- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
برجستهسازی رقابتها در حوزه انرژی
یکی از محورهای دیگری که در گزارشهای مؤسسه کارنگی بررسی میشود وضعیت تولید انرژی در اقتصاد ایران و روسیه است؛ زیرا هر دو کشور تولیدکننده انرژیهای هیدروکربنی هستند در رده اصلی فروشندگان گاز طبیعی قرار دارند که نفس این وضعیت، آنها را رقبای طبیعی در بازار انرژی ساخته است.
در این خصوص، تکرار ادعای مقامات غربی مبنی بر اینکه ایران در دوران پساتحریم تلاش خواهد کرد که سهم روسیه را از تأمین گاز اروپا به دست آورد مسئله مهم و قبال اعتنایی است. نویسندگان مقالات مربوط به ایران در بنیاد کارنگی در این خصوص مطالبی را منتشر کردهاند که میتواند در مقالات ترنین و کاژانوف مصادیق آن را بارها مشاهده کرد.
همپیمانی همراه با رقابت در سوریه
رد تولیدات کارنگی زمینه اصلی همکاریهای نزدیک و همپیمانی ایران و روسیه موضوع سوریه معرفی میشود. این دو کشور همواره با آمریکا و سیاستهای سلطهگرایانه آن مخالف بودهاند؛ ولی موضوع سوریه رابطه این دو کشور را به سطح جدیدی ارتقا داده است.
کارشناسان این اندیشکده علیرغم تشریح این وضعیت بیان میدارند که اهداف روسیه در سوریه با اهداف ایران و هم پیمانان آن به هیچرو همخوانی ندارد.
ایران و حزبالله برای «حفظ اسد» در قدرت میکوشند و نگاه کلان آنها بقا محوری است که در نهایت، رژیم صهیونیستی را تحت فشار قرار میدهد؛ اما حضور روسیه در آنها محوری است که در نهایت رژیم صهونییستی را تحت فشار قرار میدهد؛ اما حضور روسیه در خاورمیانه نوعی مقابله با انحصار بازیگری جهانی غرب و آمریکا در منطقه خاورمیانه و ایجاد فرصتهای جدید برای چانهزنی در مورد منافع جهانی روسیه است؛ بنابراین، این کشور به دنبال حفظ نظامی همسو با خود در سوریه است که منافعش را به رسمیت بشناسد و الزاماً شخص بشار اسد مورد نظر روسها نیست.
این فرصتسازی علواه بر ورود مستقیم به منطقه از طریق حمایت از گروهها و کشورهای عضو محور مقاومت صورت خواهد گرفت.
روسیه با افزایش حضور در خاورمیانه و مشارکت فعالانه در بحران سوریه و اتخاذ مواضعی در برابر غرب، که بیشتر به مواضع جمهوری اسلامی ایران نزدیک است، به نوعی وارد محیط امنیتی رژیم صهیونیستی شده است، اما این به آن مفهوم نیست که هم جهت بودن نگاه این دو کشور در سوریه به معنی تطالبق میان دیدگاههایشان در خصوص رژیم صهیونیستی است.
این دیدگاه نیز در مواضع اکثر تحلیلگران بنیاد کارنگی روسیه وجود دارد. از نظر این تحلیلگران، انتخابهای پوتین در دوگانه ایران یا رژیم صهیونیستی محدود و محصور نخواهد بود و با هر دو بازیگر به اندازه وزن هر یک تعامل خواهد کرد.
انتهای پیام/