ابوحمد عسکرخانی؛ از نظریه بازدارندگی تا روزهای سخت بیمهری و اجحاف
- احمد دستمالچیان سفیر پیشین ایران در لبنان - به مناسبت رحلت اندیشمند بزرگ روابط بینالملل و صاحب نظریه باز دارندگی هستهای که در این سالیان آخر مورد غضب دگراندیشان قرار گرفت و این مرد بزرگ اندیشه مهجور و خانه نشین شد.
روح پرفتوح او شاد
مرحوم دکتر ابومحمد عسکرخانی از دهه ٩٠ میلادی نظریه خود را در رابطه با فعالیت هستهای و نظریه بازدارندگی به طور واضح و آشکار بیان کرد و حتی بخشی از آن را درک تاب رژیمهای حقوقی بینالمللی نگاشت.
او از اولین گام نحوه همراهی ما با سی.تی.بی.تی (CTBT) تا قبول پروتکل الحاقی و برنامه اقدام مشترک تحفظ داشت؛ زیرا در منطقهای که همه اتمی بودند و شعار عاری شدن خاورمیانه از سلاحهای هستهای سر میدادند، بازدارندگی در مفهوم و اندیشه سیاسی او «برخوردار» بودن برای ایجاد موازنه مثبت بود.
مرحوم دکتر عسکرخانی بعد از انتخابات ١٣٩٢ روزهای سخت بیمهری و اجحاف را تجربه کرد؛ آن هم درشرایطی که میدید پویندگان راه برجام بر اسب مراد سوارند و هر نظریهای حتی صاحب نظری، چون عسکرخانی را که میتوانستند به عنوان یک مزیت در مذاکرات با آمریکا رو کنند، بیاعتنایی، برکنار و خانه نشین میکردند!
اگر چه او با دانشجو و دانشگاه و مصالح ملی عجین شده بود و ذکات علمی خود را میپرداخت، لیکن در هر سرزمینی بود به عنوان یک صاحب نظر و نظریهپردازی که آیندهنگر بود و برای اقتدار ملی کشورش حتی در مصاحبه با رسانههای بیگانه ازهیچ تلاشی فروگذار نمیکرد.
عقیده نگارنده که نشأت گرفته از نظریه بازدارندگی مرحوم دکتر عسکر خانی عزیز است، بر این میباشد که ما باید به نقطه صفر دانش تولید بمب برسیم، ولی آن را تولید نکنیم.
فکر میکنم نظریه بازدارندگی مرحوم دکتر عسکرخانی روی این نقطه متمرکز هست و از نظر عقلانی درست است.
در وبینار دو ساعته دو روز پیش که به همت خانه اندیشمندان علوم انسانی و مرکز ایرانی مطالعات غرب آسیا برگزار شد، بر این نکته تاکید شد که رهبری معظم تولید بمب واستفاده ازآن را حرام فرمودهاند و نه اینکه دسترسی به دانش تولید هم حرام باشد.
اینکه بخواهیم خیال غرب را راحت کنیم معقولانه نیست؛ خود دانش تولید جنبهای از جنبههای بی شمار بازدارندگی است.
درشرایط فعلی بینالمللی ومنطقهای عملیات نظامی دور ازذهن و واقعیات موجود در صحنه است و اگر هم آنان در این دام بیفتند خسارت شدید خواهند دید و منطقه از دسترس آنان خارج خواهد شد.
بنابراین تا فورس نهایی به آنان وارد نشود و به این یقیین نرسند که ما قادر به تولید هستیم وبه لبه دانش آن رسیده ایم دائم برای ما هزینه تراشی سنگین میکنند. لذاباید استراتژی دوسویه در دستورکار قرار گیرد.
ما به زودی باید به این مناقشه هزینه ساز و بیحاصل پایان دهیم؛ مناقشه بیش ازحدطولانی و خسارت بار شده و ادامه آن بیهوده و به مصلحت امنیت ملی کشور نیست.
البته شرایط جهانی و منطقهای و افول هژمونیک وقدرت نفوذ آمریکا درمنطقه و خالی کردن پایگاههای نظامی و همکاری از نزدیک ایران باروسیه و چین و اتخاذ سیاست خارجی همسایگان و آسیا توسط دولت جدیدبسیار میتواند ما را دراین زمینه کمک کند.
شکی نیست که ابر قدرتها با منطق غیراخلاقی در صدد بهانهگیری و عدم دسترسی ما به انرزی هستهای هستند و حتی قبل انقلاب نیز این رویکرد وجود داشت که خاطرات اقای دکتر اعتماد، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی در زمان پهلوی دوم مبین آن است؛ اما در برابر این دشمنان زیرک و نیز دشمنان ددمنشتر مانند منافقین و اسراییل و گروههای تروریستی باید بسیار سنجیده و طبق قواعد بازی حرکت کرد.
و در پایان باید به یک سوال اساسی پاسخ داده شود که اساساً با بهانه تراشیهای بیجهت و زیادهخواهیهای غرب و نقض عهدهای مکرر آیا ایران باید درچارچوب برجام این پرونده را دنبال کند و آیا اساساً حضور اروپا در برجام تا چه اندازه منافع ملی ایران را تامین میکند و نقش آنان در این پرونده چیست؟
بنظر میرسد تمام این امور باید مورد باز بینی اساسی و جدی قرار گیرد تا کشور بتواند از این روند هزینهساز و پر مخاطره خارج شود.