داغ نزاع و پرخاش بر پیشانی شهر
پدیدار خشونت و نزاع در جامعه ایرانی حکایتگر غضبناکیِ از بند رستهی گروههای پرشماری از شهروندان است. در چنین احوالی یک حادثه کوچک هم میتواند جرقهای باشد برای فاجعهای خشونت بار. چنین اتفاق پیش پا افتادهای هم از یک تکه پرانی خیابانی یا اختلافی خانوادگی تا تصادف رانندگی خُردی را میتواند شامل شود.
خبرگزاری میزان -
- شهر اسیر ازدحام است و همهمه رساترین صدایی است که میتوان شنید. رفت و آمد بی امان خودروها و بوقهای کش دار عصبی پشت چراغ قرمز وقتی با جوش و خروش فوج شهروندان پیادهی مستاصل و وامانده در کنار خیابان یا در صف اتوبوس و تاکسی ممزوج میشود دنیایی میسازد که در انبوهی از آشفتگی و عصیان هر لحظه آماده طغیان است. همین میشود که بیرون ریختن حس روانی فراهم آمده از این فضا در قالب تکانههای عصبی پرخاشگرانه وضعیت خطرآفرینی را سر و شکل میدهد که گاه کمترین برون داده اش میتواند بروز درگیریهای خشونت آمیز در ساحت عمومی اجتماع باشد.
برآوردهای سازمان پزشکی قانونی البته حاکی از کاهش آمار زد و خوردهای خیابانی در عصر کروناست. با این حال همین برآوردها تهران را در وضع متفاوتی مینشاند و صدرنشینی پایتخت در شماره خشونتهای خیابانی را نشانه میرود. البته از آنجایی که پزشکی قانونی تنها بر انتشار اطلاعات رسمی مربوط به خشونتها متمرکز است، نمیتوان و نباید کل حجم خشونتها را به آمار رسمی این نهاد تقلیل داد. به خصوص که خشونتهای لفظی و لغزشهای زبانی جایی در آمارهای رسمی ندارد.
هرچه هست، اما پدیدار خشونت و نزاع در جامعه ایرانی حکایتگر غضبناکیِ از بند رستهی گروههای پرشماری از شهروندان است. در چنین احوالی یک حادثه کوچک هم میتواند جرقهای باشد برای فاجعهای خشونت بار. چنین اتفاق پیش پا افتادهای هم از یک تکه پرانی خیابانی یا اختلافی خانوادگی تا تصادف رانندگی خُردی را میتواند شامل شود که نتیجه اش حجمهای گوناگونی از برافروختگی و پرخاش و خشم میتواند باشد.
خشم را البته نمودی طبیعی از خصلتهای آدمیان دانسته اند که خود واکنشی است در برابر گونههایی از عناصر محرکه بیرونی. اما فردی که به تناوب خود را با انواعی از سرخوردگیهای پردامنه مواجه میبیند و در برابر نیاز برای برآوردن خواستها و آرزوهایش احساس ناتوانی میکند در پی جبران این احساسهای ناخوشایند به تلنگری فرو میریزد و مرتکب رفتارهای ستیزه جویانه میشود.
این میان شهرهای پرجمعیت هم که یا شهروندانشان را در گیر و دار ضرورتهای معیشتی دست بسته میبینند و یا نا به سامانی وضع اقلیمی و شرایط آب و هوایی را همچون داغی بر پیشانی خود دارند یا حتی رنجورتر از همه، چون نعشِ چاک چاکی زیر ضربات گسستگیهای پرعمق و گستره هویتی فرو افتاده اند خود را بیش از همه آبستن داغِ نزاع و پرخاش مییابند.
از همین است که نیروی پلیس یک کلانشهر برای فیصله دادن به نزاعهای خیابانی باید که از خود شتاب و اهتمام افزون تری نشان دهد. علیرضا ناصری نژاد جانشین پلیس پیشگیری پایتخت به میزان از سرعت کار رسیدگی به این پدیده میگوید: عمدتا عوامل ۱۱۰ پلیس پیشگیری در یک بازه زمانی هفت تا ده دقیقه خود را به محل درگیری میرسانند و اقدامات لازم را به انجام میرسانند. این روالی است که باید انجام شود.
برآوردهای سازمان پزشکی قانونی البته حاکی از کاهش آمار زد و خوردهای خیابانی در عصر کروناست. با این حال همین برآوردها تهران را در وضع متفاوتی مینشاند و صدرنشینی پایتخت در شماره خشونتهای خیابانی را نشانه میرود. البته از آنجایی که پزشکی قانونی تنها بر انتشار اطلاعات رسمی مربوط به خشونتها متمرکز است، نمیتوان و نباید کل حجم خشونتها را به آمار رسمی این نهاد تقلیل داد. به خصوص که خشونتهای لفظی و لغزشهای زبانی جایی در آمارهای رسمی ندارد.
هرچه هست، اما پدیدار خشونت و نزاع در جامعه ایرانی حکایتگر غضبناکیِ از بند رستهی گروههای پرشماری از شهروندان است. در چنین احوالی یک حادثه کوچک هم میتواند جرقهای باشد برای فاجعهای خشونت بار. چنین اتفاق پیش پا افتادهای هم از یک تکه پرانی خیابانی یا اختلافی خانوادگی تا تصادف رانندگی خُردی را میتواند شامل شود که نتیجه اش حجمهای گوناگونی از برافروختگی و پرخاش و خشم میتواند باشد.
خشم را البته نمودی طبیعی از خصلتهای آدمیان دانسته اند که خود واکنشی است در برابر گونههایی از عناصر محرکه بیرونی. اما فردی که به تناوب خود را با انواعی از سرخوردگیهای پردامنه مواجه میبیند و در برابر نیاز برای برآوردن خواستها و آرزوهایش احساس ناتوانی میکند در پی جبران این احساسهای ناخوشایند به تلنگری فرو میریزد و مرتکب رفتارهای ستیزه جویانه میشود.
این میان شهرهای پرجمعیت هم که یا شهروندانشان را در گیر و دار ضرورتهای معیشتی دست بسته میبینند و یا نا به سامانی وضع اقلیمی و شرایط آب و هوایی را همچون داغی بر پیشانی خود دارند یا حتی رنجورتر از همه، چون نعشِ چاک چاکی زیر ضربات گسستگیهای پرعمق و گستره هویتی فرو افتاده اند خود را بیش از همه آبستن داغِ نزاع و پرخاش مییابند.
از همین است که نیروی پلیس یک کلانشهر برای فیصله دادن به نزاعهای خیابانی باید که از خود شتاب و اهتمام افزون تری نشان دهد. علیرضا ناصری نژاد جانشین پلیس پیشگیری پایتخت به میزان از سرعت کار رسیدگی به این پدیده میگوید: عمدتا عوامل ۱۱۰ پلیس پیشگیری در یک بازه زمانی هفت تا ده دقیقه خود را به محل درگیری میرسانند و اقدامات لازم را به انجام میرسانند. این روالی است که باید انجام شود.
بیشتر بخوانید:
قتل پسر جوان در نزاع خیابانی
فهم چگونگی حال و وضع خشونتهای خیابانی تهران از معبر قیاس و تطابق با آنچه در دیگر شهرها میگذرد شاید روشنگر موضوع باشد. ناصری نژاد، اما چنین مقایسهای را از اساس بی پایه و مبنا میداند: با توجه به تراکم جمعیت و وجود ترافیک و معضلهای خاص دیگری که این شهر با آن مواجه است نمیتوانیم درباره مساله نزاعهای خیابانی مقایسهای میان تهران با دیگر شهرهای کشور داشته باشیم. درواقع حجم خشونتهایی که در نتیجه نزاعهای خیابانی در تهران رخ میدهد از اساس قابل قیاس با دیگر شهرها نیست. مساله اینجاست که جامعه آماری متناسبی در این خصوص وجود ندارد که ما بخواهیم تهران را با شهرستانها مقایسه کنیم. البته منظور از قابل مقایسه نبودن این نیست که ما قابلیت انجام چنین مقایسهای را نداریم یا اینکه آماری در این رابطه در دست نداریم. مساله اینجاست که ما جامعه آماری متناسب و برابری برای انجام چنین مقایسهای نداریم.
جدل بر سر قیاس تهران و شهرستانها را با جانشین پلیس پیشگیری پایتخت رها نمیکنیم. او، اما میکوشد ادعایش درباره امکان ناپذیری این مقایسه را به کرسی بنشاند: معنای این مساله این است که چنین مقایسهای از اساس اشتباه است. برای روشن کردن این مطلب مثالی را مطرح میکنم. آن طور که آمارها نشان میدهد بیشترین آمار تصادفات جادهای و تصادفات شهری در کشور ما مربوط به خودروی پراید است. اما این آمار یک آمار نادرست و غلطی محسوب میشود. علتش هم این است که بیشترین خودرویی که ما در کشورمان داریم خودروی پراید است. ما نمیتوانیم بگوییم که، چون از هر هزار خودروی پرایدی که ما داریم صد موردش دچار تصادف شده و مثلا، چون از هر صد خودروی ولوو ایکس نود فقط یک موردش دچار تصادف شده پس باید نتیجه بگیریم پراید یک خودروی بسیار ناامنی است.
معنای مثالی که جانشین پلیس پیشگیری پایتخت زده به اعاده حیثیتی از خودروی پراید شبیهتر است. پس باز هم به ابهام زدایی بیشتری نیاز است: البته در نا امن بودن پراید شکی نیست. اما این یک مثال است که من برای روشن کردن موضوع طرح میکنم. از خودرو ولوو ایکس نود شاید به طور کلی صد مورد در کشورمان داشته باشیم. اما از خودروی پراید میلیونها مورد در کشورمان داریم. آمار مربوط به تصادف این دو خودرو درواقع دو جامعه آماری هستند که هیچ برابری یا تناسبی با هم ندارند که ما بخواهیم درصد تصادف آنها را با هم مقایسه کنیم. وضع نزاعهای خیابانی در تهران و شهرستانها هم شرایطی شبیه به همین مثال را دارد.
برای پیش بردن گفتگو با ناصری نژاد بر سر مساله خشونتهای خیابانی پایتخت از هر راهی که وارد میشویم به در بسته میخوریم. وقتی از تفاوت شرایط محیطی و فضای فرهنگی نقاط مختلف تهران میپرسیم خود را مخاطب چنین پرسشی نمیداند. اصرار که میکنیم پاسخی به اختصار تحویلمان میدهد: مکانهایی که شلوغتر باشند و تصادفات بیشتری هم در آنجا اتفاق میافتد طبیعی است که آمار نزاعهای خیابانی آن نقاط هم بیشتر باشد. یا در جاهایی که با ضعف فرهنگی بیشتری مواجه باشند محتمل است که خشونتهای خیابانی بیشتر بروز پیدا کند.
اما پلیس پیشگیری چه اقدامهایی برای کم کردن از حجم نزاعهای خیابانی ناشی از تصادفات رانندگی در تهران در دست انجام دارد؟ پاسخ این بار هم کوتاه است و تلگرافی: بر اساس برآوردی که ما داریم این نوع نزاعهای خیابانی به ندرت اتفاق میافتد. درواقع حجم بسیار ناچیزی از تصادفات منجر به نزاعهای خیابانی میشود.
فهم چگونگی حال و وضع خشونتهای خیابانی تهران از معبر قیاس و تطابق با آنچه در دیگر شهرها میگذرد شاید روشنگر موضوع باشد. ناصری نژاد، اما چنین مقایسهای را از اساس بی پایه و مبنا میداند: با توجه به تراکم جمعیت و وجود ترافیک و معضلهای خاص دیگری که این شهر با آن مواجه است نمیتوانیم درباره مساله نزاعهای خیابانی مقایسهای میان تهران با دیگر شهرهای کشور داشته باشیم. درواقع حجم خشونتهایی که در نتیجه نزاعهای خیابانی در تهران رخ میدهد از اساس قابل قیاس با دیگر شهرها نیست. مساله اینجاست که جامعه آماری متناسبی در این خصوص وجود ندارد که ما بخواهیم تهران را با شهرستانها مقایسه کنیم. البته منظور از قابل مقایسه نبودن این نیست که ما قابلیت انجام چنین مقایسهای را نداریم یا اینکه آماری در این رابطه در دست نداریم. مساله اینجاست که ما جامعه آماری متناسب و برابری برای انجام چنین مقایسهای نداریم.
جدل بر سر قیاس تهران و شهرستانها را با جانشین پلیس پیشگیری پایتخت رها نمیکنیم. او، اما میکوشد ادعایش درباره امکان ناپذیری این مقایسه را به کرسی بنشاند: معنای این مساله این است که چنین مقایسهای از اساس اشتباه است. برای روشن کردن این مطلب مثالی را مطرح میکنم. آن طور که آمارها نشان میدهد بیشترین آمار تصادفات جادهای و تصادفات شهری در کشور ما مربوط به خودروی پراید است. اما این آمار یک آمار نادرست و غلطی محسوب میشود. علتش هم این است که بیشترین خودرویی که ما در کشورمان داریم خودروی پراید است. ما نمیتوانیم بگوییم که، چون از هر هزار خودروی پرایدی که ما داریم صد موردش دچار تصادف شده و مثلا، چون از هر صد خودروی ولوو ایکس نود فقط یک موردش دچار تصادف شده پس باید نتیجه بگیریم پراید یک خودروی بسیار ناامنی است.
معنای مثالی که جانشین پلیس پیشگیری پایتخت زده به اعاده حیثیتی از خودروی پراید شبیهتر است. پس باز هم به ابهام زدایی بیشتری نیاز است: البته در نا امن بودن پراید شکی نیست. اما این یک مثال است که من برای روشن کردن موضوع طرح میکنم. از خودرو ولوو ایکس نود شاید به طور کلی صد مورد در کشورمان داشته باشیم. اما از خودروی پراید میلیونها مورد در کشورمان داریم. آمار مربوط به تصادف این دو خودرو درواقع دو جامعه آماری هستند که هیچ برابری یا تناسبی با هم ندارند که ما بخواهیم درصد تصادف آنها را با هم مقایسه کنیم. وضع نزاعهای خیابانی در تهران و شهرستانها هم شرایطی شبیه به همین مثال را دارد.
برای پیش بردن گفتگو با ناصری نژاد بر سر مساله خشونتهای خیابانی پایتخت از هر راهی که وارد میشویم به در بسته میخوریم. وقتی از تفاوت شرایط محیطی و فضای فرهنگی نقاط مختلف تهران میپرسیم خود را مخاطب چنین پرسشی نمیداند. اصرار که میکنیم پاسخی به اختصار تحویلمان میدهد: مکانهایی که شلوغتر باشند و تصادفات بیشتری هم در آنجا اتفاق میافتد طبیعی است که آمار نزاعهای خیابانی آن نقاط هم بیشتر باشد. یا در جاهایی که با ضعف فرهنگی بیشتری مواجه باشند محتمل است که خشونتهای خیابانی بیشتر بروز پیدا کند.
اما پلیس پیشگیری چه اقدامهایی برای کم کردن از حجم نزاعهای خیابانی ناشی از تصادفات رانندگی در تهران در دست انجام دارد؟ پاسخ این بار هم کوتاه است و تلگرافی: بر اساس برآوردی که ما داریم این نوع نزاعهای خیابانی به ندرت اتفاق میافتد. درواقع حجم بسیار ناچیزی از تصادفات منجر به نزاعهای خیابانی میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *