زیادهخواهیهای آمریکا!
جواد منصوری در یادداشتی نوشت: دولت بایدن تاکنون چراغ سبز اطمینانی بخشی در مورد رفع دغدغههای اصلی ایران نشان نداده است. یکی از مهمترین آنها تکرار خروج آمریکا از برجام و دیگری، حفظ ساختار تحریمهای ثانویه است.
خبرگزاری میزان -
_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: مذاکرات وین برای احیای برجام و بازگشت دوباره آمریکا به این توافقنامه، آنچنانکه برخی از حامیانش وانمود میکنند، در آستانه به ثمر نشستن نبوده و نیست. ادبیات بکار رفته در اظهارات مقامات وزارت خارجه آمریکا آنقدر طلبکارانه است که گویی این ایران بوده که از برجام خارجشده و ذرهای از تعهداتش را هم انجام نداده!
«ند پرایس»، سخنگوی دستگاه دیپلماسی آمریکا دیروز در پاسخ به توئیت «سید عباس عراقچی»، معاون وزیر امور خارجه کشورمان مبنی بر اینکه ادامه مذاکرات وین در دولت آینده پی گرفته خواهد شد، بیانیهای وقیحانه منتشر کرد. در متن این بیانیه آمده است: «این اظهارات، تلاشی تکاندهنده و خشمگین کننده برای رفع تقصیر و شانه خالی کردن از مسئولیت بنبست کنونی در بازگشت متقابل احتمالی به پایبندی به برجام است.»
این در حالی است که همزمان با موضوع انتقال قدرت که از دولت دوازدهم به دولت سیزدهم در حال انجام است، در حال حاضر، تیم جدید وزارت خارجه نیز به نمایندگی از آیتالله رئیسی در حال دریافت و تحلیل اطلاعات دریافتی از کادر فعلی دستگاه دیپلماسی برای دستیابی به یک نتیجه از ماحصل اقدامات انجامشده است و همین امر، فرایندی زمانبر محسوب میشود.
نکته دیگر اینکه اگر توافقی در دولت دوازدهم با سیاستهای قطعی نظام انطباق داشته باشد، دولت آینده نیز آن را مراعات خواهد کرد و فرایند انتقال باعث نمیشود خللی در آن به وجود آید چراکه ایران ملزم به تعهدات دوجانبه است؛ برخلاف آنچه شیوه واشنگتن است و با خروج ترامپ شاهد آن بودیم؛ بنابراین به نظر میرسد عصبانیت کاخ سفید در خصوص از سر گرفته شدن مذاکرات در ماههای آینده، بر این مبنا باشد که میخواهند در موضوعی مثل تبادل زندانیان امتیازی کسب کنند که در دولت جدید، بستر احتمالی این سوءاستفاده از بین خواهد رفت. آمریکا درواقع این نگرانی را دارد که روش و شیوه دولت سیزدهم برای اجرا و عملیاتی کردن توافق با اراده دولت فعلی کشورمان متفاوت باشد و به همین دلیل تمایل داشت توافق نهایی با دولت فعلی به سرانجام برسد.
این مصداق جدید زیادهخواهی آمریکا را باید در کنار مواضع پیشین آنها در جریان ۶ دور مذاکره در وین قرار داد. بعضی از جناحهای داخلی، عدم انعطاف واشنگتن در رفع و یا دستکم تعلیق تحریمهای غیرهستهای ایران را ناشی از فشارهای داخلی به دولت بایدن میدانند. ازنظر آنها، جمهوریخواهانی همچون ترامپ، همین میزان از مذاکره با ایران را برنمیتابند و آن را تعظیم کامل واشنگتن در برابر تهران قلمداد میکنند.
ایران مسئول حل مشکلات داخلی آمریکاییها نیست و تطهیر بدعملی و بدقولی یانکیها، رویکردی غیراخلاقی و مغایر با منافع ملی به شمار میرود. کاخ سفید به ریاست «باراک اوباما» یکبار در سال ۲۰۱۵ وعدههایی داد و عملی نکرد. به ایران ارتباطی ندارد که قانون «بازبینی توافق هستهای ایران» موسوم به «اینارا» در کنگره مانع از رفع فشار بر کشورمان میشود یا فلان گروه از نمایندگان جمهوریخواه. دولت آمریکا اگر اختیار تعامل دارد که بهانه آوردن پذیرفته نیست و اگر قانوناً اختیار تام و تمام ندارد، اساساً مذاکره با ایران نوعی عملیات فریب برای خرید زمان و وارد آوردن فشار بیشتر به ایران تفسیر میشود.
علاوه بر این، وقتی نوبت حسابرسی شد و برخی مسئولان داخلی مورد سؤال قرار گرفتند که چرا آمریکا به تعهداتش پایبند نیست، توجیه کردند که واشنگتن تنها میتواند با حکم اجرایی، دستور تعلیق را صادر کند و رفع آنها در حیطه اختیارات کنگره است. امروز هم همان بازی در حال تکرار بوده و دولتمردان آمریکایی میکوشند ناتوانی خود در انجام تعهداتشان را به موانع قانونی که در کنگره وجود دارد ربط دهند.
به بیان دیگر، نگرش تهران و واشنگتن بر سازوکارهای متفاوتی در انجام تعهدات متمرکز است. آمریکاییها تأکید دارند بازگشت به برجام، چیزی جز بازگشت به تعهدات گذشته نیست، اما نگاه ایران این است که احیای توافق هستهای به مفهوم اجرایی شدن تعهدات مندرج در سال ۲۰۱۵ خواهد بود. به همین دلیل است که آمریکا و اروپا هنوز در مسیر دستیابی به توافق، سنگاندازی میکنند.
در کنار بهانههای ذکرشده، «رابرت مالی»، رئیس گروه اقدام علیه ایران در وزارت خارجه آمریکا نکته نغز دیگری نیز بیان کرده است! ازنظر او، اصرار مذاکرهکنندگان ایرانی بر عملی شدن سیاست قطعی جمهوری اسلامی، مغایر با صداقت در مذاکره بوده و این مطالبه، مانعی برای ادامه بخش اعظم تحریمهای وضعشده توسط ترامپ به شمار نمیرود.
کاخ سفید اگر واقعاً به دنبال احیای برجام و جبران مافات است، باید علاوه بر پذیرش شرایط ایران که در تطابق کامل با برنامه جامع اقدام مشترک است، خسارتهای سنگین وارد آمده به جمهوری اسلامی را نیز جبران کند. دولت آمریکا نه تنها چنین نکرده، بلکه حتی به نظر میرسد در حال استمزاج برای امنیتی کردن پرونده هستهای کشورمان باشد.
«آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه بایدن وقتی دید ایران به جهت تکرار خلف وعده واشنگتن، دیگر زیر بار بازدیدهای فراپادمانی و داوطلبانه نمیرود، ذهنها را به این سمت هدایت کرد که شاید جمهوری اسلامی در پی تسریع در غنیسازی و دستیابی به سلاحهای جدید باشد.
«آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه بایدن وقتی دید ایران به جهت تکرار خلف وعده واشنگتن، دیگر زیر بار بازدیدهای فراپادمانی و داوطلبانه نمیرود، ذهنها را به این سمت هدایت کرد که شاید جمهوری اسلامی در پی تسریع در غنیسازی و دستیابی به سلاحهای جدید باشد.
این رویکرد بلینکن دقیقاً بخاطر تحتفشار قرار دادن کشورمان برای تمدید توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود که ناکام ماند؛ و بالاخره اینکه دولت بایدن تاکنون چراغ سبز اطمینانی بخشی در مورد رفع دغدغههای اصلی ایران نشان نداده است. یکی از مهمترین آنها تکرار خروج آمریکا از برجام و دیگری، حفظ ساختار تحریمهای ثانویه است؛ مشکلاتی که همگی ریشه در کاخ سفید دارند و باعث تمدید فشارهای خارجی بر کشورمان شدهاند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *