رها شدن انسان از زمین با ترکیب مینوی رنگ و نور در مساجد
به گزارش ، قرآن مجید، کعبه را به عنوان نیایشگاه خداوند و اولین مسجد بر کره خاکی اعلام میکند. مسجد به معنای امروزی با ورود محمد (ص)، پیامبر اسلام به مدینه در عربستان سعودی با نام مسجد النبی (ص) بنا نهاده شد.
مسجد ضمن این که نیایشگاه مسلمانان است، محلی برای گردهمایی نیز است. از اعجاب کعبه و مسجد به عنوان محل نیایشگاه خداوند این است که اکنون با گذر قرنها همچنان بزرگترین محل گردهمایی دائم برای مسلمانان باقی مانده است.
مسجد یکی از مولفههای شهر اسلامی است اما لزوما هر شهری که در آن گنبد و مناره دیده میشود یک شهر اسلامی نیست. در نتیجه باید در عناصر و مولفههای دیگری که نه تنها کالبد بلکه روح وهویت شهرها را میسازند به دنبال نشانههایی از زیست مسلمانان و الگوهای یک شهر اسلامی بود.
به مرور استفادههای دیگری نظیر قضاوت، نگهداری بیتالمال، برپایی اجتماعات بزرگ نیز از مسجد شد که آن را نماد قدرتمند اسلام کرد. کارکردی که هم عرصههای دینی و هم قلمروهای دنیوی را در برداشت.
برای پاسخگویی به هر دو این جنبهها مسجد جامع سر برآورد و فقدان نهادها و بناهای رسمی عمومی نظیر تالار شهر یا محاکم اسلامی، به نقش دووجهی مسجد جامع اهمیت بیشتری بخشید هر چند که طرح کلی مسجد با جامع چندان تفاوتی ندارد و در واقع «جامع» عملاً ابعاد بزرگتر و تزئینات بیشتری دارد.
اما نوع دیگری از مسجد نیز وجود دارد که مساجد شبستانی نام دارد و برگرفته از ته رنگ مسجد پیامبر در مدینه است. این نوع مساجد دارای نقشهای مستطیل شکل با حیاط مرکزی و شبستانی در جهت قبله هستند. مساجد ابتدای اسلام اغلب دارای طرح شبستانی بودهاند.مسجد جامع فهرج، مسجد تاریخانه دامغان، مسجد جامع نیشاپور، مسجد اولیه جامع اصفهان، مسجد اولیه جامع یزد، مسجد اولیه جامع ساوه، مسجد جامع نائین و مسجد اولیه جامع اردستان دارای طرح شبستانی میباشند.
مساجد در ابتدا بسیار ساده ساخته می شدند و معمولاً سقف حصیری داشتند اما هنگامیکه اسلام در ایران استحکام یافت مساجد با گنبد ساخته شد. قدیمی ترین نمونه مساجد با گنبد چارطاقی مربوط به مسجد الاقصی است که قبل از اسلام ساخته شده است. در ایران ساسانی بیشتر آتشکدهها بصورت چارطاقی و گنبد دار مدور بودند و همین سبک در ساخت مساجد ایران بکار گرفته شد و سپس مناره بر آن افزوده شد.
در کشورهای شمال آفریقا مساجد فاقد گنبد است و بصورت یک منارهای ساخته میشود. مساجد قدیم تر در جهان عرب فاقد مناره هستند.اما مساجد در معماری ایران از سیر طراحی تکاملی برخوردارند.کاشی کاری سنتی از مهمترین عناصر تزئینی مساجد ایرانی است.در واقع به معماری مساجد ایرانی که نگاهی بیندازیم می بینیم که با انسان حرف می زنند. قاعده هشت وجهی گنبد کنایه از کرسی الهی و عالم فرشتگان و قاعده مربع وچهارگوش نماد جهان جسمانی روی زمین است، ساختار مقرنس بازتابی از نمونههای مثالی آسمان وتبلور آسمانی در قالبهای زمینی است.از سوی دیگر قوس ایرانی به سوی بالا حرکت دارد و به امر متعالی صعود میکند و قوس مغربی حرکتی درونی و به سوی قلب دارد.
در بعضی از مساجد قدیمی ایران نورگیرها از خشت خام هم دیده شدهاند که دارای نقوش اسلیمی هستند و به علت وجود چند نور در آنها، توجه همگان به آن معطوف می شود. یکی از زیباترین پنجرههای نورگیر، پنجرههای مشبک چوبی مسجد جامع اصفهان است که با طرحهای متنوع گره سازی، عملکردی در پنجرهها و درهای ارسی دارند. امروزه بسیاری از ضریحهای امامزادههای ایران به صورت شبکههای چوبی و یا منبت کاری در آمدهاند از آثار جالب مراکز مذهبی اند.
در مسجد شیخ الطف الله نور کیفیتی ورای ماده پیدا نموده تا آن جا که نور از جداره شمال شرقی به جداره جنوب غربی تابیده و به محراب نقشی ورای ماده میدهد. همچنین نور از جدارههای طوقه گنبد عبور کرده و پیچ و تاب شبکهها را برروی گنبد خانه انداخته و مانند این است که این نقوش با سبک بالی در حال رقصند. این سیالیت همان احساس تعلیق است که در معماری دوره اصفهانی به خوبی میتوان دید. از آنجا که سیال بودن باعث میشود بنا سبک تر به نظر رسد و به بیننده کمک میکند تا از عالم مادی به عالم معنوی رود. همانند گنبد خانههای مساجد که در گذر زمان کالبد سبک تری پیدا نمودهاند تا آنجا که علاوه بر کاهش جرز، بازشوهایی در بدنه و طوقه گنبد ایجاد شده و نور را به داخل فضا میکشاند و حس سیال بودن گنبد را به مخاطب ارمغان میدهد چرا که گنبد در زیر امواجهای نور قرار گرفته و حس تعلیق را به وجود میآورد، همانا که مصالح با پیوند نور آسمانی میشوند.
ویژگیهای ساختاری هر مسجد شامل انعطاف ذاتی، بی تفاوتی نسبت به نماهای خارجی، تاکید متقابل بر فضای داخلی، و گرایش طبیعی به تزئینات کاربردی است. زمانی که از مسجد «جامع» سخن می گوییم در واقع همان مسجد است با ویژگیهایی مضاف و فراتر از مسجد و وام گرفته شده از معماری دوره بیزانس با ریشههای کلاسیک.
مساجد ایران تمثیلی از بینهایت است. رساندن انسان به کمال وترکیب کننده رمز قدسی به گونهای که این مکان دارای تقدس است و انسان با اشراق درونی با ان ارتباط برقرار میکند. این حرکت و سیر کمالگرایانه لازمه هر بنای مذهبی است که اساساً محل بندگی و پرستش است. هنر به کمال رسیده ایرانیان با بهرهگیری از مفاهیم هندسی کیهانی همواره نمود بینهایت در یک نهایت یا صورت بوده است.
مساجد در نهایت نفس را به حقیقت ازلی و کمال حقیقی میرساند. این نائل شدن باحضور و شهودی همراه است که همواره حرکت در مکان و دیدنی از جنس شناخت از لحظه ورود تا به انتها با موحد همس است. تمامی مراتب این حرکت مکانی چون طریقت عرفانی آرام آرام نور حقیقت را در دل آشکار کرده انسان را از حشو و زواید خارج از این مکان مقدس منزه میدارد.
ورودی در مساجد ایران جایگاه انتخاب واطمینان است و تمایز را در مکان نشان میدهد و بیان میدارد که هویتی قدسی وکاملا متفاوت با پهنه هیولایی اطراف درحال وقوع است. عمدتاً ورودیهای مساجد ایران حرکتی روحانی به سوی آسمان دارد. به طور کلی هرچه به گذشته بازمیگردیم درمییابیم که زندگی انسان با کیهان و آسمان بیشتر مرتبط بوده است.
جلوههای این ارتباط را درقالب نقوش هندسی چون خورشید ماه و ستارهها در معماری مییابیم که آنها را در تزیینات به صورت اجر کاری یا کاشی کاری و یا درکل حجم معماری در قالب استفاده از حجمها هندسی مطلقی چون مکعب یا مربع مسطیل یا دایره یا احجامی از این قبیل ملاحظه میکنیم. هندسه این نقوش دارای کششی درونی و به صورت متحدالمرکز و یا مرکزگرا نمایان میشود. حرکت اجزای کوچکتر و چرخش آنها به دور اجزای دیگر بخشی از چرخش و حرکت کلی است. اجزا در یک نقش در عین حال که دارای اتحاد کلی هستند در بین خود نیز دارای وحدتی یکسان اند وبه سوی یک مرکز دارای یک حرکت درونی هستند. این در واقع قانون نظم طبیعی در جهان هستی است. منبت کاریها گره چینیها یا کاشی کاریها به ایجاز این نظم کیهانی را به تصویر میکشند. تمامی نقوشی که به صورت طرحهای اسلیمی هستند در یک حرکت دایره وار قابل مهار شدن در دایرهاند. این دوایر نامرئی چون روح یا پهنه بیانتها معنا همواره در نقوش حضور دارند، بیانگر ماهیت مینویی آن است. این نقوش اصول حقیقی را به نمایش میگذارد که بر اساس معرفت وجود و هستی شناسی علاوه بر این که الگویی طبیعی در جهان هستی است در بردارنده معنای ازلی نیز هست که ره یافتن به این معنا از طریق مشاهده و درک تحقق مییابد.
هندسه پیش تاق یا ایوان ورودی به صورت یک مستطیل کشیده شده است که عمدتاً با دو مناره در دو طرف ترکیب میشوند و با زبان سکوت شهادت میدهند که در این جا اتفاقی مقدس رخ میدهد. علاوه بر این تفاوت مقیاس و شکستنی که در خط آسمان عناصر اطراف خود ایجاد میکند بر حرکت رو به بالای ورودی بیشتر تاکید میکند. این عروج روحانی در پیش تاق یا موتیفهایی چون منارهها و کاشی کاریها برروی منارهها به صورت اجر کاری و با طرحهای اسلیمی مقرنسها پیچهای تزیینی نیلی رنگ محیط و قوسهای تیزه دار بیان میشود. فضای ورودی آغاز سفرعرفانی است که درون را به آنچه شایسته رسیدن اوست سوق میدهد.