مادرانی که به سربازی میروند تا همسرانی که درگیر می شوند! /روایتی از سربازی رفتن جوانان
خبرگزاری میزان - «همسرم یک سال بعد از ازدواجمان رفت سربازی؛ آموزشیاش تهران بود و اولینباری که با لباس سربازی آمد خانه، همهچیز برای من بامزه بود؛ تا حالا او را کچلکرده ندیده بودم؛ با لباسی که برای من همیشه متعلق به آدمهای دیگری بود که در خیابان میدیدم، با آن پوتینهای خشک و باابهتشان!»
به گزارش به نقل از شفاف، «همسرم یک سال بعد از ازدواجمان رفت سربازی؛ آموزشیاش تهران بود و
اولینباری که با لباس سربازی آمد خانه، همهچیز برای من بامزه بود؛ تا
حالا او را کچلکرده ندیده بودم؛ با لباسی که برای من همیشه متعلق به
آدمهای دیگری بود که در خیابان میدیدم، با آن پوتینهای خشک و
باابهتشان!» برای زینب شیرزاد که در گفتوگو با «شرق» خود را یک زن جوان،
معمولی و تحصیلکرده معرفی میکند، سویههای خشنتر سربازی خیلی زود خود را
نمایان کرد و خاطره موهای کوتاهشده شوهرش را به محاق برد.
«سربازی برای من دو واقعیت داشت؛ اینکه مردها باید آموزش ببینند که بتوانند از کشورشان دفاع کنند؛ اما واقعیت دومی که تجربه سربازی برادر و همسرم به من نشان داده این است که وقت زیادی از بهترین روزهای عمر مردها باید برای این کار صرف شود؛ آسیبهای این دو سال هم سرجای خودش. رفتن او برای من مثل این بود که میرود توی خلأ و از دنیا جدا میشود، آن هم برای کاری که فکر میکردم تمام آن را میتوان در دو ماه و در همان دوره آموزشی یاد گرفت و اتفاقا یادگرفتن آن خیلی هم ضروری است. برای من مثل این بود که زندگیمان وارد یک خواب زمستانی میشود...».
جای خالی صورتبندی یک مسئله اجتماعی
سالانه حدود ۴۰۰ هزار پسر ایرانی به سربازی میروند. با توجه به دوسالهبودن دوره خدمت سربازی در ایران، میتوان گفت همواره حدود ٨٠٠ هزار سرباز در حال خدمت هستند. دولت هزینهای بالغ بر دوهزارو ٤٠٠ میلیارد تومان خرج میکند تا مخارج یک سال آنها را پوشش دهد (هزینه هر سرباز در دوره خدمتش بین ٢,٥ تا سه میلیون تومان برآورد میشود). در سالهای گذشته که بحث آسیبشناسی مدل فعلی سربازی و تلاش برای شناسایی و معرفی مدلهای جایگزین در سطوح مختلف مدیریت، اجرائی، کارشناسی و تصمیمگیری (نظامی، دولت، مجلس و دانشگاه) مطرح بوده است، همه کارشناسیها، نظرها و رویکردها مبتنی بر نسبت زندگی مرد ایرانی و سربازی بوده است.
تلاش شده در مقام تأیید، نفی یا نقد مدل فعلی، تأثیر سربازی بر زندگی، کار و آینده پسران ایرانی تحلیل و توصیف شود. فقط در مواردی آن هم به صورت اظهارنظرهای کلی ارتباط پدیده سربازی با خانواده و غالبا از منظر رویکردیهایی چون بررسی تأثیر آن بر افزایش سن ازدواج یا بهتعویقافتادن فرزندآوری، توجه نگاههای رسمی را به خود جلب کرده است؛ اما به اینکه زندگی زنان و دختران ایرانی، فارغ از هرگونه منفعتی که جامعه یا حاکمیت بر مبنای نقشهای سنتی یا سهم آنها در خانواده تعریف میکند چرا، چگونه و تا چه حد از پدیده سربازی پسران متأثر میشود، چندان توجه نشده و تبدیل به صورت مسئلهای درخور اعتنا از منظر آسیبشناسی اجتماعی نشده است. تعریف و تبیین نسبت زنان و دختران ایرانی با مقوله سربازی و تأثیری که این دوره دوساله از زندگی پسران بر زندگی و آینده دختران ایرانی دارد، میتواند اولویت هر طرح و راهکاری باشد که اینروزها بهعنوان جایگزین برای مدل فعلی سربازی مطرح میشود.
تفکیک جنسیتی حرکت یک نسل
«دختری را تصور کنید که تحصیلات دوره لیسانسش را تمام کرده است. پسری که همسنوسال و همنسل اوست با فارغالتحصیلی، به احتمال خیلی زیاد باید برود سربازی؛ چه اتفاقی میافتد؟! دو سال بعد که برگردد، باید به فکر شغل یا ادامه تحصیل باشد. در این مدت آن دختر یا ازدواج کرده که با توجه به مشغولخدمتبودن پسر همدورهاش؛ احتمال ازدواج با چنین پسری برای او بسیار ضعیف است؛ یا ادامهتحصیل داده و از نظر موقعیت اجتماعی و آکادمیک خود را از طبقه و جایگاه آن پسر منفک کرده است». سرهنگ محمدرضا اکبرحلوایی؛ معاون سابق مشمولان و امور معافیتهای سازمان وظیفه عمومی کشور با ذکر این مثال چگونگی تأثیر سربازی بر روند جدایی جنسیتی در یک نسل را توضیح میدهد. جدایی که بهگفته او از منظر انسجام اجتماعی در میان یک نسل از دختران و پسران ایرانی، تهدیدی جدی محسوب میشود.
فرصتها و امکانهای انتخاب همسر، همکار و همکلاسی را از میان «نسل خود» سلب میکند و دختران را با پسران بزرگتر از خود و پسران را با دختران کوچکتر از خود در موقعیتهای مورداشاره همحرکت میکند. حلوایی این اتفاق نامیمون را در بحث ازدواج بسیار آسیبزا میداند؛ بحثی که به اعتقاد او این روزها با داغشدن کلیدواژه سالمندی بیش از هر زمان دیگری نیازمند چارهجویی است. «نکته جالب این است که این «جداافتادن» در بسیاری موارد حتی با نرفتن و به تأخیرانداختن سربازی از سوی پسران هم اتفاق میافتد. یعنی پسران برای نرفتن به سربازی در وهله اول رو به ادامهتحصیل یا حتی مهاجرت میآورند و در مرحله بعد با طولانیکردن خودخواسته دوره تحصیل، که معمولا به امید گرفتن معافیت انجام میشود؛ هم در مسیر کلی زندگیشان از دختران همنسل خود جدا میشوند و همزمان ازدواجشان نیز به تأخیر میافتد». حتی قانون جدید که در سال ٩٠ وضع شد و حداکثر سن معافیت تحصیلی دوره دانشآموزی را از ٢٤ به ٢٠ سال کاهش داد، هم نتوانسته مانعی برای آن باشد، چراکه بهگفته حلوایی، پسران این کاهش را در دوره دانشجویی جبران میکنند!
مهاجرت بهخاطر دیگری
مسعود طباطبایی، کارآفرین جوانی است که در فضای کسبوکارهای اینترنتی یک فروشگاه و برند موفق را اداره میکند؛ او در گفتوگو با «شرق» با اشاره به تجربه شخصیاش در شرکت تحت مدیریتش میگوید: «دختران نخبه دانشگاهی وقتی میبینند پسران همدورهشان بعد از فارغالتحصیلی برای درامانماندن از سربازی، به بهانه ادامهتحصیل از کشور میروند، انگیزه مضاعفی برای مهاجرت پیدا میکنند. به عبارتی آنها برای عقبنماندن از اکثریت طبقهای که خود را متعلق به آن میدانند، ترغیب میشوند به اروپا یا آمریکا مهاجرت کنند».
مهاجرت تأثیرپذیرفته دختران از مقوله سربازی، پدیدهای است که حمیدرضا احمدی، رئیس کانون کارآفرینی ایران هم برآن صحه میگذارد: «ما بهویژه در شرکتهای بزرگی که این روزها در حوزه آیتی توانستهاند موفق عمل کنند و اتفاقا خیلی از جوانان نخبه را هم جذب کردهاند شاهد این پدیده هستیم؛ این تأثیر هم از نظر روانی است و هم از نظر خانوادگی؛ یعنی از یک طرف وقتی دختری میبیند همکلاسی دانشگاهش مهاجرت کرده بدون درنظرگرفتن دلیلش که همان سربازی است؛ احساس میکند از قافلهای که بیشترین نزدیکی را از نظر هویتی به آن داشته، عقب مانده! نکته دیگر اینکه خانمهای نخبهای داشتهایم که به دلیل مشکل سربازی شوهر یا نامزد خود مجبور شدهاند مهاجرت کنند و از موقعیت شغلی و اجتماعی خود دست بکشند». مهاجرت دختران و از دسترفتن فرصتهایی که آنها میتوانند در تحصیل یا کار در داخل کشور داشته باشند از نظر معاون سابق امور مشمولان سازمان نظام وظیفه؛ موضوع مهمی است که هیچ تحقیق مشخصی در مورد آن انجام نشده است؛ «نکته تأسفبارتر اینکه حتی در مورد تأثیر سربازی بر مهاجرت خود پسران هم تا حالا توسط هیچ سازمان و نهادی گزارشی آماری منتشر نشده است!»
مادرانی که به سربازی میروند!
مادران، همسران و خواهران زیادی را میتوان سراغ گرفت که ادعا میکنند به سربازی رفتهاند یا به عبارت دقیقتر تجربهای را از سر گذراندهاند که مشقتهای آن دست کمی از سربازی نداشته است. خواهری که برادرش در سربازی به شدت مصدوم شده و هفت ماه روی تخت بیمارستان بوده، ادعا میکند این هفت ماه که به پرستاری از برادرش پرداخته برای او در حکم یک دوره سخت و فشرده سربازی بوده است. مادری هم در گفتوگو با «شرق» میگوید: «هر روز و شب دو سال سربازی پسرم حکم نگهبانی در برجک را برایم داشت. فقط روزی یک ساعت برای سلامتی همه سربازها ذکر و دعا میخواندم». استرس، وقت و هزینههای روحی و عاطفی که سربازی از زنانی که بهخاطر همسر، فرزند یا برادر خود درگیر آن بودهاند، میگیرد دستکمی از تجربه مستقیم این دوره ندارد. سرهنگ حلوایی وقتی صحبت از تأثیر سربازی بر زندگی مادران ایرانی میشود با تجربه مستقیمی که از مراجعه روزانه آنها بهویژه برای معافکردن فرزندانشان داشته، توصیف واقعگرایانهتری دارد: «سربازی، مادران ایرانی را فرسوده میکند؛ آنها را به استرسها و صدمات روحی مبتلا میکند که تا آخر عمر از آن خلاصی ندارند. تأثیر سربازی بر روح و روان آنها از تأثیر سربازی بر پسرها بیشتر است.
مادران بسیاری را دیدهام که به خاطر معافکردن فرزندشان، از همسر خود جدا شدهاند. حتی آنها حاضرند فاصله دوسالهای که قانون الزام کرده باید از طلاق پدرومادر بگذرد تا معافیت شامل حال فرزند شود را هم به جان بخرند. مادری که فرزند بیمارش معاف نشده و به خدمت اعزام شده آنهم در جایی دور از محل سکونت خانواده؛ هر روز زندگیاش عذاب و رنج است». سربازی و نسبت آن با زندگی مادران ایرانی آنقدر وزن و ماهیت آسیبزایی دارد که حلوایی حتی اشاره میکند مادری که فرزندش به سربازی رفته ممکن است وظایف همسریاش را هم فراموش کند و زندگی متأهلیاش به خطر افتد.
روابطی که از سربازی زخم میبینند
«رابطهمان خیلی محدود شد. در این دو سال همهچیز حداقل میشود؛ روابط مالی و عاطفی به حداقل قرار میرسد. ما خیلی به خانوادههایمان وابسته شده بودیم. من در سه ماه اول مجبور شدم بروم خانه پدریام زندگی کنم. ماهی صد هزار تومان به همسرم میدادند و ما باید بعضیوقتها با همین پول میرفتیم بیرون و مثلا خوش میگذراندیم! این دوره دوساله خیلی فرسایشی بود، هیچ برنامهای نمیتوانستیم برای زندگیمان بریزیم. تعلیقی بود در زندگی که باید منتظر میماندیم تا تمام شود و دوباره زندگی به جریان عادیاش برگردد».
زینب شیرزاد که از تجربه تحتتأثیر قرارگرفتن روزهای اول زندگی مشترکشان از سربازی حرف میزند، به نکته جالبی اشاره میکند: «در آن دوران بعضیوقتها به یاد حرف داییام میافتادم که وقتی همسرم به خواستگاریام آمده بود توصیه کرد اول برود سربازی و بعد که کار پیدا کرد به او جواب مثبت بدهم! احساس میکردم کار بچگانهای کردهام که این حرف را جدی نگرفتم. حالا خودم به همه توصیه میکنم با پسری که سربازی نرفته ازدواج نکنند!» توصیهای که کسی که خود زمانی بر مسند یکی از مهمترین سمتهای مرتبط با موضوع خدمت سربازی نشسته بود، به شکلی دیگر آن را بازگو میکند تا مشخص شود سربازی و تأثیر آن بر زندگی دختران ایرانی از منظر انتخاب همسر موضوعی است که منفعتی برای یک سوی آن تعریف نشده است.
«اگر دغدغه زنانی را که همسرانشان سربازند جدی نگیریم، به بیراهه رفتهایم! آمارها نشان میدهد بیشترین طلاق در چهار سال اول ازدواج اتفاق میافتد؛ یعنی چهار سال اول ازدواج سالهای حساسی است که بیشتر مستعد جداییانداختن میان زوجهاست؛ حال اگر دوره سربازی هم در دل این چهار سال جای بگیرد، مطمئن باشید این پدیده را تقویت خواهد کرد». وضعیت معیشتی سربازان متأهل باوجود راهکارها و مسکنهایی که در سالهای گذشته برای آنها در نظر گرفته شده کماکان محل بحث است. میزان حقوق این سربازان با حداقل حقوق تعیینشده وزارت کار که براساس سبد هزینه خانوار و برای داشتن حداقلهای معیشتی تعریف شده؛ فاصله زیادی دارد. حلوایی دراینباره به ضعف قوانین اشاره می کند و نتیجه این وضعیت را با اشاره به تجربه شخصیاش کمشدن یا به تأخیرافتادن زندگی مشترک جوانها میداند: «قانون میگوید مرد متأهل میتواند در محل زندگی همسرش خدمت کند اما مشخص نمیکند درآمد زندگیاش را باید از کجا بیاورد؟! زنان باید برای تأمین درآمد زندگی در بهترین روزهای باهمبودنشان، سخت کار کنند و در بیشتر مواقع مجبور به زندگی در کنار خانواده همسر یا خانواده پدری خود میشوند. خود من با دیدن چنین واقعیتهایی مجبور شدم از خواستگار دخترم بخواهم اول تکلیف سربازیاش را مشخص کند!»
زنان و یک رابطه نابرابر
«سربازی برای من همیشه به مفهوم ارتباط نابرابر دو انسان بوده است؛ یکی که دستور میدهد و دیگری که بیهیچ اعتراضی باید اجرا کند؛ اما این ارتباط فقط میان دو مرد نیست، بلکه یکسر این رابطه زنان هستند». لیلا که همسر جوانش به سربازی رفته است به «شرق» میگوید این رابطه برای زنان گاه سختتر از مردان است. «خیلی از مردها سالها بعد ممکن است چند خاطره خوش و شوخی و شیطنت از آن دوره در ذهنشان بماند، اما برای زنان فقط روزهای سخت تنهایی و استرس باقی میماند». او سربازی را دغدغهای جدی برای خانواده میداند که باید در کانون توجه مسئولان قرار گیرد. «هر خانوادهای، حتی اگر پسر هم نداشته باشد دختری دارد که یا در مرحله خواستگاری یا بعد از آن، سربازی به یکی از چالشهای زندگیاش تبدیل میشود.
خب این نشان میدهد سربازی فقط دغدغه پسران جوان یا آنطور که گفته میشود نصف جمعیت کشور، یعنی مردها نیست. این موضوع دغدغه هر خانواده ایرانی است»؛ دغدغهای که در سالهای اخیر با معرفی الگوها و مدلهای جایگزینی چون الگوی سربازی حرفهای، الگوی سربازی داوطلبی- بسیجی چابک، سربازی علمی - تخصصی، سربازی یکساله در دوران صلح و...، به آن توجه شده است؛ اما سرهنگ حلوایی تأکید میکند تا پیش از بهنتیجهرسیدن یکی از این الگوهای جایگزین باید دغدغه زنان ایرانی در ارتباط با سربازی را در همین الگوی فعلی، بهشدت جدی گرفت. «باید برای سربازان متأهل، نانآورهای خانواده و فرزنددارها امتیازهای ویژهای قائل شویم. امتیازهایی که شامل کسر خدمتهای درخورتوجه باشد. حدود ١٠ درصد از سربازان را متأهلان تشکیل میدهند؛ اما معافیتها و کسر خدمتهای تعریفشده متناسب با نیازهای آنها نیست. باید کاری کنیم که یک فرد متأهل با دو بچه فقط دوره آموزشی را بگذراند و تمام!
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
«سربازی برای من دو واقعیت داشت؛ اینکه مردها باید آموزش ببینند که بتوانند از کشورشان دفاع کنند؛ اما واقعیت دومی که تجربه سربازی برادر و همسرم به من نشان داده این است که وقت زیادی از بهترین روزهای عمر مردها باید برای این کار صرف شود؛ آسیبهای این دو سال هم سرجای خودش. رفتن او برای من مثل این بود که میرود توی خلأ و از دنیا جدا میشود، آن هم برای کاری که فکر میکردم تمام آن را میتوان در دو ماه و در همان دوره آموزشی یاد گرفت و اتفاقا یادگرفتن آن خیلی هم ضروری است. برای من مثل این بود که زندگیمان وارد یک خواب زمستانی میشود...».
جای خالی صورتبندی یک مسئله اجتماعی
سالانه حدود ۴۰۰ هزار پسر ایرانی به سربازی میروند. با توجه به دوسالهبودن دوره خدمت سربازی در ایران، میتوان گفت همواره حدود ٨٠٠ هزار سرباز در حال خدمت هستند. دولت هزینهای بالغ بر دوهزارو ٤٠٠ میلیارد تومان خرج میکند تا مخارج یک سال آنها را پوشش دهد (هزینه هر سرباز در دوره خدمتش بین ٢,٥ تا سه میلیون تومان برآورد میشود). در سالهای گذشته که بحث آسیبشناسی مدل فعلی سربازی و تلاش برای شناسایی و معرفی مدلهای جایگزین در سطوح مختلف مدیریت، اجرائی، کارشناسی و تصمیمگیری (نظامی، دولت، مجلس و دانشگاه) مطرح بوده است، همه کارشناسیها، نظرها و رویکردها مبتنی بر نسبت زندگی مرد ایرانی و سربازی بوده است.
تلاش شده در مقام تأیید، نفی یا نقد مدل فعلی، تأثیر سربازی بر زندگی، کار و آینده پسران ایرانی تحلیل و توصیف شود. فقط در مواردی آن هم به صورت اظهارنظرهای کلی ارتباط پدیده سربازی با خانواده و غالبا از منظر رویکردیهایی چون بررسی تأثیر آن بر افزایش سن ازدواج یا بهتعویقافتادن فرزندآوری، توجه نگاههای رسمی را به خود جلب کرده است؛ اما به اینکه زندگی زنان و دختران ایرانی، فارغ از هرگونه منفعتی که جامعه یا حاکمیت بر مبنای نقشهای سنتی یا سهم آنها در خانواده تعریف میکند چرا، چگونه و تا چه حد از پدیده سربازی پسران متأثر میشود، چندان توجه نشده و تبدیل به صورت مسئلهای درخور اعتنا از منظر آسیبشناسی اجتماعی نشده است. تعریف و تبیین نسبت زنان و دختران ایرانی با مقوله سربازی و تأثیری که این دوره دوساله از زندگی پسران بر زندگی و آینده دختران ایرانی دارد، میتواند اولویت هر طرح و راهکاری باشد که اینروزها بهعنوان جایگزین برای مدل فعلی سربازی مطرح میشود.
تفکیک جنسیتی حرکت یک نسل
«دختری را تصور کنید که تحصیلات دوره لیسانسش را تمام کرده است. پسری که همسنوسال و همنسل اوست با فارغالتحصیلی، به احتمال خیلی زیاد باید برود سربازی؛ چه اتفاقی میافتد؟! دو سال بعد که برگردد، باید به فکر شغل یا ادامه تحصیل باشد. در این مدت آن دختر یا ازدواج کرده که با توجه به مشغولخدمتبودن پسر همدورهاش؛ احتمال ازدواج با چنین پسری برای او بسیار ضعیف است؛ یا ادامهتحصیل داده و از نظر موقعیت اجتماعی و آکادمیک خود را از طبقه و جایگاه آن پسر منفک کرده است». سرهنگ محمدرضا اکبرحلوایی؛ معاون سابق مشمولان و امور معافیتهای سازمان وظیفه عمومی کشور با ذکر این مثال چگونگی تأثیر سربازی بر روند جدایی جنسیتی در یک نسل را توضیح میدهد. جدایی که بهگفته او از منظر انسجام اجتماعی در میان یک نسل از دختران و پسران ایرانی، تهدیدی جدی محسوب میشود.
فرصتها و امکانهای انتخاب همسر، همکار و همکلاسی را از میان «نسل خود» سلب میکند و دختران را با پسران بزرگتر از خود و پسران را با دختران کوچکتر از خود در موقعیتهای مورداشاره همحرکت میکند. حلوایی این اتفاق نامیمون را در بحث ازدواج بسیار آسیبزا میداند؛ بحثی که به اعتقاد او این روزها با داغشدن کلیدواژه سالمندی بیش از هر زمان دیگری نیازمند چارهجویی است. «نکته جالب این است که این «جداافتادن» در بسیاری موارد حتی با نرفتن و به تأخیرانداختن سربازی از سوی پسران هم اتفاق میافتد. یعنی پسران برای نرفتن به سربازی در وهله اول رو به ادامهتحصیل یا حتی مهاجرت میآورند و در مرحله بعد با طولانیکردن خودخواسته دوره تحصیل، که معمولا به امید گرفتن معافیت انجام میشود؛ هم در مسیر کلی زندگیشان از دختران همنسل خود جدا میشوند و همزمان ازدواجشان نیز به تأخیر میافتد». حتی قانون جدید که در سال ٩٠ وضع شد و حداکثر سن معافیت تحصیلی دوره دانشآموزی را از ٢٤ به ٢٠ سال کاهش داد، هم نتوانسته مانعی برای آن باشد، چراکه بهگفته حلوایی، پسران این کاهش را در دوره دانشجویی جبران میکنند!
مهاجرت بهخاطر دیگری
مسعود طباطبایی، کارآفرین جوانی است که در فضای کسبوکارهای اینترنتی یک فروشگاه و برند موفق را اداره میکند؛ او در گفتوگو با «شرق» با اشاره به تجربه شخصیاش در شرکت تحت مدیریتش میگوید: «دختران نخبه دانشگاهی وقتی میبینند پسران همدورهشان بعد از فارغالتحصیلی برای درامانماندن از سربازی، به بهانه ادامهتحصیل از کشور میروند، انگیزه مضاعفی برای مهاجرت پیدا میکنند. به عبارتی آنها برای عقبنماندن از اکثریت طبقهای که خود را متعلق به آن میدانند، ترغیب میشوند به اروپا یا آمریکا مهاجرت کنند».
مهاجرت تأثیرپذیرفته دختران از مقوله سربازی، پدیدهای است که حمیدرضا احمدی، رئیس کانون کارآفرینی ایران هم برآن صحه میگذارد: «ما بهویژه در شرکتهای بزرگی که این روزها در حوزه آیتی توانستهاند موفق عمل کنند و اتفاقا خیلی از جوانان نخبه را هم جذب کردهاند شاهد این پدیده هستیم؛ این تأثیر هم از نظر روانی است و هم از نظر خانوادگی؛ یعنی از یک طرف وقتی دختری میبیند همکلاسی دانشگاهش مهاجرت کرده بدون درنظرگرفتن دلیلش که همان سربازی است؛ احساس میکند از قافلهای که بیشترین نزدیکی را از نظر هویتی به آن داشته، عقب مانده! نکته دیگر اینکه خانمهای نخبهای داشتهایم که به دلیل مشکل سربازی شوهر یا نامزد خود مجبور شدهاند مهاجرت کنند و از موقعیت شغلی و اجتماعی خود دست بکشند». مهاجرت دختران و از دسترفتن فرصتهایی که آنها میتوانند در تحصیل یا کار در داخل کشور داشته باشند از نظر معاون سابق امور مشمولان سازمان نظام وظیفه؛ موضوع مهمی است که هیچ تحقیق مشخصی در مورد آن انجام نشده است؛ «نکته تأسفبارتر اینکه حتی در مورد تأثیر سربازی بر مهاجرت خود پسران هم تا حالا توسط هیچ سازمان و نهادی گزارشی آماری منتشر نشده است!»
مادرانی که به سربازی میروند!
مادران، همسران و خواهران زیادی را میتوان سراغ گرفت که ادعا میکنند به سربازی رفتهاند یا به عبارت دقیقتر تجربهای را از سر گذراندهاند که مشقتهای آن دست کمی از سربازی نداشته است. خواهری که برادرش در سربازی به شدت مصدوم شده و هفت ماه روی تخت بیمارستان بوده، ادعا میکند این هفت ماه که به پرستاری از برادرش پرداخته برای او در حکم یک دوره سخت و فشرده سربازی بوده است. مادری هم در گفتوگو با «شرق» میگوید: «هر روز و شب دو سال سربازی پسرم حکم نگهبانی در برجک را برایم داشت. فقط روزی یک ساعت برای سلامتی همه سربازها ذکر و دعا میخواندم». استرس، وقت و هزینههای روحی و عاطفی که سربازی از زنانی که بهخاطر همسر، فرزند یا برادر خود درگیر آن بودهاند، میگیرد دستکمی از تجربه مستقیم این دوره ندارد. سرهنگ حلوایی وقتی صحبت از تأثیر سربازی بر زندگی مادران ایرانی میشود با تجربه مستقیمی که از مراجعه روزانه آنها بهویژه برای معافکردن فرزندانشان داشته، توصیف واقعگرایانهتری دارد: «سربازی، مادران ایرانی را فرسوده میکند؛ آنها را به استرسها و صدمات روحی مبتلا میکند که تا آخر عمر از آن خلاصی ندارند. تأثیر سربازی بر روح و روان آنها از تأثیر سربازی بر پسرها بیشتر است.
مادران بسیاری را دیدهام که به خاطر معافکردن فرزندشان، از همسر خود جدا شدهاند. حتی آنها حاضرند فاصله دوسالهای که قانون الزام کرده باید از طلاق پدرومادر بگذرد تا معافیت شامل حال فرزند شود را هم به جان بخرند. مادری که فرزند بیمارش معاف نشده و به خدمت اعزام شده آنهم در جایی دور از محل سکونت خانواده؛ هر روز زندگیاش عذاب و رنج است». سربازی و نسبت آن با زندگی مادران ایرانی آنقدر وزن و ماهیت آسیبزایی دارد که حلوایی حتی اشاره میکند مادری که فرزندش به سربازی رفته ممکن است وظایف همسریاش را هم فراموش کند و زندگی متأهلیاش به خطر افتد.
روابطی که از سربازی زخم میبینند
«رابطهمان خیلی محدود شد. در این دو سال همهچیز حداقل میشود؛ روابط مالی و عاطفی به حداقل قرار میرسد. ما خیلی به خانوادههایمان وابسته شده بودیم. من در سه ماه اول مجبور شدم بروم خانه پدریام زندگی کنم. ماهی صد هزار تومان به همسرم میدادند و ما باید بعضیوقتها با همین پول میرفتیم بیرون و مثلا خوش میگذراندیم! این دوره دوساله خیلی فرسایشی بود، هیچ برنامهای نمیتوانستیم برای زندگیمان بریزیم. تعلیقی بود در زندگی که باید منتظر میماندیم تا تمام شود و دوباره زندگی به جریان عادیاش برگردد».
زینب شیرزاد که از تجربه تحتتأثیر قرارگرفتن روزهای اول زندگی مشترکشان از سربازی حرف میزند، به نکته جالبی اشاره میکند: «در آن دوران بعضیوقتها به یاد حرف داییام میافتادم که وقتی همسرم به خواستگاریام آمده بود توصیه کرد اول برود سربازی و بعد که کار پیدا کرد به او جواب مثبت بدهم! احساس میکردم کار بچگانهای کردهام که این حرف را جدی نگرفتم. حالا خودم به همه توصیه میکنم با پسری که سربازی نرفته ازدواج نکنند!» توصیهای که کسی که خود زمانی بر مسند یکی از مهمترین سمتهای مرتبط با موضوع خدمت سربازی نشسته بود، به شکلی دیگر آن را بازگو میکند تا مشخص شود سربازی و تأثیر آن بر زندگی دختران ایرانی از منظر انتخاب همسر موضوعی است که منفعتی برای یک سوی آن تعریف نشده است.
«اگر دغدغه زنانی را که همسرانشان سربازند جدی نگیریم، به بیراهه رفتهایم! آمارها نشان میدهد بیشترین طلاق در چهار سال اول ازدواج اتفاق میافتد؛ یعنی چهار سال اول ازدواج سالهای حساسی است که بیشتر مستعد جداییانداختن میان زوجهاست؛ حال اگر دوره سربازی هم در دل این چهار سال جای بگیرد، مطمئن باشید این پدیده را تقویت خواهد کرد». وضعیت معیشتی سربازان متأهل باوجود راهکارها و مسکنهایی که در سالهای گذشته برای آنها در نظر گرفته شده کماکان محل بحث است. میزان حقوق این سربازان با حداقل حقوق تعیینشده وزارت کار که براساس سبد هزینه خانوار و برای داشتن حداقلهای معیشتی تعریف شده؛ فاصله زیادی دارد. حلوایی دراینباره به ضعف قوانین اشاره می کند و نتیجه این وضعیت را با اشاره به تجربه شخصیاش کمشدن یا به تأخیرافتادن زندگی مشترک جوانها میداند: «قانون میگوید مرد متأهل میتواند در محل زندگی همسرش خدمت کند اما مشخص نمیکند درآمد زندگیاش را باید از کجا بیاورد؟! زنان باید برای تأمین درآمد زندگی در بهترین روزهای باهمبودنشان، سخت کار کنند و در بیشتر مواقع مجبور به زندگی در کنار خانواده همسر یا خانواده پدری خود میشوند. خود من با دیدن چنین واقعیتهایی مجبور شدم از خواستگار دخترم بخواهم اول تکلیف سربازیاش را مشخص کند!»
زنان و یک رابطه نابرابر
«سربازی برای من همیشه به مفهوم ارتباط نابرابر دو انسان بوده است؛ یکی که دستور میدهد و دیگری که بیهیچ اعتراضی باید اجرا کند؛ اما این ارتباط فقط میان دو مرد نیست، بلکه یکسر این رابطه زنان هستند». لیلا که همسر جوانش به سربازی رفته است به «شرق» میگوید این رابطه برای زنان گاه سختتر از مردان است. «خیلی از مردها سالها بعد ممکن است چند خاطره خوش و شوخی و شیطنت از آن دوره در ذهنشان بماند، اما برای زنان فقط روزهای سخت تنهایی و استرس باقی میماند». او سربازی را دغدغهای جدی برای خانواده میداند که باید در کانون توجه مسئولان قرار گیرد. «هر خانوادهای، حتی اگر پسر هم نداشته باشد دختری دارد که یا در مرحله خواستگاری یا بعد از آن، سربازی به یکی از چالشهای زندگیاش تبدیل میشود.
خب این نشان میدهد سربازی فقط دغدغه پسران جوان یا آنطور که گفته میشود نصف جمعیت کشور، یعنی مردها نیست. این موضوع دغدغه هر خانواده ایرانی است»؛ دغدغهای که در سالهای اخیر با معرفی الگوها و مدلهای جایگزینی چون الگوی سربازی حرفهای، الگوی سربازی داوطلبی- بسیجی چابک، سربازی علمی - تخصصی، سربازی یکساله در دوران صلح و...، به آن توجه شده است؛ اما سرهنگ حلوایی تأکید میکند تا پیش از بهنتیجهرسیدن یکی از این الگوهای جایگزین باید دغدغه زنان ایرانی در ارتباط با سربازی را در همین الگوی فعلی، بهشدت جدی گرفت. «باید برای سربازان متأهل، نانآورهای خانواده و فرزنددارها امتیازهای ویژهای قائل شویم. امتیازهایی که شامل کسر خدمتهای درخورتوجه باشد. حدود ١٠ درصد از سربازان را متأهلان تشکیل میدهند؛ اما معافیتها و کسر خدمتهای تعریفشده متناسب با نیازهای آنها نیست. باید کاری کنیم که یک فرد متأهل با دو بچه فقط دوره آموزشی را بگذراند و تمام!
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *