مذاکرات و چانه زنی های دیپلماتیک
خبرگزاری میزان- اگر در صحنه دیپلماسی تیم مذاکره کننده هسته ای به طرف مقابل نمی فهماند که بخشی از نخبگان درون نظام و افکار عمومی از مذاکرات انتظارات بسیار بالاتری دارند و تنازل یک طرفه را نمی پذیرند تیم هسته ای ناگزیر به عقب نشینی های بدون دستاورد و یک جانبه می شد.
خبرگزاری میزان -
-گروه سیاسی: در حالی که توافق هسته ای بین ایران و کشورهای 1+5 مراحل بررسی را در مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی طی می کند و افکار عمومی از طریق رسانه ها در جریان نظرات و دیدگاه های مختلف نسبت به متن توافق هسته ای قرار می گیرند سنای آمریکا روز پنج شنبه نتوانست پیش نویس طرح انتقادی جمهوری خواهان از توافق هسته ای را به تصویب برساند و شکاف در ارکان قدرت در آمریکا نمایان شد.
لابی صهیونیستی و جمهوری خواهان در سنای آمریکا توافق هسته ای با ایران را دارای منافع بیشتری برای ایران می دانستند و دولت اوباما را به خاطر رسمیت شناختن حقوق هسته ای و رفع تحریم ها علیه ایران به کوتاهی متهم کردند.
پافشاری و ایستادگی رهبر معظم انقلاب از ابتدای روند مذاکرات تاکنون بر حفظ عزت کشور و به رسمیت شناختن حقوق هسته ای و دستاوردهای آن و نیز اصرار برلغو تحریم ها ناگزیر دولت آمریکا را وادار به پذیرش حقوق مردم ایران کرد که به تبع آن نیز در داخل دستگاه حکومتی واشنگتن شکاف سیاسی ایجاد کرده و نتانیاهو و لابی صهیونیستی به عنوان بازندگان بزرگ این مذاکرات لقب گرفتند.
شکست سیاسی جنگ طلبان آمریکایی و حامیان صهیونیستی آنان و اذعان دولت آمریکا به حقوق هسته ای کشورمان و لغو تحریم های ظالمانه حاصل همدلی و همکاری ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران و حرکت در مسیر تعیین شده مقام معظم رهبری و تلاش تیم مذاکره هسته ای است که رهبر انقلاب از این عزیزان نیز قدردانی کردند.
در مذاکرات و چانه زنی های دیپلماتیک وجود گروه های منتقد داخلی، قدرت چانه زنی نمایندگان کشورمان در مقابل قدرتهای بزرگ را بالا می برد و این افسران حیطه دیپلماسی در مقابل نمایندگان 1+5 با هدایت و استواری بیشتری از منافع ملی حمایت می کنند و به طرفهای مذاکره می فهمانند خط قرمزهایی دارند که نمی توانند از آن عبور کنند و بخشی از افکار عمومی و نخبگان جامعه اجازه تنازل و عبور از خط قرمزها را نمی دهند.
بنابر این می توان حضور نیروهای انقلاب و نخبگان اصولگرایی را که در تریبون های مختلف داخل کشور ضمن حمایت از تیم مذاکره کننده به آنان در مورد ایستادگی هشدار می دادند موجب تقویت مواضع مذاکره کنندگان و افزایش قدرت چانه زنی دانست.
رویکردی که نیروهای صادق و متعهد طی دو سال گذشته در تعامل با بحث هسته ای و مذاکرات داشته اند نوعی دژمحکم و استوار با اقتدار در عقبه جبهه دیپلماسی و مذاکره کنندگان بود تا به طرف مقابل با اقتدار به قبولانند که امکان تنازل یک واحد و عقب نشینی از خطوط قرمز را ندارند و برخلاف برخی جریان های ساده اندیش که تصور می کردند با انتقاد از مذاکرات یا برجام به اهداف کشور خدمت نمی کنند باید دولت بخشی از دستاوردهای مذاکرات و پذیرفتن حق غنی سازی ایران از سوی قدرتهای غربی و اعترافشان به پذیرش خطوط قرمز و خواسته های ایران مدیون ایستادگی که توسط نخبگان صورت گرفت دانست.
در یک کلام باید گفت اگر در صحنه دیپلماسی تیم مذاکره کننده هسته ای به طرف مقابل نمی فهماند که بخشی از نخبگان درون نظام و افکار عمومی از مذاکرات انتظارات بسیار بالاتری دارند و تنازل یک طرفه را نمی پذیرند تیم هسته ای ناگزیر به عقب نشینی های بدون دستاورد و یک جانبه می شد.
در اینجا شاید ذکر یک تجربه تاریخی به فهم موضوع کمک کند در جنگ جهانی اول که در سالهای پس از مشروطه اتفاق افتاد و قدرتهای بزرگ در دو بلوک متحدین و متفقین به جنگ وحشتناکی پرداختند به رغم ضعف قوای نظامی کشورمان و تنها با سلاح دیپلماسی ایران مورد حمله قرار نگرفت و اشغال نشد در حالی که جنگ دوم و با وجود ارتش رضا خان، کشور از همه طرف درگیر و اشغال شد.
سلاح دیپلماسی ایران در جنگ جهانی اول از ابتکارات آیت الله سید حسن مدرس و یارانش بود که دولتمردان و مجلس به طرفهای درگیر خارجی مثل آلمان و انگلیس اعلام کردند بخاطر افکار عمومی نمی توانند دخالت خارجی را بپذیرند گرچه در همان دوران ساده اندیشان به رجال سیاسی آن زمان چه مردم، چه مدرس به عنوان منتقد درون پارلمان یا مستوفی الممالک رئیس دولت که در دو سوی فکری از روش هم انتقاد می کردند برچسب تندرو و میانه رو می زدند ولی همین حربه رجال سیاسی به رهبری آیت الله مدرس تمامیت ارضی کشور را بدون ارتش نیرومند و حتی در زمان کودکی احمدشاه حفظ کرد.
کما اینکه روز پنجشنبه گذشته جمهوری خواهان در سنای آمریکا بخاطر لابی صهیونیستی تلاش داشتند مانع از تصویب توافق هسته ای شوند و بهانه آنها به رسمیت شناختن حقوق هسته ای و غنی سازی ایران بود به رغم اکثریت عددی نتوانستند حد نصاب لازم را برای به شکست کشاندن توافق به دست آورند.
شاید بتوان گفت این شکست خفت بار جمهوری خواهان و لابی صهیونیستی در سنای آمریکا بخاطر اقتدار مواضع رهبری و نظام جمهوری اسلامی ایران است که از یکسو قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان را بالا برد و این شکست را بر محافل صهیونیستی تحمیل کرد و اکنون که مواضع حساب شده رهبر معظم انقلاب، سران سه قوه، نیروهای منتقد و دلسوز کشور این شکاف را در ارکان آمریکا دامن زده است، رئیس جمهور آمریکا تلاش می کند از این واقعیت طفره برود که ناکامی دولت در سیاست تحریم و تهدید علیه ایران، آمریکا را وادار به مذاکره کرده است هر چند در تکاپوی ناموفق مایل است نتایج مذاکرات هسته ای را مصادره به مطلوب کند اما واقعیت این است که آمریکا در مذاکرات ناگزیر به عدول از مواضع زیاده خواهانه خود شده است.
*احسان گل محمدی
لابی صهیونیستی و جمهوری خواهان در سنای آمریکا توافق هسته ای با ایران را دارای منافع بیشتری برای ایران می دانستند و دولت اوباما را به خاطر رسمیت شناختن حقوق هسته ای و رفع تحریم ها علیه ایران به کوتاهی متهم کردند.
پافشاری و ایستادگی رهبر معظم انقلاب از ابتدای روند مذاکرات تاکنون بر حفظ عزت کشور و به رسمیت شناختن حقوق هسته ای و دستاوردهای آن و نیز اصرار برلغو تحریم ها ناگزیر دولت آمریکا را وادار به پذیرش حقوق مردم ایران کرد که به تبع آن نیز در داخل دستگاه حکومتی واشنگتن شکاف سیاسی ایجاد کرده و نتانیاهو و لابی صهیونیستی به عنوان بازندگان بزرگ این مذاکرات لقب گرفتند.
شکست سیاسی جنگ طلبان آمریکایی و حامیان صهیونیستی آنان و اذعان دولت آمریکا به حقوق هسته ای کشورمان و لغو تحریم های ظالمانه حاصل همدلی و همکاری ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران و حرکت در مسیر تعیین شده مقام معظم رهبری و تلاش تیم مذاکره هسته ای است که رهبر انقلاب از این عزیزان نیز قدردانی کردند.
در مذاکرات و چانه زنی های دیپلماتیک وجود گروه های منتقد داخلی، قدرت چانه زنی نمایندگان کشورمان در مقابل قدرتهای بزرگ را بالا می برد و این افسران حیطه دیپلماسی در مقابل نمایندگان 1+5 با هدایت و استواری بیشتری از منافع ملی حمایت می کنند و به طرفهای مذاکره می فهمانند خط قرمزهایی دارند که نمی توانند از آن عبور کنند و بخشی از افکار عمومی و نخبگان جامعه اجازه تنازل و عبور از خط قرمزها را نمی دهند.
بنابر این می توان حضور نیروهای انقلاب و نخبگان اصولگرایی را که در تریبون های مختلف داخل کشور ضمن حمایت از تیم مذاکره کننده به آنان در مورد ایستادگی هشدار می دادند موجب تقویت مواضع مذاکره کنندگان و افزایش قدرت چانه زنی دانست.
رویکردی که نیروهای صادق و متعهد طی دو سال گذشته در تعامل با بحث هسته ای و مذاکرات داشته اند نوعی دژمحکم و استوار با اقتدار در عقبه جبهه دیپلماسی و مذاکره کنندگان بود تا به طرف مقابل با اقتدار به قبولانند که امکان تنازل یک واحد و عقب نشینی از خطوط قرمز را ندارند و برخلاف برخی جریان های ساده اندیش که تصور می کردند با انتقاد از مذاکرات یا برجام به اهداف کشور خدمت نمی کنند باید دولت بخشی از دستاوردهای مذاکرات و پذیرفتن حق غنی سازی ایران از سوی قدرتهای غربی و اعترافشان به پذیرش خطوط قرمز و خواسته های ایران مدیون ایستادگی که توسط نخبگان صورت گرفت دانست.
در یک کلام باید گفت اگر در صحنه دیپلماسی تیم مذاکره کننده هسته ای به طرف مقابل نمی فهماند که بخشی از نخبگان درون نظام و افکار عمومی از مذاکرات انتظارات بسیار بالاتری دارند و تنازل یک طرفه را نمی پذیرند تیم هسته ای ناگزیر به عقب نشینی های بدون دستاورد و یک جانبه می شد.
در اینجا شاید ذکر یک تجربه تاریخی به فهم موضوع کمک کند در جنگ جهانی اول که در سالهای پس از مشروطه اتفاق افتاد و قدرتهای بزرگ در دو بلوک متحدین و متفقین به جنگ وحشتناکی پرداختند به رغم ضعف قوای نظامی کشورمان و تنها با سلاح دیپلماسی ایران مورد حمله قرار نگرفت و اشغال نشد در حالی که جنگ دوم و با وجود ارتش رضا خان، کشور از همه طرف درگیر و اشغال شد.
سلاح دیپلماسی ایران در جنگ جهانی اول از ابتکارات آیت الله سید حسن مدرس و یارانش بود که دولتمردان و مجلس به طرفهای درگیر خارجی مثل آلمان و انگلیس اعلام کردند بخاطر افکار عمومی نمی توانند دخالت خارجی را بپذیرند گرچه در همان دوران ساده اندیشان به رجال سیاسی آن زمان چه مردم، چه مدرس به عنوان منتقد درون پارلمان یا مستوفی الممالک رئیس دولت که در دو سوی فکری از روش هم انتقاد می کردند برچسب تندرو و میانه رو می زدند ولی همین حربه رجال سیاسی به رهبری آیت الله مدرس تمامیت ارضی کشور را بدون ارتش نیرومند و حتی در زمان کودکی احمدشاه حفظ کرد.
کما اینکه روز پنجشنبه گذشته جمهوری خواهان در سنای آمریکا بخاطر لابی صهیونیستی تلاش داشتند مانع از تصویب توافق هسته ای شوند و بهانه آنها به رسمیت شناختن حقوق هسته ای و غنی سازی ایران بود به رغم اکثریت عددی نتوانستند حد نصاب لازم را برای به شکست کشاندن توافق به دست آورند.
شاید بتوان گفت این شکست خفت بار جمهوری خواهان و لابی صهیونیستی در سنای آمریکا بخاطر اقتدار مواضع رهبری و نظام جمهوری اسلامی ایران است که از یکسو قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان را بالا برد و این شکست را بر محافل صهیونیستی تحمیل کرد و اکنون که مواضع حساب شده رهبر معظم انقلاب، سران سه قوه، نیروهای منتقد و دلسوز کشور این شکاف را در ارکان آمریکا دامن زده است، رئیس جمهور آمریکا تلاش می کند از این واقعیت طفره برود که ناکامی دولت در سیاست تحریم و تهدید علیه ایران، آمریکا را وادار به مذاکره کرده است هر چند در تکاپوی ناموفق مایل است نتایج مذاکرات هسته ای را مصادره به مطلوب کند اما واقعیت این است که آمریکا در مذاکرات ناگزیر به عدول از مواضع زیاده خواهانه خود شده است.
*احسان گل محمدی
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *