینکه باکو گمان میکرد به جهت موضع قطعی جمهوری اسلامی در مورد قرهباغ، ایران یک پشتوانه قوی در این غائله خواهد بود. رویکرد ایران، حفظ امنیت ارمنستان و بازگشت همه مناطق قرهباغ تحت حاکمیت آذربایجان است، اما مسئله این است که جمهوری اسلامی، چک سفید به هیچکس نداده است.
طبق برخی از اطلاعات منتشرشده، در حال حاضر حدود ۲ هزار و ۸۰۰ صهیونیست و داعشی، در مرزهای شمال غرب کشورمان و در مرزهای جمهوری آذربایجان حضور دارند و این رویدادی است که بههیچوجه و تحت هیچ بهانهای قابلتحمل نیست. در حقیقت، نامعادلهای که باکو برای تأمین امنیتش روی میز گذاشته، نهتنها امنیت ایران، بلکه ثبات منطقه را نیز تهدید میکند. علاوه بر این، اگر ایران به فرض محال در خصوص جولان عوامل سرویس جاسوسی موساد در مرزهای غربی در اقلیم کردستان واکنشی نشان نداده، صهیونیستها میتوانند امیدوار باشند که در شمال غرب کشور نیز خطری از ناحیه ایران متوجه آنها نیست.
حتی ترکیه که سیاست یکی به نعل و یکی به میخ را در قبال صهیونیستها به مورد اجرا گذاشته، حداقل در ظاهر اجازه تردد و تحرک عوامل و عناصر صهیونیستی را در مرزهای شرقی خود نداده است. آذربایجان بهعنوان بزرگترین کشور منطقه قفقاز اگر با همسایگانش چالشی دارد، دستکم دهها راه دیپلماتیک نیز برای حل آن در دسترس است و به همین جهت، تسهیل ورود تروریستهای شرق سوریه و محکمتر کردن جای پای صهیونیستها در خاک خود، راه چاره نیست.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح؛ «این حوادثی هم که در شمال غربی کشور ما، در بعضی همسایهها در جریان است، چیزهایی است که بایستی با همین منطق حل بشود. البته کشور ما و نیروهای مسلح ما با عقلانیت عمل میکنند؛ در همه مسائل، شیوه، شیوه عقلانیت است -اقتدار همراه با عقلانیت- و دیگران هم خوب است با عقلانیت عمل بکنند و نگذارند که این منطقه دچار مشکلی بشود. آن کسانی که برای برادران خود چاه میکنند، خودشان اول در چاه میافتند: مَن حَفَرَ لِاَخیهِ بِئراً وَقَعَ فیها.» (۱۱ مهر ۱۴۰۰)
بنابراین، ایران برای رسیدن به توافق جهت حل مشکلات، کشورهای منطقه را ابتدا به عقلانیت برای جلوگیری از بیثباتی در منطقه و حل بحرانها دعوت میکند، چون چنین رویهای به نفع تمامی همسایگان است. طبعاً اگر این منطق برای حصول امنیت جمعی بکار گرفته شود، نیازی به حضور بیگانگان نیست، اما درعینحال، تردیدی نیز وجود ندارد که چنانچه روال امور، خلاف این فرایند باشد، راهکارهای دیگری برای اطمینان یافتن از اینکه تهدیدی متوجه مرزهای کشورمان نمیشود، بکار گرفته خواهد شد.