ادعاهای انگلیس مبنی بر پرداخت وام برای کمک به قحطی
قحطی بزرگ ۱۹۱۹ - ۱۹۱۷، بیتردید بزرگترین فاجعه تاریخ ایران و بسیار فراتر از همه فجایع پیش از خود بوده است. کتاب «قحطی بزرگ» نشان میدهد ۸ تا ۱۰ میلیون ایرانی، ۴۰ تا ۵۰ درصد کل جمعیت ایران، در اثر گرسنگی و مرضهای ناشی از آن و سوء تغذیه از میان رفتهاند.
خبرگزاری میزان -
شش ماه بعد وایت گزارش میکند:
مساعدههای ماهانه دولت انگلیس به کابینه فعلی به مبلغ سیصد و پنجاه هزار تومان ادامه دارد، اما هیچ برنامه مشخصی برای بازپرداخت آنها و یا بهره ناشی از آنها تاکنون صورت نگرفته است.
سه ماه بعد وایت گزارش میکند اوضاع مالی دولت بسیار بهبود یافته است: مالیه ایران در اسف انگیزترین وضعیت قرار داشت و خزانه، منابع کافی برای ضروریترین نیازهای روزانه دولت را در اختیار نداشت. دولت انگلیس آماده و مایل به کمک بود و از هنگامی که کابینه وثوق الدوله در اوت ۱۹۱۸ قدرت را به دست گرفته است، انگلیس ماهانه سیصد و پنجاه هزار تومان مساعده به دولت ایران پرداخت کرده است.
این «مساعدهها» تا سقوط کابینه وثوق الدوله در ژوئن ۱۹۲۰ ادامه یافت. علاوه بر پرداختهای ماهانه به کابینه وثوقالدوله، اوضاع مالی نیز بهبود یافته بود. کالدول خبر میدهد هزینههای دولت ایران کاهش یافته بوده است. به طور مشخص، انگلیسیها کنترل قزاقخانه را به دست گرفته بودند و هزینههای آن را پرداخت میکردند و ژاندارمری ایران نیز به کلی منحل شده بود. او شرح میدهد:
دولت ایران علاوه بر دریافت مازاد درآمد گمرکات جنوب، همان طور که گفته شد ماهانه مساعدههای خاصی از دولت انگلیس دریافت میکرد. علاوه بر این، هزینههای دولتی آنها با توجه به این که شمار نیروهای ژاندارمری به کمتر از سه هزار نفر نسبت به هشت هزار نفر پیشین، کاهش یافته و فوج قزاق نیز هم اکنون از سوی انگلیس تامین مالی میشود، بسیار کاهش یافته است.
کالدول این گونه نتیجه گیری میکند:
به این ترتیب ایران در موقعیتی است که تا زمان ادامه جنگ قادر به تامین نیازهای آتی خود هست. پس از جنگ موقعیت آن به سختی میتواند تا این حد مطلوب باشد.
کالدول میافزاید: «قدرت شاه نابود شده است و هیچ چیز هم جای آن را نگرفته است.»
- با وجود بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول، در طول این جنگ به ضربات و خسارت جبران ناپذیری بر پیکره میهن و ملت ما وارد آمد. ورود بیمحابای قوای بیگانه و نیروهای متخاصم به خاک ایران در فقدان یک دولت قوی و متمرکز و دارایی سامانه اداری کارآمد، هرج و مرج و ناامنی و پراکندگی و بیثباتی را دامن زده و به تشدید ضعف دولت مرکزی و ضخامت حال و وضع اقتصادی و اجتماعی مردم ایران انجامید. در نتیجه ایران بیطرف که با هیچ کشوری در جنگ نبود، تقریباً به اندازه یک کشور در حال جنگ خسارات و خرابی تحمل کرد.
در میان آن همه نابسامانی و بدبختی، بروز قحطی بزرگ و فراگیر در ایران مزید بر علت شد. قحطیای که علاوه بر خشکسالی چند ساله، حضور نیروهای بیگانه - به ویژه قوای انگلیس - در تشدید آن مؤثر و بلکه از علل اصلی آن بود؛ در نتیجه آن شمار زیادی از مردم ایران، در ابعادی باورنکردنی به ورطه مرگی هولناک افتادند.
کتاب «قحطی بزرگ» بازبینی و تکمیل شده کتاب نخست «محمدقلی مجد» درباره قحطی بزرگ ۱۹۱۹_۱۹۱۷ است که در ۲۰۰۳ منتشر شد. در سلسله برشهایی، به بازخوانی این کتاب میپردازد.
***
کالدول گزارش میکند:
پیشرفتهای مشخصی صورت گرفته است، اکنون پرداختهای ماهانه دولت انگلیس دولت ایران را قادر ساخته تا نیازهای جاری اداری خود را تامین کند. زمان قابل توجهی است که هیچ مبلغی پرداخت نشده است؛ اما کل بدهی ناشی از این مساعدهها تا پایان جنگ مبلغ زیادی خواهد شد. بهره و سررسید این مساعدهها هنوز مشخص نیست، اما در پایان جنگ مشخص خواهد شد.
پیشرفتهای مشخصی صورت گرفته است، اکنون پرداختهای ماهانه دولت انگلیس دولت ایران را قادر ساخته تا نیازهای جاری اداری خود را تامین کند. زمان قابل توجهی است که هیچ مبلغی پرداخت نشده است؛ اما کل بدهی ناشی از این مساعدهها تا پایان جنگ مبلغ زیادی خواهد شد. بهره و سررسید این مساعدهها هنوز مشخص نیست، اما در پایان جنگ مشخص خواهد شد.
شش ماه بعد وایت گزارش میکند:
مساعدههای ماهانه دولت انگلیس به کابینه فعلی به مبلغ سیصد و پنجاه هزار تومان ادامه دارد، اما هیچ برنامه مشخصی برای بازپرداخت آنها و یا بهره ناشی از آنها تاکنون صورت نگرفته است.
سه ماه بعد وایت گزارش میکند اوضاع مالی دولت بسیار بهبود یافته است: مالیه ایران در اسف انگیزترین وضعیت قرار داشت و خزانه، منابع کافی برای ضروریترین نیازهای روزانه دولت را در اختیار نداشت. دولت انگلیس آماده و مایل به کمک بود و از هنگامی که کابینه وثوق الدوله در اوت ۱۹۱۸ قدرت را به دست گرفته است، انگلیس ماهانه سیصد و پنجاه هزار تومان مساعده به دولت ایران پرداخت کرده است.
این «مساعدهها» تا سقوط کابینه وثوق الدوله در ژوئن ۱۹۲۰ ادامه یافت. علاوه بر پرداختهای ماهانه به کابینه وثوقالدوله، اوضاع مالی نیز بهبود یافته بود. کالدول خبر میدهد هزینههای دولت ایران کاهش یافته بوده است. به طور مشخص، انگلیسیها کنترل قزاقخانه را به دست گرفته بودند و هزینههای آن را پرداخت میکردند و ژاندارمری ایران نیز به کلی منحل شده بود. او شرح میدهد:
دولت ایران علاوه بر دریافت مازاد درآمد گمرکات جنوب، همان طور که گفته شد ماهانه مساعدههای خاصی از دولت انگلیس دریافت میکرد. علاوه بر این، هزینههای دولتی آنها با توجه به این که شمار نیروهای ژاندارمری به کمتر از سه هزار نفر نسبت به هشت هزار نفر پیشین، کاهش یافته و فوج قزاق نیز هم اکنون از سوی انگلیس تامین مالی میشود، بسیار کاهش یافته است.
کالدول این گونه نتیجه گیری میکند:
به این ترتیب ایران در موقعیتی است که تا زمان ادامه جنگ قادر به تامین نیازهای آتی خود هست. پس از جنگ موقعیت آن به سختی میتواند تا این حد مطلوب باشد.
کالدول میافزاید: «قدرت شاه نابود شده است و هیچ چیز هم جای آن را نگرفته است.»
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *