بقای شبکه نمایش خانگی در گرو ژانر جنایی - معمایی
- شبکه نمایش خانگی به خاطر تنوع آثار و ژانرهایی که درون آن ساخته شده است توانسته مخاطبان بسیاری را جذب خود کند. یکی از ویژگیهای سریالهای نمایش خانگی توجه به روایتهای معمایی و قصههای جنایی است. اتفاقی که تقریبا از همان ابتدای ساخت سریال در اواخر دهه هشتاد رخ داد و سریال قلب یخی با همان ویژگیهای سریالهای جنایی و معمایی ساخته و پخش شد.
***محمدحسین لطیفی «قلب یخی»
محمدحسین لطیفی با طرحی از حامد عنقا سریالی را بر اساس باورهای افرادی ساخت که اعتقاداتشان ریشه در برخی خرافات داشت. همین طرح و جستجو دستمایه سریال «قلب یخی» شد که در ۳ فصل در دهه هشتاد و اوایل دهه ۹۰ تولید و پخش شد.
«قلب یخی» نه تنها جریان سریالسازی در نمایش خانگی را به صورت جدی آغاز کرد که توانست نوعی از روایت را بر مبنای دلهره و طرح مسائل معمایی شکل دهد. خلا بزرگی که در سریالهای تلویزیونی به وضوح احساس میشد و موضوعات جنایی و معمایی جایی در قاب شبکههای تلویزیون نداشتند.
***حامد عنقا و بهرنگ توفیقی «آقازاده»
حامد عنقا البته همین فضا را با ترکیب ژانر سیاسی و اجتماعی در سریال «آقازاده» اجرا کرد و بهرنگ توفیقی سریالی را بر اساس همین مولفههای آشنا در گونه جنایی و معمایی ساخت که ماحصل آن مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. «آقازاده» اگرچه گوشه چشمی به مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی جامعه داشت اما سریالی بود که بر بستر جنایت و حل معماهایی شکل میگیرد که بیننده را در هر لحظه غافلگیر میکند.
***فریدون جیرانی «نهنگ آبی»
فریدون جیرانی پس از سالها فعالیت در عرصه سینما در مقام کارگردان و فیلمنامهنویس در نخستین تجربه سریالسازیاش با فیلمنامهای از بهرام توکلی «نهنگ آبی» را در نمایش خانگی ساخت. سریالی بر اساس حل معماهای اینترنتی بر اساس جو بازی نهنگ آبی که اتفاقاتی را بر بستر جنایی رقم میزند. علاقه جیرانی به ملودرامهای جنایی از نخستین آثار سینماییاش کاملا مشهود است و او این علاقه را در سریالسازی در نمایش خانگی هم به خوبی نشان داده است. «نهنگ آبی» از معدود محصولات نمایش خانگی است که در ساخت فضایی که در ذهن فیلمنامهنویس و کارگردان بوده است موفق عمل کرده و ماحصل آن یک نتیجه گیری خوب دارد. اینکه فریدون جیرانی میداند استفاده از ابزارهای جدید و فضای اینترنت باید آنقدر واقعی باشد که مخاطب را پس نزند نشان میدهد فیلمسازی او در آستانه دهه هفتم زندگیاش به مرز پختگی کامل رسیده است.
***کیارش اسدی زاده «کرگدن»
سریال «کرگدن» دیگر سریال نمایش خانگی است که اتفاقات و رخدادهایش بر بستر حل معما و موضوعات جنایی شکل میگیرد. کیارش اسدی زاده با فیلمنامهای از علی اصغری فضایی را خلق کرد که سرنوشت تمام آدمهای داخل قصه به نحوی به یکدیگر مرتبط است. او با استفاده از بازیگران جوان و یک قصه ملتهب و معمایی مخاطب را تا آخرین قسمتهای سریال همراه خود میکند و داستان را طوری بر بستر جنایی روایت میکند که تماشاگر بر اساس حدسیات سعی میکند گرههای داستان را باز کند. «کرگدن» یکی از آثار موفق حوزه نمایش خانگی است که نشان میدهد هنوز هم طرح پرسش در درون قصه و شکل دادن ساختمان اثر بر اساس معما بیشترین تاثیر را در جذب مخاطب دارد.
*** ابراهیم ابراهیمیان «میدان سرخ»
«میدان سرخ» ساخته ابراهیم ابراهیمیان که این روزها از طریق فیلیمو در حال پخش است نیز یکی دیگر از سریالهای نمایش خانگی است که داستانی با موضوع گروههای تروریستی بر بستر جنایت و معما شکل میگیرد. «میدان سرخ» از حضور بازیگران مطرح سینما بهره میبرد و بزرگترین ویژگی آن داستان متفاوتی است که روایت میکند. آنچه تا امروز و گذشت دو قسمت از سریال میتوانیم درباره قصه سریال بگوییم پیدا شدن یک ثروت عظیم توسط یک گروه تبهکاری است که در برخورد با آن ثروت عظیم متوجه میشوند پای یک گروه بزرگ تروریستی در میان است. هنوز برای قضاوت کردن داستانهای درون سریال زود است، اما باید منتظر بمانیم تا بعد از گذشت چند قسمت گرههای داستان به خوبی باز شده و مخاطب با اصل قصه همراهی کند.
*** محمد حسین مهدویان «زخم کاری»
مهدویان با ورود به سریالسازی در حال تجربهای تازه است. سریالی برگرفته از یک رمان کوتاه با خط داستانی ملتهب و بحثبرانگیز که حواشی و واکنشها نسبت به آن کمتر از فیلمهایش نبود. در کمال تعجب، مهدویان و «بیست زخم کاری» به هم رسیدهاند و حاصل آن سریالی تازه و کنجکاو برانگیز در شبکه نمایش خانگی شد.
اقتباس فیلمنامه «زخم کاری» از روی کتاب جذاب و خواندنی محمود حسینیزاد با نام «بیست زخم کاری» نشان از هوشمندی محمدحسین مهدویان داشت. این سریال به دلیل ماجرای جنایی که داشت توانست با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان مواجه شود.
***ژانر معمایی در ایران طرفداران زیادی دارد. همانطور که در گذشته پاورقیهای معمایی مجلات هفتگی مخاطبان جدی خودش را داشت و قصههای پلیسی همیشه در صدر پر خوانشترین داستانها قرار دارد. ظرفیت استفاده از داستانهایی با این فضا و تصویر میتواند به غنای بیشتر شبکه نمایش خانگی کمک کند و ضامن بقای این صنعت در آینده شود.