نواقص طرح اخذ مالیات از اینفلوئنسرها؛ از ایراد در مدل اجرا تا راههای فرار مالیاتی
_ فارس نوشت: اخیرا بخشنامه اخذ مالیات از اینفلوئنسرها سرانجام به دستگاههای اجرایی کشور ابلاغ شده است.
اسفند ماه سال ۹۹ بود که مجلس، سازمان امور مالیاتی را به تدوین ۲ ماهه «آییننامه اخذ مالیات از اینفلوئنسرها» ملزم کرد تا صفحات مجازی که تعداد کاربرانشان بالای ۵۰۰ هزار نفر است و تبلیغات میگیرند، تبلیغات آنها مشمول مالیات باشد.
اکنون دستورالعمل این بند از بودجه ۱۴۰۰ توسط وزیر اقتصاد و رئیس سازمان امور مالیاتی ابلاغ شده و طبق رویه جاری به دستگاههای مربوط از جمله سازمان امور مالیاتی، وزارت اطلاعات، وزارت ارتباطات و نظام بانکی ارجاع داده خواهد شد.
طبق این بند از قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور: «درآمدهای کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات، مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود. سازمان امور مالیاتی مکلف است ظرف دو ماه از لازم الاجرا شدن این بند، دستورالعمل اجرایی مربوط به اخذ مالیات از درآمدهای کاربران حرفهای رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات را تهیه و به تأیید وزیر اقتصاد و امور دارایی برساند؛ سازمان امور مالیاتی مکلف است لیست مودیان مالیاتی و خوداظهاری تهیه شده توسط آنها را تهیه و در سایت سازمان در منظر عموم قرار دهد.»
انتقادی که به روش اخذ مالیات از اینفلوئنسرها وارد شد.
اما وقتی این قانون اعلام عمومی شد؛ در افکار عمومی ایرادی به آن گرفته شد، برخی در انتقاد به روش اجرای این قانون گفتند که راههای دور زدن قانون بازگذاشته شده و قانون گذار برای آنها فکری نکرده است.
انتقاد از این بود که از این به بعد ممکن است اینفلوئنسرها نزدیک به قبل از عدد ۵۰۰ هزار مثلا ۴۹۰ هزار فالوور، پیجشان را پرایوت (خصوصی) کنند و درخواست فالوی کسی را تایید نکنند که تعداد فالوورها بالاتر نرود. سپس در همان صفحه بنویسند که نفر ۴۹۰ هزار به بعد پیج دوم را فالو کنند.
از سوی دیگر، کسب و کارها هم برای تبلیغات به سراغ اینفلوئنسرای کمتر از ۵۰۰.۰۰۰ فالوور بروند.
قانون گذار فکری برای دور زدن عدد ۵۰۰ هزارفالوور اینستاگرامی نکرده است؟
اما واقعا قانون گذار به این راه دور زدن قانون فکری نکرده بوده است؟
بررسی بیشتر این موضوع نشان میدهد که دلایل متعددی در پشت پرده انتخاب مبنای عدد ۵۰۰ هزار وجود دارد که شاید بتواند برای این سوال که آیا راه دور زدن قانون به ذهن طراحان طرح رسیده یا خیر پاسخ مناسبی باشد.
در مورد مبنای ۵۰۰ هزار دنبال کننده یک مقدمه ساده وجود دارد، اینکه در یک مدل حکمرانی مطلوب باید ذینفعان و ذی مدخلان یک پدیده را نسبت به اجرای یک موضوع جدید که در کشور سابقه نداشته است اقناع کرد تا آنها بتوانند با یک رضایت نسبی در برابر تغییر قاعده جدید، آن هم از جنس پرداخت مالیات کنار آمده و با مقررات جدید همراه شوند.
با این رویکرد زمانی که قرار است از یک سری افراد که تا به حال هیچ پولی بابت درآمد حاصل از تبلیغاتشان پرداخت نکرده اند مبلغی تحت عنوان مالیات دریافت شود، یک راه مردود این است که به صورت جدی و سخت گیرانه همه افراد با تعداد دنبال کنندگان مختلف و میزان درآمدهای متفاوت بدون هیچ ملاحظه ای، حتی از کسانی که اندک درآمدی از تبلیغات با یک پیج چند صد نفری دارند بازخواست مالی شوند، اما آیا این رویه منطقی و عقلانی است؟
راه دیگری که وجود دارد، اقناع افراد، پذیرش جمعی و در ادامه توسعه روند درست است؛ لذا مسئله جدی در نگارش بند الحاقی به بودجه ۱۴۰۰ تحت عنوان "مالیات بر درآمد تبلیغاتی اینفلوئنسرها" با این ملاحظه بوده است که ابتدا سعی شود این موضوع جا بیافتد و مورد پذیرش قرار گیرد، و مخاطبان این قانون بپذیرند که چنین مالیاتی باید وجود داشته باشد و بعد در قدمهای بعدی اجرای کامل تر، دقیقتر و با پوشش همه شئون و ابعاد موضوع که مورد انتقاد عدهای ممکن است باشد، مورد توجه قرار گیرد.
باید در نظر داشت هیچگاه نمیتوان در قدم اول یک پایه مالیاتی جدید را به بهترین شکل و با جزئیات اجرا کرد؛ زیرا این موضوع باعث پیچیده شدن اجرا میشود و در نهایت زیر پا گذاشته میشود.
با این مقدمه ساده که بیان شد، با سادهتر شدن موضوع قرار بر این شده که بخشی از کاربران حرفهای که به عنوان اینفلوئنسر پذیرفته و شناخته شده اند، (اینفلوئنسر به معنای تاثیرگذار) و دیگر نمیتوانند بگویند ما اینفلوئنسر نیستیم مخاطب قرار داده شوند تا در قدمهای بعدی اگر قرار باشد در سالهای آینده دایره شمول این قانون بزرگتر شود.
پس با توجه به دلایلی که عنوان شد، احتمالا این فکر که راههایی برای دور زدن عدد ۵۰۰ هزار وجود دارد، همچنان که به ذهن دیگران رسیده به ذهن طراحان طرح در مجلس هم رسیده و این انتقادات را پیش بینی کرده اند، اما گاهی لازم است که سخت گیریها کم و قانون ساده نوشته شود تا این گفته معروف که سنگ بزرگ نشانه نزدن است مصداق پیدا نکند.
اصلا چرا عدد ۵۰۰ هزارفالوور؟ چرا فردی با ۴۰۰ یا ۶۰۰ هزار دنبال کننده اینفلوئنسر نیست؟
حال این سوال پیش میآید که چه کسی اینفلوئنسر است؟ آیا با تعداد دنبالکنندگان ۱۰۰ هزار یا ۲۰۰ هزار یا چند میلیون نفر فردی اینفلوئنسر است؟
در پاسخ باید گفت به لحاظ بازه عددی تعریف دقیقی در دنیا وجود ندارد. اما در بررسی سایتهای بین المللی که در حوزه بازاریابی اینفلوئنسری فعالیت میکنند، تعداد کاربران با دنبالکنندگان بالای ۵۰۰ هزار نفر با موقعیت مکانی ایران تقریبا مشخص و حدود هزار و ۲۰۰ نفر تخمین زده اند که میتوان به راحتی مورد دعوت و بازخواست مالیاتی در مورد درآمدهایشان قرار گیرند.
از سوی دیگر کاربری که بالای ۵۰۰ هزار دنبالکننده دارد، دیگر نمیتوان گفت که تاثیرگذار نیست یا تاثیرش کم و زیاد است، بلکه جامعه هدفی از مخاطبان را داراست که میتواند بر اساس همان جامعه مخاطبان سفارش تبلیغات دریافت و درآمد کسب کند.
پیشنهاد بهتری هست؟
این نکته در ابتدای راه انداختن این طرح، جا انداختن اخذ مالیات از اینفلوئنسرها به عنوان یک پایه مالیاتی اولویت مهم مدنظر بوده است، راه اصلاح و بهبود طرح را برای همیشه نخواهد بست و همواره طراحان طرح باید برای دریافت پیشنهادهای بهتر آمادگی داشته باشند.
به ویژه اینکه این قانون از جنس قانون بودجهای است و برای سال ۱۴۰۱ به راحتی امکان اصلاح دارد.
یکی از پیشنهادهایی که تقریبا اغلب کارشناسان مالیاتی روی آن اتفاق نظر دارند، مناسبتر بودن تعیین بازههای درآمدی برای مشمولان مالیاتی نسبت به تعداد فالوور است. زیرا برای مثال ممکن است که یک نفر از پیج ۳ میلیونی ماهانه ۱۰ میلیون تومان درآمد داشته باشد و یک نفر با یک پیج ۴۰۰ هزار تایی ماهانه ۲۰ میلیون تومان درآمد به دست آورد. در این شرایط نفر اول ناگزیز به پرداخت مالیات است، اما نفر دوم خیر؛ بنابراین همه پیشنهادها برای بهبود این طرح امکان طرح دارند و قطعا پیشنهادهای مفید در قانون بودجه سال آینده فرصت بررسی و در صورت نیاز اصلاح قانون را خواهند داشت.