ننگ تاریخی آمریکا در افغانستان

8:50 - 31 مرداد 1400
کد خبر: ۷۵۱۰۵۷
هادی سید افقهی در یادداشتی نوشت: فرار آمریکا از افغانستان یک‌بار دیگر ثابت کرد مدل‌های جعلی سیاسی و نسخه‌های حکومتی یانکی‌ها وصله ناهمگونی در منطقه است و با بافت فرهنگی، دینی و عقیدتی اکثریت مردم جور درنمی‌آید.

_ هادی سید افقهی در روزنامه حمایت نوشت: فرار آمریکا از افغانستان و مشاهده سناریوی شکست سنگین ابرقدرت جهان به همراه متحدان غربی در این کشور از یکسو جای خوشحالی و خرسندی دارد و از سوی دیگر، باعث ناراحتی است. از صبح روز یکشنبه هفته گذشته که همزمان با ورود نیرو‌های طالبان به کابل بود و همه دقایق آن زیر ذره‌بین رسانه‌های غربی و بین‌المللی قرار داشت، صحنه فرار شرم‌آور دیپلمات‌های آمریکایی و غربی با هواپیما‌های ترابری یکی از برش‌های ننگینی است که تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد.

بالگرد‌های آمریکایی مسیر سفارتخانه تا فرودگاه کابل را بار‌ها طی کردند تا همه دیپلمات‌های این کشور را از معرض خطر نجات دهند. آن‌ها آمده بودند تا یک شبه‌کشور غربی با دولت-ملتی غرب‌زده را در همسایگی شرقی ایران ایجاد کنند و آن‌قدر به برنامه خود اطمینان داشتند که بزرگ‌ترین پیمان نظامی در جهان را برای جلوگیری از هر نوع تهدیدی ایجاد کردند، اما گمان نمی‌کردند که همه آن تجهیزات را ظرف چند ساعت رها کنند و با چند چمدان کوچک، مفتضحانه از افغانستان بگریزند.

چند روز پیش، از سقوط کابل وقتی خبرنگاران از «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا سؤال کردند که آیا احتمال پیروزی طالبان بر ارتش افغانستان وجود دارد یا خیر، با اطمینان اعلام کرد طالبان با ۷۵ هزار نیرو، حریف ارتش ۳۰۰ هزار نفره افغانستان باآن‌همه تجهیزات و آموزش‌های مدرن نخواهد شد. همین ارتش به‌اصطلاح آموزش‌دیده در طول بیش از ۲۰ سال حضور آمریکا در افغانستان، حتی نتوانست ۲۰ روز هم دوام بیاورد و در برابر طالبان در کابل، کوچک‌ترین مقاومتی نکردند. این در حالی است که خلبانان افغانستان نیز به‌صورت دسته‌جمعی استعفا داده و در بسیاری از مناطق، خود را با تجهیزاتشان به طالبان تسلیم کردند.

از طرفی، چند ساعت پیش از آنکه سفیر آمریکا به‌عنوان آخرین نماد حضور کاخ سفید در افغانستان این کشور را ترک کند، «محمد اشرف غنی» رئیس‌جمهور افغانستان - یار گرمابه و گلستان سناتور‌ها و دولتمردان آمریکایی - با دستپاچگی و درحالی‌که میلیون‌ها دلار غارت‌شده را به همراه داشت، با هواپیما به امارات گریخت. این مهره ضد ایرانی و فراری یک روز قبل در یک سخنرانی دن‌کیشوت‌وار در کاخ ریاست جمهوری، گفت آمریکا از افغانستان و مردمش دفاع خواهد کرد و حتی اگر آمریکا خاک افغانستان را ترک کند، به‌تنهایی در کاخ ریاست جمهوری با طالبان خواهد جنگید!

از طرفی، صحنه‌های شرم‌آور سقوط چندین شهروند افغانستانی از هواپیمای باربری آمریکایی احساسات آزادگان جهان را جریحه‌دار کرد. سقوط مرگبار افغان‌ها علاوه بر این‌که نشان از خلف وعده و بدعهدی غربی‌ها دارد، این پیام را نیز به همراه داشت که هر کس مانند اشرف غنی و برخی رهبران معدوم و فراری کشور‌های منطقه دست به دامن آمریکا شود، دیر یا زود سقوط خواهد کرد.

به قول نشریه آمریکایی «واشنگتن اگزمینر»، اگر بخواهیم ارمغان آمریکایی‌ها را برای افغان‌ها در یک قاب تصویر کنیم چیزی جز ریختن بمب بر سر مردم و رها کردن آن‌ها تا سر حد مرگ نیست. ماجرای انتقال افغان‌ها به ۱۳ کشور درحالی‌که رؤیای ورود به آمریکا و اخذ اقامت آنجا را داشتند نیز عبرت‌آموز است و نشان می‌دهد در این کشور هنوز برخی از بلایی که کاخ سفید و تروریست‌های جنتلمن غربی بر سر راه آن‌ها آورده‌اند درس عبرت نگرفته‌اند.

در حقیقت، آمریکا و ناتو با اشغال افغانستان در سال ۲۰۰۱ و تحمیل قیمومیت خود به مردم این کشور آن‌ها را از تلاش برای ترسیم و تعیین سرنوشت خود محروم کرده و کوشیدند یک نظام به‌اصطلاح آرمانی در قالب نئولیبرالیسم را به آن‌ها تحمیل کنند. افغانستان براثر این جاه‌طلبی اکنون به یک کشور فقیر و محروم از امکانات یک زندگی امروزی تبدیل‌شده، بااین‌حال آن‌ها طالبان را مقصر حال و روز فعلی می‌دانند؛ گروهی که بر اثر حمله آمریکا به بهانه سناریوی ساختگی ۱۱ سپتامبر، همه قوای خود را برای بیرون راندن نیرو‌های آمریکایی متمرکز کرد.

ناگفته نماند که طالبان با همه ایراداتی که به آن وارد است، تا اینجای کار از جهت سیاسی و امنیتی کارنامه نسبتاً مقبولی داشته و درصدد است تا مقدمات تشکیل یک دولت فراگیر را فراهم کند. هرچند به رسمیت شناختن این گروه، وابسته به عملکردش خواهد بود، ولی رویکرد تعاملی با کشور‌های همسایه و قدرت‌های منطقه‌ای از حجم نگاه منفی گذشته کاسته و می‌کوشد به وعده‌های خود عمل کند.

طالبان از مدت‌ها قبل و پیش از آنکه قدرت را در افغانستان به دست گیرد، کوشید پیمانی از بازیگران مهم در شرق و غرب آسیا ایجاد کند و آن را در برابر ائتلاف غربی قرار دهد. همه آن‌ها ازجمله ایران، شاقول همکاری را عملکرد طالبان قرار داده‌اند و به‌ویژه ایران، امنیت مرز‌ها و رعایت موضوعات اخلاقی شامل نحوه برخورد با مردم افغانستان را شرط پذیرش این گروه اعلام کرده‌اند.

با توجه به پیروزی‌های طالبان در این مدت، تحرکات جانبی مانند آنچه در دره پنجشیر روی داد، بعید است راه به‌جایی ببرد به‌ویژه اینکه کشور‌های غربی، حامی مقاومت ضد طالبانی در این منطقه هستند. حالا که اشغالگران خاک این کشور را ترک کرده‌اند، آنچه چشم‌انداز روشنی ایجاد می‌کند، عبارت است از ائتلاف و وحدت همه گروه‌های افغانستانی برای ایجاد یک دولت قوی با حضور همه قومیت‌ها و مذاهب؛ و بالاخره اینکه فرار آمریکا از افغانستان یک‌بار دیگر ثابت کرد مدل‌های جعلی سیاسی و نسخه‌های حکومتی یانکی‌ها وصله ناهمگونی در منطقه است، با بافت فرهنگی، دینی و عقیدتی اکثریت مردم جور درنمی‌آید و این وصله، دیر یا زود فرسوده شده و خواهد افتاد؛ لذا آمریکایی‌ها باید از این ماجرا درس بگیرند و همه نیرو‌های اشغالگر خود را از منطقه به‌ویژه از عراق خارج کنند تا از تکرار یک سناریوی دیگر مشابه آنچه در افغانستان روی داد جلوگیری کنند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *