چالشهای پیشروی دانشگاهها در ترم جدید کرونایی
- روزنامه همشهری نوشت: امسال برخلاف سال تحصیلی گذشته، فعالیت دانشگاهها با بیموامیدهای بسیار و نوعی سردرگمی در شیوه بازگشایی آغاز میشود؛ از یک سو با افزایش واردات واکسن به کشور، واکسیناسیون دانشجویان سرعت گرفته و بهجز دانشجویان ارشد و دکتری، دانشجویان دوره کارشناسی نیز واکسینه میشوند و از سوی دیگر روسای دانشگاهها نسبت به آماده نبودن خوابگاهها، سالنهای سلف دانشگاهها و کلاسها ابراز نگرانی کرده و معتقدند که برگزاری حضوری کلاسها همچنان منطقی نیست.
همچنین اعلام نشدن اسامی قبولشدگان در کنکور سراسری و مشخص نبودن دانشجویان جدیدالورود را باید به بیرمقی آغاز سال تحصیلی دانشگاهها اضافه کرد؛ کنکوریهایی که همچنان نمیدانند که بالاخره دانشجو میشوند یا نه؛ و در آخر مشکلات روحی و روانی دانشجویانی که در این ۲ سال کرونا عزیزانشان را از آنها گرفته و مدیرکل دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم نسبت به «اختلال در سوگ» در آنها هشدار داده است.
مسئله اول: دانشگاه باز شود یا نه؟
همان تردیدهایی که درباره بازگشایی مدارس هست، درباره بازگشایی دانشگاهها نیز وجود دارد؛ بهعنوان نمونه درحالیکه علی خاکیصدیق، معاون آموزشی وزارت علوم گفته است: «با توجه به اینکه واکسیناسیون دانشجویان بهصورت گسترده شروع شده و با سرعت خوبی در حال انجام است، امیدواریم دانشگاههایی که روی امکانات زیرساختی مانند خوابگاهها و مسائل رفاهی برنامهریزی کردهاند، بهتدریج آموزش حضوری را شروع کنند؛ بنابراین حضوری شدن آموزش ممکن است در دانشگاهی برای دانشجویان کارشناسیارشد در اواسط یا اواخر همین ترم محقق شود و ممکن است در دانشگاهی به ترم دوم موکول شود.»، اما غلامرضا غفاری، سرپرست سازمان امور دانشجویان در اجلاس سراسری معاونان دانشجویی، بازگشایی عمومی دانشگاهها را علاوه بر واکسینه کردن دانشجویان، منوط به واکسیناسیون بخش زیادی از عموم مردم جامعه کرده است.
با این اوصاف بهنظر میرسد با توجه به تمام نشدن فرایند واکسیناسیون دانشگاهیان و مدت فاصله ۲ دوز که برای برخی واکسنها ۲ تا ۳ماه به طول میانجامد، دانشجویان این ترم نیز امکان حضور فیزیکی در دانشگاهها را از دست بدهند و با اتمام فرایند واکسیناسیون دانشجویان، در دانشگاهها از نیمسال دوم به روی دانشجویان باز شود. هر چند که برخی روسای دانشگاهها بر ازسرگیری آموزش حضوری از نیمه پاییز تأکید دارند؛ بهعنوان نمونه محمدتقی احمدی، رئیس دانشگاه تربیت مدرس در نشست شورای این دانشگاه اظهار امیدواری کرده است: «از نیمه دوم ترم پاییز، شرایط برای حضور دانشجویان در دانشگاه و برگزاری کلاسهای حضوری فراهم شود.»
مسئله دوم: دانشجویانی با اختلال سوگ
نیمسال اول سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰، چهارمین ترم تحصیلی است که دانشجویان بهدلیل پاندمی کرونا امکان حضور فیزیکی در فضای دانشگاه را ندارند. در این مدت دانشجویان زیادی عزیزان خود را به واسطه این بیماری همهگیر از دست داده و دچار اختلالات روحی و روانی شدهاند.
موردی که مجید صفارینیا، مدیرکل دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم در اجلاس سراسری معاونان دانشجویی دانشگاهها نسبت به آن هشدار داده و اعلام کرده که یکسوم دانشجویان در ایام کرونا عضوی از خانواده خود را از دست دادهاند. او گفته است: «در یک آمارگیری از ۱۹ هزار دانشجو مشخص شد یکسوم آنها در ایام کرونا، تعدادی از اعضای خانواده خود را از دست دادهاند که این نتیجه، ارائه خدمات مشاوره در اختلال سوگ را به دانشجویان ضروری میکند؛ بنابراین تقویت مراکز مشاوره و بهداشت و درمان از نظر نیروی انسانی و امکانات و بهکارگیری نیروهای متخصص در این شرایط حساس، نیازمند بودجه و اعتبار است.»
مسئله سوم: چالش خوابگاه و غذای دانشجویی
در کنار ۲ چالش قبل، مسئله تامین خوابگاه هم مطرح است. از یک جهت تا زمانی که پاندمی وجود دارد، واکسیناسیون دانشجویان نمیتواند نافی رعایت پروتکلهای بهداشتی در خوابگاهها باشد؛ بنابراین در عمل با رعایت فاصلهگذاری، دانشگاهها نمیتوانند به همان میزان ظرفیتی که قبل از کرونا به اسکان دانشجویان اختصاص میدادند، عمل کنند. از سوی دیگر، بسیاری از دانشگاهها که حتی در شرایط غیرکرونایی هم با کمبود خوابگاه مواجه بودند، دانشجویان را به سمت خوابگاههای خصوصی هدایت میکردند؛ اما خوابگاههای خصوصی در بیش از ۱.۵ سال اخیر در عمل به تعطیلی کشیده شدهاند. تورم افسارگسیخته مواد غذایی در ۲ سال گذشته نکته دیگری است که سلفسرویسهای دانشگاهها را با چالش تامین غذای باکیفیت برای دانشجویان مواجه میکند. علیرضا بهرامی، معاون دانشجویی دانشگاه اراک در اینباره به ایسنا گفته است: «کمبود خوابگاهها در شهر اراک بهدلیل جمعشدن خوابگاههای خصوصی و همچنین کمبود بودجه جهت تامین تغذیه دانشجویان ازجمله نگرانیهای بزرگ دانشگاهها درصورت حضوریشدن آموزش در دانشگاههاست.»
او میافزاید: «قیمت تمامشده هر پرس غذا برای هر دانشجو قبل از انتشار ویروس کرونا و تعطیلی دانشگاهها ۷.۵۰۰ تا ۸هزار تومان بوده است درحالیکه هماکنون میانگین قیمت تمامشده هر پرس غذا برای هر دانشجو بین۳۰ تا ۳۵هزار تومان است و نکته مهم این است که برای این موضوع افزایش بودجهای پیشبینی نشده است.»
در همین حال، ناصر مطیعی، رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم از افزایش نرخ اجارهبهای خوابگاه و ژتون تغذیه دانشجویان در سال تحصیلی جدید خبر داده، اما اعلام مبلغ افزایش این نرخ را به پس از مشخصشدن وضعیت حضور دانشجویان در دانشگاهها در ترم جاری موکول کرده است.
غلامرضا غفاری، سرپرست سازمان امور دانشجویان وزارت علوم نیز در همین راستا در نشست سراسری آنلاین معاونان دانشجویی دانشگاهها، بازگشایی تدریجی دانشگاهها را محور تصمیمگیریهای سازمان امور دانشجویان دانسته و گفته است: «دانشگاهها باید با اعلام ستاد ملی کرونا، امکانات خود را برای حضور بیشتر دانشجویان آماده کنند. با توجه به تعطیلی آموزش حضوری دانشگاهها و تعطیلی خوابگاهها و سایر بخشهای رفاهی و خدماتی، آغاز مجدد همه این فعالیتها اعتبارات خاصی لازم دارد؛ بنابراین تخصیص کامل اعتبارات سازمان امور دانشجویان و صندوق رفاه و توجه ویژه به این حوزه در بودجه ضروری است.»
مسئله چهارم: تعلل سنجش در معرفی جدیدالورودها
در حالی سال تحصیلی از امروز رسما طی مراسمی نمادین با حضور وزیر علوم آغاز میشود که آموزش عالی کشور با یک اتفاق نادر روبهروست.
امسال با وجود اینکه کنکور سراسری بهموقع برگزار شده، اما برخلاف سالهای قبل، پذیرفتهشدگان نهایی کنکور سراسری هنوز از سوی سازمان سنجش آموزش کشور معرفی نشدهاند؛ بنابراین داوطلبان نمیدانند که آیا اصلا پذیرفته شدهاند یا نه و به نوعی بلاتکلیفاند. از این جهت سال تحصیلی جدید رنگوبوی نوورودها را هم ندارد. هرچند که سازمان سنجش وعده اعلام نتایج نهایی در پایان هفته اول مهر را داده است، اما حتی درصورت تحقق این وعده، تا پذیرفتهشدگان نهایی نسبت به ثبتنام اولیه و انتخاب واحد اقدام کنند، مدتی از ترم نخست از دست رفته است.
مسئله پنجم: رشد منفی جمعیت دانشجویی
در پی همین مشخصنبودن نتیجه نهایی کنکور و ثبتنامنشدن جدیدالورودها، هنوز معلوم نیست که شاخصهای آموزش عالی کشور در سال تحصیلی جدید به چه سمتی میرود؟ چه تعداد دانشجوی جدیدالورود خواهیم داشت، تعداد کل دانشجویان نسبت به سال قبل افزایشی میشود یا ریزشی؟ توزیع جنسیتی دانشجویان چگونه است، و خیلی دیگر از شاخصها. اما همه اینها را میتوان با توجه به رفتار چند سال اخیر داوطلبان ورود به دانشگاه پیشبینی کرد، مگر اینکه امسال اتفاق تازهای رخ دهد و دهه هشتادیهایی که در کنکور۱۴۰۰ شرکت کردهاند، غافلگیرمان کنند.
جمعیت دانشجویی کشور که در سال۱۳۹۴ برابر با ۴ میلیون و ۸۱۱ هزار و ۵۸۱ نفر بود، هرساله با رشدی منفی مواجه شده و با متوسط رشد سالانه منفی ۸.۴۶ درصد، در سال۱۳۹۹ به ۳ میلیون و ۱۸۲ هزار و ۹۸۹ نفر رسیده است؛ که البته این کاهش بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفری جمعیت دانشجویی ظرف ۶ سال را میتوان با نگاه به کاهش جمعیت افراد ۱۸ تا ۲۴ ساله در این سالها تحلیل کرد.
ولی بهزعم کارشناسان حوزه آموزش عالی، مواردی نظیر کاهش منزلت دانشگاهرفتن، سهلالوصولشدن ورود به دانشگاه، افزایش فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار، شهریههای سنگین و... در کوچکشدن صنعت آموزش کشور و از سکهافتادن دانشگاهرفتن مؤثر بودهاند؛ بنابراین اگر امسال هم آمار جمعیت دانشجویی کشور به اندازه همین متوسط رشد منفی سالانه طی ۶ سال اخیر کاهش پیدا کند، دور از انتظار نیست که جمعیت دانشجویی کشور در سال۱۴۰۰ به زیر ۳ میلیون نفر برسد.
اگر این فرضیه کاهش جمعیت دانشجویی در ۱۴۰۰ فقط هم تحتتأثیر جمعیت افراد ۱۸ تا ۲۴ ساله جامعه سنجیده شود، این کاهش به نوعی قطعی است؛ چراکه پیشبینیهایی که معاونت آموزشی وزارت علوم در گزارشهای تحلیلی خود آورده، نشان میدهد که روند کاهشی جمعیت این بازه سنی در ایران تا سال۱۴۰۱ نیز ادامه خواهد داشت.
کاهش جمعیت دانشجویی در سالهای اخیر مربوط به دورههای کاردانی و کارشناسی است، حال آنکه طی این مدت جمعیت دانشجویی در هر سه دوره کارشناسیارشد، دکترای حرفهای و دکترای تخصصی همواره افزایش یافته است. محاسبه رشد متوسط سالانه دانشجویان دکترای تخصصی نشان میدهد که دانشجویان این دوره با ۱۴.۱ درصد نرخ رشد سالانه از ۵۸ هزار و ۶۸۳ نفر در سال۱۳۹۲ به ۱۴۷ هزار و ۴۰۹ نفر در سال۱۳۹۹ افزایش یافته است.
کاهش جمعیت زنان دانشجو
بررسی جنسیتی پوشش آموزش عالی کشور نیز نشان میدهد که جمعیت دانشجویان زن که در سال تحصیلی ۸۶- ۱۳۸۵ برابر ۶۳.۲۲ درصد کل دانشجویان کشور بود، در سال آخر دهه ۸۰ با جمعیت دانشجویان مرد مساوی شد و دهه ۹۰ آغاز تنزل آمار دانشجویان دختر به زیر خط ۵۰ درصدی بود؛ تا جایی که در سالهای ۹۴ تا ۹۶ روی خط ثابت ۴۶ درصدی ثابت ماند، اما پس از آن دوباره شروع به رشد کرد تا اینکه جمعیت دانشجویان زن در سال ۱۳۹۹ به ۴۸.۵ درصد کل دانشجویان کشور رسید. متوسط رشد سالانه جمعیت دانشجویان دختر در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ منفی بوده و جمعیت آنان از ۲ میلیون و ۱۰۶ هزار و ۶۳۹ نفر با متوسط رشد سالانه منفی ۳۴.۴ درصد به یک میلیون و ۵۴۴ هزار و ۲۴۳ نفر در سال ۱۳۹۹ کاهش یافته است. همچنین متوسط رشد دانشجویان پسر در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ برابر منفی ۴.۵ درصد است. این موضوع نشاندهنده کاهش سهم دانشجویان دختر از آموزش عالی است. حالا در سال ۱۴۰۰ و پس از ثبتنام جدیدالورودها باید دید که آیا دوباره زنان به پیشتازی دهه ۸۰ برمیگردند یا نه.