ساماندهی فضای مجازی و پرسشهای بیپاسخ از سلبریتیها/ خودسانسوری انقلابیها!
چطور امکان دارد زمانی که در شبکه اجتماعی غیر ایرانی مبتنی بر ویدئو و تصویر محتوای سرگرمی فراخوان میشود در میان این محتوا کلیپی سراسر شبهه درباره عاشورا گنجانده شود و بیش از یک میلیون بازدید دریافت کند اگر پلتفرم قصد مدیریت انتخاب و هدایت فکری مخاطب را نداشته باشد!
خبرگزاری میزان -
دخالت سکویهای غربی در حاکمیت سایبری ایران مسبوق به سابقه است
نقض حریم خصوصی از ادعا تا واقعیت
۲. نقض حریم شخصی کاربران توسط هر نهاد، شرکت، دستگاه و فردی اعم از ایرانی یا خارجی که اتفاق بیافتد به طور قطع ناپسند و مستوجب نکوهش است، اما به شرط این که نقض واقعی اتفاق افتاده باشد، چند مسئله درباره حملات سلبریتیهای هنری و ورزشی به سکوهای ایرانی مبهم است، نخست اینکه برخی بازیکنان تیم مطرح پایتخت برای ادعای نقض حریم شخصی خود مدرکی هم دارند تا اثبات شود که ارائه علامت اصالت اکانت (تیک آبی) به آنها بر اساس قرارداد اسپانسریتگ نبوده است و سکوی ایرانی بدون احراز هویت، اصالت نمایه آنها را تایید کرده است؟ پرسش بعدی سلبریتیهای هنری را مورد پرسش قرار میدهد که نمایه آنها نماد اصالت هم ندارد، جای تعجب دارد که چطور برخی از این حسابها با مدت زمان فعالیت طولانی به تازگی توجه این سلبریتیها را جلب کرده است؟! آیا در تمام این مدت این عزیزان نگران حریم شخصی خود نبودهاند یا تصور میکنند برای کاربران ایرانی مشخص نیست که بسیاری از سلبریتیها اعتقادی به توانمندی بومی ندارند و حضور آنها در سرویسهای ایرانی به اندازهای عجیب است که آفتاب از مغرب زمین طلوع کند؟! بنابراین بعید است کسی اصالت این اکانتها را پذیرفته باشد و خدای نکرده بهرهای از نام آنها برای سرویس ایرانی یا حتی کاربری که کانال غیر اصیل با نام هنرمندان تاسیس کرده است، حاصل شده باشد، اما به نظر میآید منافع برخی که امروز به دلایلی از ساماندهی فضای مجازی و قانونمند شدن آن نگران هستند با خطر جدی روبرو شده است و تلاش دارند با کمک سلبریتیها و نابودی ظرفیتهای بومی که امکان بالقوه رقابت با نمونههای خارجی را دارند، مانع حاکم شدن نظم و قانون بر این فضا شوند. پرسش بعدی این است که چطور هنرمندان و ورزشکاران تا امروز اعتراضی به صفحات و کانالهای متعددی که برای آنها در سکوهای غیر ایرانی بدون احراز هویت تاسیس شده است، اعتراضی نکردهاند، امروز صدها صفحه جعلی با نام مسئولین، مدیران، هنرمندان و ورزشکاران در سرویسهای غیر ایرانی وجود دارد و هیچ فرد یا نهادی هم پاسخگو نیست، اما افرادی که ادعای نقض حریم خصوصی خود را دارند، بدون پیگیری حقوقی از مجاری قانونی، در رسانهها تظلمخواهی میکنند، اما همین اتفاق شاید بیش از گذشته لزوم قانونمند شدن فضای مجازی را نشان میدهد، داشتن قانون مشخص به هر کاربری اجازه میدهد تا تخلفات احتمالی سکوهای داخلی و خارجی را پیگیری کنند و از حقوق خود در مواجهه با شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات دفاع کنند.
چوب و پبازی که میخوریم!
۳. پیشتر از همزمانی حذف سرویسهای ایرانی از فروشگاه گوگل صحبت کردیم، اما ارتباط این اتفاق با عاشورای حسینی چیست که مدعی لطف پنهان خدا در این رخداد هستیم؟ بر کسی پوشیده نیست که بنیادیترین شعار حماسه حسینی «هیهات من الذله» است و این شعار باید در تمام شعائر زندگی انسان تجلی پیدا کند تا در بزنگاه زندگی سپاه امام حسین علیه السلام مقصد نهایی وی باشد، پیروان حسین ذلت را بر نمیتابند، اما پیش از اقدام اخیر شرکت گوگل برخی این ظلمهای آشکار را نمیدیدند یا حسن ظن بیش از اندازه به سرویسهای خارجی داشتند، اما آنها نسبت به چند نکته غافل بودند، نخست آنکه برای حذف نشدن خود را بر اساس خواست سکوهای غیر ایرانی کانالیزه میکردند، بارها شاهد حذف یا مسدود شدن صفحات مجازی مسئولان، مدیران و چهرههای شاخص انقلابی از بستر این سکوهای ارائه خدمات بودیم، البته برخی به اشتباه این تلقی را دارند که حذف حساب کاربری حاکی از اثرگذاری است، اما در حقیقت این شیوه مواجهه پلتفرمهای غیر ایرانی برای استحاله فرهنگی است اگر هر شخص یا نهادی بر افکار عمومی داخلی یا خارجی اثری بیش از مقدار دلخواه آنها داشته باشد به طور کامل حذف میشود؟ مانند آنچه با تلویزیون پرستیوی انجام دادند یا حذف فیزیکی شهید سلیمانی در دنیای حقیقی، در گفتمان فکری غرب هر پدیدهای تجلی مادی نداشته باشد از بین رفته است و اثری ندارد بنابراین حذف حساب لزوما به معنای اثرگذاری ما نیست از سوی دیگر بسیاری از صفحات مذهبی و انقلابی برای جلوگیری از حذف یا محدود شدن، دست به خودسانسوری میزنند، در عکس نوشتهها یا مطالب خود از بردن نام شهدا و قهرمانان ملی مانند شهید سلیمانی پرهیز میکنند یا از کلمات جایگزین استفاده میکنند، اما آیا چنین سانسور عامدانهای به طور ناخودآگاه پذیرش حاکمیت پلتفرمهای غیر ایرانی بر جغرافیای سایبری ایران که حق مسلم کشور است به حساب نمیآید؟! امکان دارد برخی بگویند هدایت محتوا و مدیریت انتخاب ساخته پرداخته ذهن دلواپس ما است، اما چطور امکان دارد زمانی که در شبکه اجتماعی غیر ایرانی مبتنی بر ویدئو و تصویر محتوای سرگرمی فراخوان میشود در میان این محتوا کلیپی سراسر شبهه درباره عاشورا گنجانده شود و بیش از یک میلیون بازدید دریافت کند اگر پلتفرم قصد مدیریت انتخاب و هدایت فکری مخاطب را نداشته باشد!
متاسفانه این قضیه محدود به پذیرش اعمال حاکمیت توسط سرویسهای خارجی نمیشود دستگاه اجرایی ایران در ۸ سال گذشته علاوه بر این که بسط حاکمیت ملی در فضای مجازی را دنبال نکرده است برای تشکر از رژیم آمریکا میلیونها دلار سرمایه کشور را نیز با واسطه یا مستقیم در اختیار آمریکا قرار داده است، بر اساس اطلاعات منتشر شده در مجله فوربز (سال۲۰۱۹) که مجلهای اقتصادی و معتبر در آمریکاست، کاربر آمریکایی برای دریافت یک گیگ ترافیک در اینترنت ۱۲ دلار پرداخت میکند، البته این احتمال وجود دارد که اکنون این مبلغ افزایش پیدا کرده باشد، حال بر فرض ثابت ماندن بهای ترافیک در اینترنت چطور پهنای باند بینالملل که منشا آمریکایی دارد برای کاربر ایرانی بهای تمام شده حدود ۳هزار تومان معادل ۳۳ سنت دارد؟! دستگاه اجرایی ایران به ازای هر گیگ فروش ترافیک مبلغ ۱۱.۶۸ دلار یارانه به شهروندان پرداخت میکند یا کشور خارجی دشمن ملت خود و دوست ملت ایران است، به طور قطع کشوری مانند آمریکا با وجود نظام لیبرال سرمایهداری چنین دستودلبازیهایی نمیکند اگر هم پولی خرج شود اهداف استعمارگرایانه در پس آن قراردارد بنابراین مسئولین اجرایی نباید کاربران را بی دفاع در فضای مجازی رها میکردند، اما اگر این تفاوت قیمت کلان از خزانه ایران پرداخت میشود که جای تاسف دو چندان دارد که چطور علاوه بر پرداخت چنین هزینه کلانی سانسور و حاکمیت طرف غربی را میپذیریم! به نظر میآید در هر دو صورت سیاستهای کلان کشور در مواجهه با فضای مجازی نیار به بازنگری جدی دارد، امروز متاسفانه سیاستی در کشور اتخاذ کردهایم که بر اساس مَثلی قدیمی «هم پیازش را میخوریم هم چوبش» که باید این رویه را اصلاح کنیم.
مدیریت نوین نیاز به الگوهای نوین دارد
۴. آنچه مبرهن است، لزوم اداره نوین فضای سایبر با روشی نوین میباشد، در روش نوین محدودسازی به شیوه سنتی و شیوههای منسوخ اعمال حاکمیت جایگاهی ندارد، ایجاد همدلی و تقویت باور ملی همینطور تقویت توان داخلی سبب خواهد شد تا شرکتهای غیر ایرانی حضور در ایران و فعالیت طبق قوانین کشور را بپذیرند، آنها برای حفظ سهم بازار خود هم که شده در یک فضای رقابتی سیاستهای رادیکال خود را کنار خواهند گذاشت و حاکمیت ملی کشور را محترم خواهند شمرد، حتی اگر چنین نشود، معرفی رقبای قدرتمند رغبت مردم را در پی خواهد داشت، واضح است که کاربر فراتر از این که کدام کشور مالک یک سکوی ارائه خدمات است یا چه سیاستی را در مواجهه با ایران و مردم آن در پیش گرفته است تلاش میکند تا سرویسی را مورد بهرهبرداری قرار دهد که سرعت، کیفیت، هزینه و امنیت مطلوبتری را در اختیار وی قرار میدهد همانطور که روزی مصرف کنندۀ ایرانی صرفا از اتومبیلهای اروپایی و آمریکایی استفاده میکرد، اما امروزه سبد متنوعی از خودروهای اروپایی، کرهای، ژاپنی و چینی در سبد مصرف ایرانیان قراردارد، واقعیتی که فقط مربوط به ایران نیست و دربارۀ سایر نقاط جهان هم صدق میکند، آنچه کشور را در موضع خطر قرار میدهد ایجاد انحصار در هر مسئلهای به خصوص برای محصولات غیر ایرانی فارغ از شرقی یا غربی بودن آنها است، امروز انحصار پلتفرمهای غربی مهمترین آفت فضای مجازی کشور است که رفع آن میتواند منجر به ساماندهی فضای مجازی شود، البته باید در این فرآیند از هرگونه اقدام شتاب زدهای اجتناب کرد اگر انتظارات مردم از سکویی برآورده شود، فارغ از هر موضوعی به آن رغبت نشان خواهند داد.
کسب و کاری که اهمیت ندارد!
۵ ـ نکتۀ حائز اهمیت بعدی، رفتار دوگانه در مواجهه با مسئلۀ کسب و کار در فضای مجازی است. اقدام مداخلانه جویانۀ شرکت گوگل در حاکمیت سایبری از دو منظر به کسب و کار جوانان زیادی در ایران آسیب جدی وارد کرد. نخست آن که طراحی و اجرای یک ابراپلیکیشن همینطور یک موتور جستجوگر ملّی مستلزم صرف ساعتها وقت جوانان متخصص ایرانی و هزینۀ مادی فراوان است بنابراین اقدام نابجای گوگل اگر راهبرد مناسبی مقابل آن اتخاذ نشود، باید به معنای در خطر قرارگرفتن صدها شغل تعبیر شود، موقعیتهایی کاری تخصصی که جوانان نخبۀ این سرزمین در آن مشغول به کار هستند، عدم مواجهه صحیح این سکوهای ایرانی میتواند که صدها جوان نخبۀ ایرانی را ناامید کند و منجر به سرخوردگی یا فراتر از آن مهاجرت جوانان کشور شود، در وهلۀ بعد طی این مدّت پیامهای زیادی از فعالین کسب و کارهای خُرد سکوی ایرانی حذف شده دریافت شده که نگران درآمد و کسب و کار خود هستند، جای تعجب دارد که کسی تریبون آنها نمیشود تا نگرانی خود را ابراز کنند!
خنثیسازی تحریمها راهبردی اساسی در فضای مجازی و حقیقی
۶ ـ در مجموع بر اساس آنچه در روزهای اخیر شاهد بودیم جا دارد تا بار دیگر این سوال را مطرح کنیم که اگر بازار رقابتی در فضای مجازی ایجاد نکردیم اگر پیش از این که فضای مجازی ساماندهی شود، شرکتهای ارائه دهندۀ سکوهای غربی تصمیم گرفتند در یک روز تمام صفحات متعلق به ایرانیان را ببندد و کسب و کارهای خُرد را تحریم کند، مدیران فضای مجازی ایران چه راهبرد ثانویهای برای اجرا دارند اگر نفت تحریم میشود، مردم واکنش نشان نمیدهند به این دلیل است که راههایی برای دور زدن این تحریمها وجود دارد و دولت با استفاده از منابع صندوق توسعه ملی بخشی از فشار وارد شده به کشور را تعدیل میکند، اما با وضعیت فعلی اگر روزی شرکت آمریکایی تصمیم بگیرد تا فقط با صدور یک دستور مجازی فعالیت تمام کاربران ایرانی را محدود کند، هیچ راهبرد ثانویهای وجود ندارد و کشور دچار بحران جدی میشود بنابراین لازم است تا مدیران ما دور اندیشانه خود را برای چنین وضعیتی نیز آماده کنند تا غافلگیر نشوند، این مسلک استعمار است که ابتدا وابستگی ایجاد کند، سپس کشور را تحت تحریم قرار دهد و بعد خواستههای خود را مطالبه کند، فرآیندی که جز اضمحلال ارمغانی برای کشورهای هدف نداشته است، البته این خطر صرفاً مربوط به سکوهای ارائۀ خدمات کاربردی نمیشود و این امکان وجود دارد که روزی مدیران غیرایرانی شبکۀ جهانی وب تصمیم بگیرند تا دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت قطع شود بنابراین اگر پیش از واقعه راه علاج را مشخص نکنیم با مشکلات جدی روبرو خواهیم شد، همۀ این دلایل برهانی روشن برای کشور است که اجرای پروژۀ عظیم شبکۀ ملی اطلاعات را تسریع کند و البته با شکستن حصر رسانهای و انحصار رقابتی در فضای مجازی قوی شویم، راهبردی که خواست مقام معظم رهبری در همۀ عرصهها نیز است.
- علی پژوهش کارشناس فضای مجازی - مدتی پیش بود که خبری صفحات مجازی را پر کرد و برخی از هنرمندان، بازیگران و ورزشکاران در جغرافیای سایبری غیر ایرانی از ساخت و فعالیت صفحات جعلی به نام خود گله کردند و لب به اعتراض گشودند که چرا حریم شخصی ما مورد تعدی قرار گرفته است؟! این پازل با همراهی بنگاه سخنپراکنی ملکه انگلیس تکمیل شد و هجمه علیه سرویس ایرانی چند برابر شد تا در نهایت فروشگاه خدمات نرمافزاری گوگل (Googleplay) بر اساس آنچه گزارش کاربران از نقض حریم شخصی میخواند دست به حذف پیامرسان ایرانی بزند، اما نکته عجیبتر حذف همزمان یکی از موتورهای جستجوگر ایرانی همراه با این شبکه اجتماعی آنهم در صبح عاشورا بود، بر همین اساس ذکر چند نکته به نظر ضروری میآید.
دخالت سکویهای غربی در حاکمیت سایبری ایران مسبوق به سابقه است
۱. تقارن این اقدام مداخله جویانه شرکت گوگل با عاشورای حسینی را میتوان از الطاف خفیه الهی دانست، البته مداخله شرکتهای آمریکایی در حاکمیت سایبری ایران و حریم خصوصی کاربران ایرانی مسبوق به سابقه است، پیش از این نیز سیستم عامل IOS دست به حذف سکوهای خدمات کاربردی ایرانی زده بود و کاربران برای استفاده از سرویسهای بومی به اجبار از نسخه وب سکوی خدماتی مد نظر خود استفاده میکردند، تاسف بارتر ارائه خدمات توسط یک تاکسی اینترنتی در قالب برنامه رادیو آنلاین بود تا سیستمعامل آمریکایی این سرویس را حذف نکند، مصداق بعدی حذف پوستههای ایرانی یکی از پیامرسانها در ایران بود که گوگل علاوه بر حذف تمام نسخههای این پوستههای ایرانی از فروشگاه خود، در دخالتی آشکار حریم خصوصی کاربران را نقض کردند و پوستههای ایرانی را مستقیما از تلفنهمراه کاربران حذف کردند، اکنون نیز به بهانه گزارشهای مردم دو سرویس کاربردی ایرانی را حذف کردند!
نقض حریم خصوصی از ادعا تا واقعیت
۲. نقض حریم شخصی کاربران توسط هر نهاد، شرکت، دستگاه و فردی اعم از ایرانی یا خارجی که اتفاق بیافتد به طور قطع ناپسند و مستوجب نکوهش است، اما به شرط این که نقض واقعی اتفاق افتاده باشد، چند مسئله درباره حملات سلبریتیهای هنری و ورزشی به سکوهای ایرانی مبهم است، نخست اینکه برخی بازیکنان تیم مطرح پایتخت برای ادعای نقض حریم شخصی خود مدرکی هم دارند تا اثبات شود که ارائه علامت اصالت اکانت (تیک آبی) به آنها بر اساس قرارداد اسپانسریتگ نبوده است و سکوی ایرانی بدون احراز هویت، اصالت نمایه آنها را تایید کرده است؟ پرسش بعدی سلبریتیهای هنری را مورد پرسش قرار میدهد که نمایه آنها نماد اصالت هم ندارد، جای تعجب دارد که چطور برخی از این حسابها با مدت زمان فعالیت طولانی به تازگی توجه این سلبریتیها را جلب کرده است؟! آیا در تمام این مدت این عزیزان نگران حریم شخصی خود نبودهاند یا تصور میکنند برای کاربران ایرانی مشخص نیست که بسیاری از سلبریتیها اعتقادی به توانمندی بومی ندارند و حضور آنها در سرویسهای ایرانی به اندازهای عجیب است که آفتاب از مغرب زمین طلوع کند؟! بنابراین بعید است کسی اصالت این اکانتها را پذیرفته باشد و خدای نکرده بهرهای از نام آنها برای سرویس ایرانی یا حتی کاربری که کانال غیر اصیل با نام هنرمندان تاسیس کرده است، حاصل شده باشد، اما به نظر میآید منافع برخی که امروز به دلایلی از ساماندهی فضای مجازی و قانونمند شدن آن نگران هستند با خطر جدی روبرو شده است و تلاش دارند با کمک سلبریتیها و نابودی ظرفیتهای بومی که امکان بالقوه رقابت با نمونههای خارجی را دارند، مانع حاکم شدن نظم و قانون بر این فضا شوند. پرسش بعدی این است که چطور هنرمندان و ورزشکاران تا امروز اعتراضی به صفحات و کانالهای متعددی که برای آنها در سکوهای غیر ایرانی بدون احراز هویت تاسیس شده است، اعتراضی نکردهاند، امروز صدها صفحه جعلی با نام مسئولین، مدیران، هنرمندان و ورزشکاران در سرویسهای غیر ایرانی وجود دارد و هیچ فرد یا نهادی هم پاسخگو نیست، اما افرادی که ادعای نقض حریم خصوصی خود را دارند، بدون پیگیری حقوقی از مجاری قانونی، در رسانهها تظلمخواهی میکنند، اما همین اتفاق شاید بیش از گذشته لزوم قانونمند شدن فضای مجازی را نشان میدهد، داشتن قانون مشخص به هر کاربری اجازه میدهد تا تخلفات احتمالی سکوهای داخلی و خارجی را پیگیری کنند و از حقوق خود در مواجهه با شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات دفاع کنند.
چوب و پبازی که میخوریم!
۳. پیشتر از همزمانی حذف سرویسهای ایرانی از فروشگاه گوگل صحبت کردیم، اما ارتباط این اتفاق با عاشورای حسینی چیست که مدعی لطف پنهان خدا در این رخداد هستیم؟ بر کسی پوشیده نیست که بنیادیترین شعار حماسه حسینی «هیهات من الذله» است و این شعار باید در تمام شعائر زندگی انسان تجلی پیدا کند تا در بزنگاه زندگی سپاه امام حسین علیه السلام مقصد نهایی وی باشد، پیروان حسین ذلت را بر نمیتابند، اما پیش از اقدام اخیر شرکت گوگل برخی این ظلمهای آشکار را نمیدیدند یا حسن ظن بیش از اندازه به سرویسهای خارجی داشتند، اما آنها نسبت به چند نکته غافل بودند، نخست آنکه برای حذف نشدن خود را بر اساس خواست سکوهای غیر ایرانی کانالیزه میکردند، بارها شاهد حذف یا مسدود شدن صفحات مجازی مسئولان، مدیران و چهرههای شاخص انقلابی از بستر این سکوهای ارائه خدمات بودیم، البته برخی به اشتباه این تلقی را دارند که حذف حساب کاربری حاکی از اثرگذاری است، اما در حقیقت این شیوه مواجهه پلتفرمهای غیر ایرانی برای استحاله فرهنگی است اگر هر شخص یا نهادی بر افکار عمومی داخلی یا خارجی اثری بیش از مقدار دلخواه آنها داشته باشد به طور کامل حذف میشود؟ مانند آنچه با تلویزیون پرستیوی انجام دادند یا حذف فیزیکی شهید سلیمانی در دنیای حقیقی، در گفتمان فکری غرب هر پدیدهای تجلی مادی نداشته باشد از بین رفته است و اثری ندارد بنابراین حذف حساب لزوما به معنای اثرگذاری ما نیست از سوی دیگر بسیاری از صفحات مذهبی و انقلابی برای جلوگیری از حذف یا محدود شدن، دست به خودسانسوری میزنند، در عکس نوشتهها یا مطالب خود از بردن نام شهدا و قهرمانان ملی مانند شهید سلیمانی پرهیز میکنند یا از کلمات جایگزین استفاده میکنند، اما آیا چنین سانسور عامدانهای به طور ناخودآگاه پذیرش حاکمیت پلتفرمهای غیر ایرانی بر جغرافیای سایبری ایران که حق مسلم کشور است به حساب نمیآید؟! امکان دارد برخی بگویند هدایت محتوا و مدیریت انتخاب ساخته پرداخته ذهن دلواپس ما است، اما چطور امکان دارد زمانی که در شبکه اجتماعی غیر ایرانی مبتنی بر ویدئو و تصویر محتوای سرگرمی فراخوان میشود در میان این محتوا کلیپی سراسر شبهه درباره عاشورا گنجانده شود و بیش از یک میلیون بازدید دریافت کند اگر پلتفرم قصد مدیریت انتخاب و هدایت فکری مخاطب را نداشته باشد!
متاسفانه این قضیه محدود به پذیرش اعمال حاکمیت توسط سرویسهای خارجی نمیشود دستگاه اجرایی ایران در ۸ سال گذشته علاوه بر این که بسط حاکمیت ملی در فضای مجازی را دنبال نکرده است برای تشکر از رژیم آمریکا میلیونها دلار سرمایه کشور را نیز با واسطه یا مستقیم در اختیار آمریکا قرار داده است، بر اساس اطلاعات منتشر شده در مجله فوربز (سال۲۰۱۹) که مجلهای اقتصادی و معتبر در آمریکاست، کاربر آمریکایی برای دریافت یک گیگ ترافیک در اینترنت ۱۲ دلار پرداخت میکند، البته این احتمال وجود دارد که اکنون این مبلغ افزایش پیدا کرده باشد، حال بر فرض ثابت ماندن بهای ترافیک در اینترنت چطور پهنای باند بینالملل که منشا آمریکایی دارد برای کاربر ایرانی بهای تمام شده حدود ۳هزار تومان معادل ۳۳ سنت دارد؟! دستگاه اجرایی ایران به ازای هر گیگ فروش ترافیک مبلغ ۱۱.۶۸ دلار یارانه به شهروندان پرداخت میکند یا کشور خارجی دشمن ملت خود و دوست ملت ایران است، به طور قطع کشوری مانند آمریکا با وجود نظام لیبرال سرمایهداری چنین دستودلبازیهایی نمیکند اگر هم پولی خرج شود اهداف استعمارگرایانه در پس آن قراردارد بنابراین مسئولین اجرایی نباید کاربران را بی دفاع در فضای مجازی رها میکردند، اما اگر این تفاوت قیمت کلان از خزانه ایران پرداخت میشود که جای تاسف دو چندان دارد که چطور علاوه بر پرداخت چنین هزینه کلانی سانسور و حاکمیت طرف غربی را میپذیریم! به نظر میآید در هر دو صورت سیاستهای کلان کشور در مواجهه با فضای مجازی نیار به بازنگری جدی دارد، امروز متاسفانه سیاستی در کشور اتخاذ کردهایم که بر اساس مَثلی قدیمی «هم پیازش را میخوریم هم چوبش» که باید این رویه را اصلاح کنیم.
مدیریت نوین نیاز به الگوهای نوین دارد
۴. آنچه مبرهن است، لزوم اداره نوین فضای سایبر با روشی نوین میباشد، در روش نوین محدودسازی به شیوه سنتی و شیوههای منسوخ اعمال حاکمیت جایگاهی ندارد، ایجاد همدلی و تقویت باور ملی همینطور تقویت توان داخلی سبب خواهد شد تا شرکتهای غیر ایرانی حضور در ایران و فعالیت طبق قوانین کشور را بپذیرند، آنها برای حفظ سهم بازار خود هم که شده در یک فضای رقابتی سیاستهای رادیکال خود را کنار خواهند گذاشت و حاکمیت ملی کشور را محترم خواهند شمرد، حتی اگر چنین نشود، معرفی رقبای قدرتمند رغبت مردم را در پی خواهد داشت، واضح است که کاربر فراتر از این که کدام کشور مالک یک سکوی ارائه خدمات است یا چه سیاستی را در مواجهه با ایران و مردم آن در پیش گرفته است تلاش میکند تا سرویسی را مورد بهرهبرداری قرار دهد که سرعت، کیفیت، هزینه و امنیت مطلوبتری را در اختیار وی قرار میدهد همانطور که روزی مصرف کنندۀ ایرانی صرفا از اتومبیلهای اروپایی و آمریکایی استفاده میکرد، اما امروزه سبد متنوعی از خودروهای اروپایی، کرهای، ژاپنی و چینی در سبد مصرف ایرانیان قراردارد، واقعیتی که فقط مربوط به ایران نیست و دربارۀ سایر نقاط جهان هم صدق میکند، آنچه کشور را در موضع خطر قرار میدهد ایجاد انحصار در هر مسئلهای به خصوص برای محصولات غیر ایرانی فارغ از شرقی یا غربی بودن آنها است، امروز انحصار پلتفرمهای غربی مهمترین آفت فضای مجازی کشور است که رفع آن میتواند منجر به ساماندهی فضای مجازی شود، البته باید در این فرآیند از هرگونه اقدام شتاب زدهای اجتناب کرد اگر انتظارات مردم از سکویی برآورده شود، فارغ از هر موضوعی به آن رغبت نشان خواهند داد.
کسب و کاری که اهمیت ندارد!
۵ ـ نکتۀ حائز اهمیت بعدی، رفتار دوگانه در مواجهه با مسئلۀ کسب و کار در فضای مجازی است. اقدام مداخلانه جویانۀ شرکت گوگل در حاکمیت سایبری از دو منظر به کسب و کار جوانان زیادی در ایران آسیب جدی وارد کرد. نخست آن که طراحی و اجرای یک ابراپلیکیشن همینطور یک موتور جستجوگر ملّی مستلزم صرف ساعتها وقت جوانان متخصص ایرانی و هزینۀ مادی فراوان است بنابراین اقدام نابجای گوگل اگر راهبرد مناسبی مقابل آن اتخاذ نشود، باید به معنای در خطر قرارگرفتن صدها شغل تعبیر شود، موقعیتهایی کاری تخصصی که جوانان نخبۀ این سرزمین در آن مشغول به کار هستند، عدم مواجهه صحیح این سکوهای ایرانی میتواند که صدها جوان نخبۀ ایرانی را ناامید کند و منجر به سرخوردگی یا فراتر از آن مهاجرت جوانان کشور شود، در وهلۀ بعد طی این مدّت پیامهای زیادی از فعالین کسب و کارهای خُرد سکوی ایرانی حذف شده دریافت شده که نگران درآمد و کسب و کار خود هستند، جای تعجب دارد که کسی تریبون آنها نمیشود تا نگرانی خود را ابراز کنند!
خنثیسازی تحریمها راهبردی اساسی در فضای مجازی و حقیقی
۶ ـ در مجموع بر اساس آنچه در روزهای اخیر شاهد بودیم جا دارد تا بار دیگر این سوال را مطرح کنیم که اگر بازار رقابتی در فضای مجازی ایجاد نکردیم اگر پیش از این که فضای مجازی ساماندهی شود، شرکتهای ارائه دهندۀ سکوهای غربی تصمیم گرفتند در یک روز تمام صفحات متعلق به ایرانیان را ببندد و کسب و کارهای خُرد را تحریم کند، مدیران فضای مجازی ایران چه راهبرد ثانویهای برای اجرا دارند اگر نفت تحریم میشود، مردم واکنش نشان نمیدهند به این دلیل است که راههایی برای دور زدن این تحریمها وجود دارد و دولت با استفاده از منابع صندوق توسعه ملی بخشی از فشار وارد شده به کشور را تعدیل میکند، اما با وضعیت فعلی اگر روزی شرکت آمریکایی تصمیم بگیرد تا فقط با صدور یک دستور مجازی فعالیت تمام کاربران ایرانی را محدود کند، هیچ راهبرد ثانویهای وجود ندارد و کشور دچار بحران جدی میشود بنابراین لازم است تا مدیران ما دور اندیشانه خود را برای چنین وضعیتی نیز آماده کنند تا غافلگیر نشوند، این مسلک استعمار است که ابتدا وابستگی ایجاد کند، سپس کشور را تحت تحریم قرار دهد و بعد خواستههای خود را مطالبه کند، فرآیندی که جز اضمحلال ارمغانی برای کشورهای هدف نداشته است، البته این خطر صرفاً مربوط به سکوهای ارائۀ خدمات کاربردی نمیشود و این امکان وجود دارد که روزی مدیران غیرایرانی شبکۀ جهانی وب تصمیم بگیرند تا دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت قطع شود بنابراین اگر پیش از واقعه راه علاج را مشخص نکنیم با مشکلات جدی روبرو خواهیم شد، همۀ این دلایل برهانی روشن برای کشور است که اجرای پروژۀ عظیم شبکۀ ملی اطلاعات را تسریع کند و البته با شکستن حصر رسانهای و انحصار رقابتی در فضای مجازی قوی شویم، راهبردی که خواست مقام معظم رهبری در همۀ عرصهها نیز است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *