چهارمین روز از جنگ تحمیلی چگونه گذشت؟
- ایمنا نوشت: بعدازظهر روز سوم مهر سال ۵۹، بر اثر حمله هواپیماهای ارتش مزدور عراق به شهر آبادان گروهی از سکنه بی گناه مناطق جمشیدآباد، چند خیابان احمدآباد، قبرستان کهنه، جان خود را از دست دادند و عده زیادی مجروح شدند. حمله هوایی میگهای عراق حدود ساعت ۱۵ بعدازظهر این روز انجام شد و تعدادی از مردم نیز زیر آوار ماندند.
یکی از اقدامات بسیار مهم از نظر تعیین استراتژی عملیاتی مناسب و نیز بهکارگیری تاکتیکهای اجرایی بسیار دقیق، انهدام تأسیسات نفتی در شبهجزیره فاو در خاک عراق بود. فاو یک منطقه مهم و جنجال برانگیز از نظر نفتی و نظامی برای دولت عراق بود، تصرف این منطقه میتوانست مقدمهای برای به دست آوردن برتری نظامی و سیاسی باشد تا در مذاکرات به عنوان برگ برنده مطرح شود. حمله به تأسیسات نفتی این منطقه در روزهای نخستین جنگ، خود مقدمهای برای پیروزی رزمندگان انقلاب اسلامی محسوب میشد. در این روز نیروهای ایرانی توانستند یک میگ عراقی و تأسیسات نفتی بندر فاو را منهدم کنند.
در این اقدام ژاندارمری جمهوری اسلامی در اعلامیهای اعلام کرد: «مأموران گارد ساحل ژاندارمری با کمک برادران ارتشی ساعت سه بعد از ظهر یک میگ عراقی را در منطقه بهمنشیر سرنگون کردند. تأسیسات نفتی بندر فاو عراق توسط رزمندگان ایران منهدم شده است. مأمورین گارد ساحلی ژاندارمری یک پاسگاه عراقی را منهدم کردهاند. پاسگاه شلمچه عراق به تصرف نیروهای ایران درآمده است.»
آغاز محاصره خرمشهر
در این روز محاصره خرمشهر به دست ارتش عراق آغاز شد و همزمان، رادیو بی بی سی حمایت عربستان سعودی و کویت را از عراق در جنگ با جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد.
گزارشهای روز چهارم جنگ، جبهه میانی را چنین توصیف میکند: «برادران پاسدار حاضر در سپاه مهران با نارنجک و تفنگ ژ ۳ برای مقاومت در شهر مهران پخش شدند. مهران از زمین و هوا مورد هجوم دشمن واقع شد و بیسیم ستاد دستور عقبنشینی داد. در این زمان، فقط سپاه در شهر بوده است. تانکهای بعثی به شهر نزدیک شده و مهران تصرف گردید. از سرنوشت برادران پاسدار اطلاعی در دست نیست. در نفتشهر درگیری ادامه دارد. دشمن برای تصرف این شهر فعالیت خود را تشدید کرده، محاصره آن را تنگتر میکند. به همین منظور، تعداد زیادی تانک که شصت دستگاه ذکر شده بهکار گرفته شده است. رزمندگان اسلام در حال محاصره، ۱۵۰ نیروی دشمن را اسیر کردهاند.
حدود ظهر، مجدداً برادران سپاه درباره خطر سقوط این شهر هشدار دادند و سرانجام شهر سقوط کرد. در محورهای سرپلذهاب و قصرشیرین، تلاش دشمن برای اشغال این دو شهر افزایش یافت. سرپل و قصرشیرین، شدیداً در محاصره قرار دارند. قطع آب و برق و تلفن توسط آتش دشمن و نبود امکان پشتیبانی، مردم و نیروهای حاضر در منطقه را در مضیقه قرار داده است.»
به گزارش سپاه غرب، نیروها و تانکهای دشمن که از منتهیالیه منطقه میانی، یعنی از «ازگله» وارد خاک جمهوری اسلامی شدند، از طریق جاده به طرف سرپلذهاب و قصرشیرین حرکت کردند و قبل از ظهر به هفت کیلومتری سرپلذهاب رسیدند و ضمن درگیری، تدریجاً به شهر نزدیک شدند. نیروهای خودی از شهر عقبنشینی کردند و در گردنه «پاتاق» مستقر شدند.
بعدازظهر، پادگان سرپلذهاب سقوط کرد و شهر به محاصره دشمن درآمد. فرمانده عملیات شهید شد و مردم آواره شدند. تعداد بسیار زیادی تانک از سهراهی «قرهبلاغ» بهطرف این شهر درحرکت بودند. درگیری بین سپاه قصرشیرین و دشمن ادامه داشت و همچنان بر وخامت اوضاع افزوده میشد. با تاریک شدن هوا، اوضاع تا حدودی بهبود یافت. برادران سپاه از قصرشیرین به سرپلذهاب حمله کردند و در ساعت ۱۲:۳۰ به حدود پنج تا شش کیلومتری سرپلذهاب رسیدند.
نیروهای بعثی از این منطقه عقبنشینی کردهاند. ضمناً، از پاسگاههای «باباهادی» تا «تنکاب کهنه» در اختیار نیروهای خودی است.
در این روز، نیروهای بعثی شدیدترین حملات خود را در منطقه نبرد قصرشیرین سرپلذهاب به اجرا گذاشتند. حملات زمینی نیروهای بعثی با پشتیبانی شدید هوایی دشمن توأم شد. نیروی هوایی متجاوز، شهرهای کرمانشاه و اسلامآباد را بهشدت بمباران کرد.
شورای عالی جنگ در بیانیهای، اوضاع جبهه میانی را چنین اعلام کرد: «در نتیجه ضربههای نیروهای هوایی در منطقه شمالی، نیروهای دشمن عقبنشینی کرده و اسلحه و مهمات و تانک خود را در صحنه باقی گذاردند. نیروهای ما توانستند شهر سرپلذهاب و نیروهای دشمن را در این شهر محاصره نمایند. ما به واحدهای محاصره شده اعلام میکنیم که ضرورت دارد تسلیم شوند تا جان خود را تضمین نمایند».
مقاومت دلاور مردانه مردم و عشایر بسیجی در مقابل محاصره نیروهای عراق
در سوم مهرماه سال ۱۳۵۹، چهارمین روز از جنگ تحمیلی، برخی از شهرهای جنوبی و جنوب غرب کشور در محاصره و آستانه سقوط قرار گرفتند. اما در این میان مردم مقاوم شهرها و عشایر بسیجی با سلاح و امکانات کم مقابل دشمن مقاومت کردند. روز چهارم جنگ در حالی شروع شده بود که اختلافها در چگونگی ادامه جنگ و بکارگیری نیروها بالا گرفته بود.
بنیصدر بر استفاده از ارتش و انجام عملیات کلاسیک تأکید داشت و تلاش میکرد خود را تنها حامی ارتش معرفی کند و از این طریق، موقعیت خود را در داخل کشور تثبیت کند. اما در مقابل نظریههای او، نیروهای خط امام (ره)، جنگها و جنگ افزارهای کلاسیک را کافی نمیدانستند و خواهان استفاده از شیوههای انقلابی و نیروهای مردمی علیه عراق بودند. از طرف دیگر هم، استراتژی جنگ سریع عراق، نیز آثار شکست خود را کم کم نشان میداد و رژیم بعث که در طی سه روز گذشته به اهداف خود نرسیده بود و یک جنگ طولانی را پیش روی خود میدید، تلاشهای گستردهای جهت دریافت سلاح از شوروی و فرانسه میکرد. به همین دلیل، «طارق عزیز» پس از دیدار از مسکو، بلافاصله برای ملاقات با «ژیسکاردستن» وارد فرانسه شد.
از طرفی در این روز، تهاجم نیروهای زمینی عراق به خرمشهر و آبادان با آتش شدید توپخانه شروع شد. شدت آتش توپخانه به حدی بود که یکی از فرماندهان حاضر در منطقه اعلام کرده بود که اگر با حملات هوایی ارتش، توپخانه دشمن خاموش نشود، طی مدت چند ساعت خرمشهر با خاک یکسان میشود. ۵۰ تانک که از اوایل صبح تا ۷۸ کیلومتری خرمشهر رسیده بودند، توسط هواپیماهای نیروی هوایی بمباران شده بودند.