شگرد تازه برخی سیاسیون برای خودنمایی در نشریات زنجیرهای/نهضت نامهنگاریهای بلاوجه!
خبرگزاری میزان - برخی افراد باتوجه به نزدیک شدن موسم انتخابات مجلس دهم، با شناختی که از پایگاه اجتماعی ضعیف خود دارند، نهضت نامهنگاریهای بلاوجه را آغاز کردهاند، تا از این طریق هم در نشریات زنجیرهای مطرح باشند و هم راهی برای ورود به بهارستان پیدا کنند!
خبرگزاری میزان -
-گروه سیاسی: چند صباحی است که نوشتن نامههای سرگشاده به رویه برخی سیاسیون تبدیل شده است؛ مقصد و مقصود این نامهها متفاوت است؛ بعضی از آنها خطاب به مقامات و مسئولان نوشته میشود و بعضی دیگر، گیرنده مشخصی ندارند و کارکرد آنها صرفا قلم فرسایی و خودنمایی نویسندگانشان است.
این نامهها عمدتا دارای اشتباهات و اغلاط فاحش هستند، که از سواد ته کشیده و یا درک و تفسیر نادرست نویسندگانشان از قانون و امور جاریه مملکتی و سیاسی نشات میگیرد؛ برای مثال یکی از شبه روشنفکران که هرازچندگاهی با نظریههای شاذ و دمدستی خود اسباب سرگرمی اصحاب سیاست و رسانه را فراهم میکند، در یکی از نامههای خود که محتوایش سفارش به دست اندرکاران جایزه صلح نوبل بود، اشتباها به جای سفیر نروژ، سفیر سوئد را مورد خطاب قرار داد!
اما از اشتباهات سهوی نامهنگاران این روزهای سپهر سیاسی ایران که بگذریم، اشتباهات موجود در برخی نامهها، نه سهوی که تعمدی است و از اغراض سیاسی خاص و مرموز نویسندگان آنها نشات میگیرد. نویسندگان نامههای مزبور اغلب با تمسک به حربهها و شگردهایی همچون "قلب واقعیت"، "پاره حقیقتگویی" و "حرکت از پله دوم" سعی در القاء مفاهیم خاص و جهت دار به اذهان عمومی جامعه دارند؛ آنها همچنین با نبش قبر اتفاقات گذشته، به دنبال موج سواری رسانهای و مطرح نگه داشتن نام خود در برخی نشریات زنجیرهای هستند.
قدمت و پیشینه نامهنگاری و مکاتبه در فضای سیاسی ایران به دوران مشروطه بازمیگردد، زمانیکه میزا نصرالله خان مشیرالدوله نائینی صدراعظم وقت در نامهای به وثوقالدوله نماینده مجلس شورا، از وی به جهت تصویب طرح ممنوعیت استقراض خارجی گلایه میکند.
اما با توسیع فضای سیاسی کشور در طی سالیان متمادی و گذر از مراحل و برهههای حساس و سرنوشتساز، نهضت نامهنگاری میان سیاسیون ایرانی نیز گستردهتر شد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، نامههایی میان مراجع عظام و کارگزاران حکومتی ردوبدل شد که محتوای اکثر آنها پیرامون نحوه و چگونگی قوام پیداکردن نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی بود.
نضج گیری و شروع نامهنگاری و مکاتبه سیاسیون در دوره جدید، به انتخابات ریاست جمهوری دهم باز میگردد؛ زمانیکه تنور انتخابات به مدد مناظرههای تلویزیونی بیش از پیش داغ شده بود و فعالان و کنشگران سیاسی و حتی فرهنگی و اجتماعی برای اعلام وجود و گاهی اعلام خطر! دست به قلم میشدند و نامههایی را با مقاصد مختلف به مقصدهای نامعلوم و گاه معلوم ارسال می کردند.
حاشیهسازترین نامهای که در ایام انتخابات ریاست جمهوری دهم نگاشته شد، نامه بدون سلام یکی از مسئولان سابق خطاب به عالیرتبه ترین مقام نظام بود؛ نامهای مشحون از تناقض و عقدهگشایی که به اعتقاد بسیاری از فعالان سیاسی و رسانهای، چراغ سبزی برای جریان تجدیدنظرطلب و مزدوران خیابانیشان جهت مقابله با جمهوریت و اسلامیت نظام و آشوبافکنی و فتنهگری در ایام پس از انتخابات 88 بود.
البته دو تن از کاندیداهای شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز پس از اعلام نتایج آن انتخابات، به منظور پیادهسازی عملیات طراحی شده در اتاق فکرهای بیگانه، برخی از مطالبات غیرقانونی خود از جمله ابطال نتایج انتخابات را از طریق نامه نگاری پیگیری میکردند! البته باید به این نکته هم اشاره کرد که تمام نامههای نگاشته شده در آن مقطع زمانی از جنس طرفداری و جانبداری از جریان معلوم الحال فتنه گر نبود و نیروهای ارزشمدار جبهه انقلاب نیز نامههایی هشدارآمیز و دلسوزانه را برای سران فتنه ارسال میکردند.
پس از فروکش کردن آتش فتنه 88، رفته رفته از عطش سیاسیون برای نامه نگاری کاسته شد و دلبستگان فتنه 88 نیز به لاک سکوت و انزوا سیاسی خزیدند و سایر کنشگران سیاسی و رسانه ای نیز به استمرار فعالیتهای خود پرداختند.
اما در روزها و ماههای اخیر، بار دیگر برخی از افراد دست به قلم شدهاند و پیرامون موضوعات و سوژههایی نامهنگاری میکنند که در فضای امروز جامعه هیچ محلی از اعراب ندارند.
برخی معتقدند، این افراد باتوجه به نزدیک شدن موسم انتخابات مجلس دهم، با شناختی که از پایگاه اجتماعی ضعیف خود دارند، نهضت نامهنگاریهای بلاوجه را آغاز کردهاند، تا از این طریق هم در نشریات زنجیرهای مطرح باشند و هم راهی برای ورود به بهارستان پیدا کنند و یا احتمالا اگر در بهارستان ساکن هستند، سکونت خود را نیز تجدید کنند!
اما فرد یا افرادی که این روزها، تمام هم و غم را معطوف به نوشتن و ارسال نامههای سرگشاده پیرامون موضوعات بلاوجه و بیربطی چون محکومیت یک مجرم اقتصادی و امنیتی و یا محکومیت قانونی فتنه گران سال 88 میکنند، ای کاش اندکی هم به فکر منافع و مصالح ملی باشند و با توجه به جایگاهشان برای رفع مشکلات مردم و پیشبرد اهداف نظام کوشا باشند، و گرنه متهم کردن شخصیتهای نظام و هجمه پراکنی علیه نهادهای قانونی کشور، فعلی است که شب و روز از سوی رسانههای بیگانه انجام میشود.
این نامهها عمدتا دارای اشتباهات و اغلاط فاحش هستند، که از سواد ته کشیده و یا درک و تفسیر نادرست نویسندگانشان از قانون و امور جاریه مملکتی و سیاسی نشات میگیرد؛ برای مثال یکی از شبه روشنفکران که هرازچندگاهی با نظریههای شاذ و دمدستی خود اسباب سرگرمی اصحاب سیاست و رسانه را فراهم میکند، در یکی از نامههای خود که محتوایش سفارش به دست اندرکاران جایزه صلح نوبل بود، اشتباها به جای سفیر نروژ، سفیر سوئد را مورد خطاب قرار داد!
اما از اشتباهات سهوی نامهنگاران این روزهای سپهر سیاسی ایران که بگذریم، اشتباهات موجود در برخی نامهها، نه سهوی که تعمدی است و از اغراض سیاسی خاص و مرموز نویسندگان آنها نشات میگیرد. نویسندگان نامههای مزبور اغلب با تمسک به حربهها و شگردهایی همچون "قلب واقعیت"، "پاره حقیقتگویی" و "حرکت از پله دوم" سعی در القاء مفاهیم خاص و جهت دار به اذهان عمومی جامعه دارند؛ آنها همچنین با نبش قبر اتفاقات گذشته، به دنبال موج سواری رسانهای و مطرح نگه داشتن نام خود در برخی نشریات زنجیرهای هستند.
قدمت و پیشینه نامهنگاری و مکاتبه در فضای سیاسی ایران به دوران مشروطه بازمیگردد، زمانیکه میزا نصرالله خان مشیرالدوله نائینی صدراعظم وقت در نامهای به وثوقالدوله نماینده مجلس شورا، از وی به جهت تصویب طرح ممنوعیت استقراض خارجی گلایه میکند.
اما با توسیع فضای سیاسی کشور در طی سالیان متمادی و گذر از مراحل و برهههای حساس و سرنوشتساز، نهضت نامهنگاری میان سیاسیون ایرانی نیز گستردهتر شد. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، نامههایی میان مراجع عظام و کارگزاران حکومتی ردوبدل شد که محتوای اکثر آنها پیرامون نحوه و چگونگی قوام پیداکردن نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی بود.
نضج گیری و شروع نامهنگاری و مکاتبه سیاسیون در دوره جدید، به انتخابات ریاست جمهوری دهم باز میگردد؛ زمانیکه تنور انتخابات به مدد مناظرههای تلویزیونی بیش از پیش داغ شده بود و فعالان و کنشگران سیاسی و حتی فرهنگی و اجتماعی برای اعلام وجود و گاهی اعلام خطر! دست به قلم میشدند و نامههایی را با مقاصد مختلف به مقصدهای نامعلوم و گاه معلوم ارسال می کردند.
حاشیهسازترین نامهای که در ایام انتخابات ریاست جمهوری دهم نگاشته شد، نامه بدون سلام یکی از مسئولان سابق خطاب به عالیرتبه ترین مقام نظام بود؛ نامهای مشحون از تناقض و عقدهگشایی که به اعتقاد بسیاری از فعالان سیاسی و رسانهای، چراغ سبزی برای جریان تجدیدنظرطلب و مزدوران خیابانیشان جهت مقابله با جمهوریت و اسلامیت نظام و آشوبافکنی و فتنهگری در ایام پس از انتخابات 88 بود.
البته دو تن از کاندیداهای شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز پس از اعلام نتایج آن انتخابات، به منظور پیادهسازی عملیات طراحی شده در اتاق فکرهای بیگانه، برخی از مطالبات غیرقانونی خود از جمله ابطال نتایج انتخابات را از طریق نامه نگاری پیگیری میکردند! البته باید به این نکته هم اشاره کرد که تمام نامههای نگاشته شده در آن مقطع زمانی از جنس طرفداری و جانبداری از جریان معلوم الحال فتنه گر نبود و نیروهای ارزشمدار جبهه انقلاب نیز نامههایی هشدارآمیز و دلسوزانه را برای سران فتنه ارسال میکردند.
پس از فروکش کردن آتش فتنه 88، رفته رفته از عطش سیاسیون برای نامه نگاری کاسته شد و دلبستگان فتنه 88 نیز به لاک سکوت و انزوا سیاسی خزیدند و سایر کنشگران سیاسی و رسانه ای نیز به استمرار فعالیتهای خود پرداختند.
اما در روزها و ماههای اخیر، بار دیگر برخی از افراد دست به قلم شدهاند و پیرامون موضوعات و سوژههایی نامهنگاری میکنند که در فضای امروز جامعه هیچ محلی از اعراب ندارند.
برخی معتقدند، این افراد باتوجه به نزدیک شدن موسم انتخابات مجلس دهم، با شناختی که از پایگاه اجتماعی ضعیف خود دارند، نهضت نامهنگاریهای بلاوجه را آغاز کردهاند، تا از این طریق هم در نشریات زنجیرهای مطرح باشند و هم راهی برای ورود به بهارستان پیدا کنند و یا احتمالا اگر در بهارستان ساکن هستند، سکونت خود را نیز تجدید کنند!
اما فرد یا افرادی که این روزها، تمام هم و غم را معطوف به نوشتن و ارسال نامههای سرگشاده پیرامون موضوعات بلاوجه و بیربطی چون محکومیت یک مجرم اقتصادی و امنیتی و یا محکومیت قانونی فتنه گران سال 88 میکنند، ای کاش اندکی هم به فکر منافع و مصالح ملی باشند و با توجه به جایگاهشان برای رفع مشکلات مردم و پیشبرد اهداف نظام کوشا باشند، و گرنه متهم کردن شخصیتهای نظام و هجمه پراکنی علیه نهادهای قانونی کشور، فعلی است که شب و روز از سوی رسانههای بیگانه انجام میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *