فیلمهایی که قبل از وقوع ۱۱ سپتامبر آن را لو داده بودند
_ روزنامه کیهان نوشت: دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فیلمی روی پرده سینماهای جهان رفت که در آن به وضوح نشان داده میشد موشک مسلمانان، برجهای دوقلوی نیویورکی را به دو نیم میسازد! فیلمیبه نام «مردی که فردا را میدید» (رابرت ژونه-۱۹۸۱) که درباره پیشگوییهای نوسترآداموس ساخته شده بود. یعنی ۲۰ سال قبل از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، سناریویی که در نیویورک و برای برجهای مرکز تجارت جهانی به اجرا درآمد، دقیقاً و مو به مو نوشته شده بود.
به جز این، طی سالهای پیش از ۲۰۰۱، در فیلمها و انیمیشنهای بسیاری به نوعی نابودی برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک به تصویر کشیده شد و یا نماد ۱۱/۹ به معنای ۱۱ سپتامبر در صحنههای متعدد و کلیدی آنها، مورد تأکید قرار گرفت. از جمله:
۱- «آرماگدون» (مایکل بی- ۱۹۹۸): در صحنهای برجهای دو قلوی نیویورکی مورد حمله قرار گرفته و در حال سوختن نشان داده میشوند
۲- «برادران سوپر ماریو» (۱۹۹۳): در دو صحنه پیاپی، برجهای دوقلوی نیویورکی مورد تهاجماشیاء نورانی قرارمیگیرند.
۳- «تماس مدوزا» (جک گولد- ۱۹۷۸): هواپیمایی به یکی از برجها برخورد میکند.
۴- «شهابسنگ» (رونالد نیم- ۱۹۷۹): یک
شهاب سنگ به برجهای نیویورکی برخورد میکند و آنها را نابود میکند. در واقع همان صحنههایی را که در تصاویر هوایی خبری یازده سپتامبر به کرات دیدهایم را عینا در این فیلم میتوان مشاهده کرد.
۵- «اغتشاش» (رابرت باتلر- ۱۹۹۷): یک هواپیمای جمبوجت به طبقه فوقانی یکی از دو برج برخورد میکند.
۶- «هکرز» (یان سافتلی- ۱۹۹۵): در تاریکی شب برجهای دوقلو نشان داده میشوند، چراغ اتاقهای این دو برج بهترتیبی روشن هستند که از آن عبارت: اصابت کردن و سوزاندن (Crash and Burn) خوانده میشود.
۷- «سیمپسونها» (۱۹۹۷) - «شهر نیویورک برعلیه خانه سیمپسونها»: مجلهای را خانم سیمپسون نشان میدهد که عبارت ۱۱/۹ برروی آن به شکل گرافیکی نقش بسته است.
۸- «ترمیناتور ۲: روز داوری» (جیمز کامرون- ۱۹۹۲): مرد جیوهای درکامیون درحال تعقیب T- ۸۰۰ و جان کانرز که برروی موتورسیکلت درون کانالی دیده میشود، در حال عبور از یکی از زیر گذرهاست که سرانجام کامیون براثر برخورد با آن منفجر میشود، پیش از برخورد و انفجار، این کلمات بالای آن زیر گذر قابل خواندن است: Causions۹-۱۱ یعنی اخطار ۱۱- ۹ (اشاره به تاریخ ۱۱ سپتامبر)
۹- «گرمینز ۲» (جو دانته- ۱۹۹۰): برروی نشان میکروفن خبرنگاری که درباره حادثه اصلی فیلم از پلیس سؤال میکند، طرح گرافیکی ۱۱/۹ به چشم
میخورد.
۱۰- «روگراتها در پاریس» (۲۰۰۰): پرواز هواپیما در صحنهای تماشاگر را به سوی برجهای دو قلو هدایت کرده و در پشت آن پنهان میشود.
۱۱- «ماتریکس» (واچفسکیها- ۱۹۹۹): تاریخ تولد نیو برروی کارت شناسایی وی به اسم اندرسون ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ درج شده است.
۱۲- «پلیس بورلی هیلز ۲» (تونی اسکات- ۱۹۸۷): روی صفحه کامپیوتری که اسناد پنهان ماجرای اصلی کشف میشود، همه تاریخها ۱۱ سپتامبر است.
۱۳- «تغییر چهره» (جان وو- ۱۹۹۷): در زیرترمینالی که برخورد انجام میشود، شمایلی از برجهای نیویورکی وجود دارد.
۱۴- «بچههای پر دردسر ۲» (برایان لوانت- ۱۹۹۱): برروی صندوق پست فانتزی منزل، شماره ۱۱/۹ دیده میشود.
۱۵- «ترافیک» (استیون سودربرگ- ۲۰۰۰): شماره روی جعبههای قاچاق ۱۱/۹ است. همان شمارهای که روی یک کاغذ در صحنهای مورد شک و ظن «بنسیو دل تورو» قرار میگیرد.
۱۶- «مکعب» (وینچنزو ناتالی- ۱۹۹۷): در صحنههای مختلف به کرات شماره ۱۱/۹ دیده میشود.
۱۷- «دهمین پادشاهی» (کیمبرلی ویلیامز- ۲۰۰۰): وقتی قهرمان غول آسا از درون شهر نیویورک در حال گذر است، برجهای دوقلو فرو میریزند.
۱۸- «بوسه طولانی شب بخیر» (رنی هارلین- ۱۹۹۶): فیلمی درباره یک مأمور زن امنیتی سابق که دچار فراموشی شده و درموقعیت یک خانم خانهدار، به تدریج وضعیت سابقش را بهخاطر میآورد. گفتوگوی ذیل، مابین دو مأمور امنیتی صورت میگیرد: «.. مرد اول: بمب گذاری مرکز تجارت جهانی را در سال ۱۹۹۳ یادتون میاد؟ (در آن تاریخ اعلام شد که فردی به نام رمزی یوسف، بمبی را در طبقه پنجم زیرزمین برجهای یاد شده منفجر کرده است)
مرد دوم: میخوای بگی تو میخوای یک عملیات تروریستی دروغین راه بندازی تا بتونی از کنگره پول و بودجه بکشی بیرون؟
مرد اول: بنابراین مجبوریم عملیات تروریستی رو بطور واقعی انجام بدیم و طبعا مسلمانها رو مقصر اعلام میکنیم...»
تصویرسازی یازده سپتامبر همچنین در انیمیشنهای زیر در سالهای پیش از ۲۰۰۱ وجود داشته است:
۱- قصههای اردک ناشناخته (۱۹۹۰- ۱۹۹۷)
۲- قسمتهای ۲ و ۳ و ۴ سریال کارتونی X-Force
۳- قسمت ۱۶ سریال کارتونی مرد عنکبوتی به نام «خرابکاری» (۱۹۹۱)
۴- مسابقات عادلانه در ایالات متحده (جولای ۱۹۹۰)
۵- کارتونهای کارآگاهی- شماره ۵۵۱: بتمن (۱۹۸۵)
۶- ضربه مرگ ۳: نابودگر (۱۹۹۲)
۷- سریال کارتونی کنترل خسارات (۱۹۸۹)
۸- ترانسفورمرز (۱۹۹۰)
۹- انتقام مونولیت زنده (۱۹۸۹)
۱۰- ماجراهای سوپرمن (۲۰۰۱)
لازم به ذکر است بسیاری از تصاویر، عکسها یا نشانههایی که در فیلمهای یاد شده مربوط به ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میشود (مانند تصاویر برجهای دوقلو تجارت نیویورک، عدد ۱۱/۹ و...) ممکن است که چندان به هنگام تماشای فیلمهای یاد شده در خاطر ما نماند، اما تصویر و سینما، تأثیر دیگری نیز دارد که بهنظر ناخودآگاه بوده، اما بسیار عمیقتر از تأثیر لحظهای و آنی عمل میکند.
روانشناسان به آن Hidden Education (آموزش پنهان) یا Hidden Effects (تأثیرات پنهان) میگویند که بر ضمیر ناخودآگاه مخاطب اثر میگذارد؛ در واقع برخی نشانههای تصویری در ذهن مخاطب Encode میشود تا در زمان مشابه دیگری Decode شود و آن هنگام شاید مخاطب تصور کند آنچه اینک بهصورت تصاویر آشنا Decode میشود، یافتههای ذهنی اوست، اما در واقع این بازیافت ذهنی، همان تصاویر Encode شده سابق هستند که در ذهن ناخودآگاه او جای گرفته بودهاند.
این همان تأثیرات پنهان تصویر متحرک و به خصوص سینماست که سالهای سال است بر ما اثر گذاشته که بسیاری از اوقات این تأثیرات را بهخاطر نداریم.
اما یک سال پیش از رخداد حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و دقیقاً در ۲۲ سپتامبر سال ۲۰۰۰، فیلم «جن گیر» (ویلیام فرید کین) که ۲۷ سال قبل در سال ۱۹۷۳ اکران شده بود، تحت عنوان نسخه ویژه کارگردان و اینکه گویا واجد صحنههای تازهای نسبت به نسخه اصلی است، با نام «جنگیر ۲۰۰۰» در آمریکا اکران شد و تا یکماه پیش از واقعه برجهای دو قلوی نیویورکی، در ۲۶ کشور جهان به نمایش عمومی در آمد که آخرین آن در ۱۶ اوت ۲۰۰۱ (حدود یک ماه پیش از حمله به برجهای مرکز تجارت جهانی) در اسرائیل بود! بدون شک اکران مجدد فیلم «جنگیر» نمیتوانست علل معمول نمایش دوباره سایر آثار سینمایی را دارا باشد چرا که: اولا؛ معمولا اکران مجدد فیلمهای ماندگار یا مطرح تاریخ سینما به مناسبت ۲۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵ یا ۱۰۰ سالگی آنها انجام میگیرد و ۲۷ سالگی یک فیلم، هیچگونه مناسبتی برای نمایش مجدد آن نمیتواند داشته باشد.
ثانیا؛ فیلم بهعنوان نسخه ویژه کارگردان تقریبا هیچ صحنه مهم اضافهای نداشت و تنها قدری قدم زدنهای بیحاصل الن برنستین یا پدر کاراس و در نهایت یک صحنه عنکبوتی حرکت کردن ریگن به آن افزوده شده بود که در روند داستان هیچ تأثیری نداشت.
اما در آستانه هزاره سوم و حادثه ۱۱ سپتامبر، فیلم «جنگیر» میتوانست واجد پیامهای ویژهای برای مخاطبانش باشد. در فیلم، روح شیطانی و شرور از درون سرزمین عراق و با صدای اذان به آمریکا و شهر جرج تاون آمده و در وجود دختر نوجوانی فرو رفته است؛ بنابراین عراق سرزمین شیطان و شرارت جلوه میکند و این همان فحوای کلام جرج دبلیو بوش در آستانه حمله نظامی به افغانستان و عراق پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود که آمریکا و جهان با یک محور شرارت و قدرت شیطانی مواجهاند که اگر آن را در خود مرکز شّر (یعنی عراق و خاورمیانه و در اصل کشورهای اسلامی) سرکوب نکند، در آمریکا به سراغشان خواهد آمد! همان جمله معروف «اگر شیاطین را در لانه شان سرکوب نکنیم، آنها در خانهمان به سراغمان میآیند»
به این ترتیب یک فیلم شیطانی آرشیوی، در خدمت میلیتاریسم نوین غرب قرار گرفت و به قول یکی از کارشناسان، صحنه دیپلماسی آخرالزمانی غرب را کلید زد.
اما اینکه چرا بدینگونه برای ۱۱ سپتامبر زمینهسازی شد، دو دلیل میتواند داشته باشد:
اول؛ ساخت یک تصویر ذهنی برای مخاطبان که وقتی حادثه برجهای دوقلوی نیویورکی اتفاق افتاد، افکار عمومی پیش زمینه ذهنی برای باعث و بانیان آن داشته باشند، چنانچه در اغلب فیلمهای یادشده، یک نوع درگیری آخرالزمانی مابین منجیها (که اکثراً آمریکایی بوده یا خصوصیات قهرمان آمریکایی را دارا هستند) و قطب شرّ (که به جایی ماورای آمریکا یا خارج از ارزشها و ایدئولوژی آمریکایی نسبت داده شده و یا نیروها و ابزار و تکنولوژی هستند که از کنترل آمریکاییها خارج شدهاند) وجود دارد.
وجه دیگر این زمینهسازی ذهنی، ماهیت خود تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ یا همان ۱۱/۹ بود که میتوانست (مانند بسیاری از تاریخهای دیگر که بهعنوان پایان جهان اعلام میشود) یک وجه آخرالزمانی داشته باشد که تکرارش در فیلمهای مختلف، باعث شود این تاریخ و زمان معین در ذهن مخاطبان جای گرفته و در ضمیر ناخودآگاهشان بنشیند. بهگونهای که این تاریخ و زمان را زمان پایان دانسته و خود را برای جنگ آخرالزمان آماده سازند.