تحلیلی بر جنگ رسانه‌ای ذبح عشق در منای اسماعیل

11:41 - 26 تير 1400
کد خبر: ۷۴۲۰۵۶
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
جنگ رسانه‌ای عربستان سعودی علیه ایران در فاجعه منا به صورت کاملا هدفمند و برنامه ریزی شده در شبکه‌های معاند کلمه، الشرق الاوسط و العربیه شروع شد و از ده تکنیک عملیات روانی شامل فرافکنی، از زبان غیر گفتن، تحریک، تفرقه افکنی، تخدیر، انسانیت زدایی، روشنگری، مقایسه، شرطی سازی و القاء استفاده نمودند تا با استفاده از قدرت رسانه به تطهیر چهره آل سقوط بپردازند.
- سجاد تنها تحلیلگر سیاسی - جامعه شناسان معتقدند بحران‏ و چالش‏ در هر جامعه تاثیر مستقیم بر استراتژی‏، سیاست‏ و مدیریت آن کشور دارد به همین خاطر یکی از ابعادی که می‌توان فاجعه منا را مورد بررسی قرار داد، تحلیل و بررسی این فاجعه از منظر ساختار قدرت و نظام سیاسی حاکم بر عربستان سعودی است. این کشور به ‏عنوان یک جامعه سنتی به دلایل گوناگونی با یکسری از بحران‏ها روبه‌‏روست که به ‏طور قطع بر سیاست‏‌های رژیم آل سعود و کارآمدی و مدیریت آن و نیز روند‌های حاکم و تعاملات آن با محیط پیرامونی اثرگذار هستند.

در حقیقت باید گفت ذبح عشق در منای اسماعیل نتیجه نوع نظام سیاسی و ساخت غیردموکراتیک حاکم بر جامعه عربستان بود که ساختار قدرت و نظام سیاسی این کشور ویژگی‌هایی دارد که می‌تواند بخشی از چیستی و چرایی فاجعه منا را با آن تفسیر کرد.
 
بدون شک ریشه یابی بحران‏ و چالش‌های موجود در جامعه عربستان، موجب ناکارآمدی دولت این کشور در ممانعت از بروز این فاجعه به‏ ویژه مدیریت آن شده است. مدل نظام سیاسی آل سقوط نوعی نظام پادشاهی وراثتی است که این موضوع پیامد‌هایی از قبیل بی اهمیتی به اصل فاجعه، عدم پاسخگویی، استیلای رسانه‌ای و دیپلماسی مبتنی بر تهدید و تطمیع را به دنبال داشت و ساختار ظاهری دیانت و سیاست موجب مشروعیت سازی و برخورد ایدئولوژیک با ذبح عشق در منای اسماعیل شد و در مقابل پیوند‌های استراتژیک غرب با آل سعود، موجب همگرایی رسانه‌های غربی با دولت در بازتاب این حادثه شد.

ذبح عشق در منای اسماعیل در سال ۱۳۹۴ یکی از خون بارترین وقایع تاریخ حج در مکه بود که نشان از بحران و چالش آل سقوط در ساختار اجتماعی و سیاسی نظام حاکم بر آن داد. در این فاجعه حدود ۴۶۴ ایرانی به شهادت رسیدند. این تلفات جانی که به دلیل سقوط جرثقیل در محوطه مسجدالحرام و ازدحام جمعیت در رمی جمرات در منا رخ داد، به سرعت در رسانه‌های جهان بازتاب یافت و جنگ رسانه‌ای شدیدی میان رسانه‌های آل سقوط و ایران انجامید و در نهایت موجب کاهش شدید روابط دیپلماتیک بین دو کشور شد.

بعد از ذبح عشق در منای اسماعیل رسانه‌های عربستان سعودی با استفاده از سازوکار‌های گوناگونی، چون نام گذاری خنثی این واقعه، استفاده از گزاره‌های دینی، چون قضا و قدر، انتساب مسئولیت حادثه به حجاج ایرانی و تکذیب روایت ایرانی از این واقعه، به شکل‌های مختلف کوشیدند نقش منفی آل سقوط را در این فاجعه به حاشیه برانند و افکار عمومی را به سوی ایران معطوف سازند.

جنگ رسانه‌ای عربستان سعودی در فاجعه منا به صورت کاملا هدفمند و برنامه ریزی شده در شبکه‌های معاند  الشرق الاوسط و العربیه شروع شد و از ده تکنیک عملیات روانی شامل فرافکنی، از زبان غیر گفتن، تحریک، تفرقه افکنی، تخدیر، انسانیت زدایی، روشنگری، مقایسه، شرطی سازی و القاء استفاده کردند تا با استفاده از قدرت رسانه به تطهیر چهره آل سقوط بپردازند.

جنگ رسانه‌ای آل سقوط در ذبح عشق در حالی به صورت گسترده شکل گرفت که بار‌ها حضرت آیت الله خامنه‌ای (حفظ الله) به اهمیت جنگ رسانه‌ای اشاره کرده بودند. «در وضع کنونی و با این جغرافیای فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی موجود دنیا، کشوری با مشخصات جمهوری اسلامی ایران با این اهداف و با این موقعیّت و جایگاهی که برای خود انتخاب کرده، در این جنگ رسانه‌ای چه موضعی دارد. طبیعی است که ما مورد تهاجم باشیم؛ یعنی هیچ شبهه‌ای نباید به ذهن راه بیابد در این‌که ما یکی از اهداف اصلی و اوّلی تهاجم رسانه‌ای هستیم. حالا ما در مقابل این تهاجم در این جنگ بزرگ و البته نابرابر، می‌خواهیم وظایفمان را انجام دهیم. چه کار باید بکنیم؟ شما ببینید کار ما چقدر سنگین و حسّاس است». {۱}

جنگ رسانه‌ای العربیه
شبکه «العربیه» در مطلب ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۵ با دروغ‌پردازی به نقل از مسئول طواف زائران ایرانی، حرکت ایرانی‌ها در مسیر مخالف با حرکت دیگر حجاج برای ادای فریضه «رمی جمارات» و همزمان بودن آن را دلیل ازدحام بوجود آمده و مرگ حاجیان دانست و ایرانی‌ها را مسئول اصلی فاجعه منا خواند. این رسانه در مطالب ۲۴ دسامبر خود ملک سلمان -پادشاه عربستان- و شاهزاد محمد بن نایف -ولیعهد سعودی- را دلسوز و پیگیر جدی قضیه خواند و تاکید موکد آن‌ها بر تشکیل کمیته تحقیق را نشان از تعهد و دغدغه آن‌ها برشمرد.

شواهد بسیاری وجود دارد که مؤید تأثیرات غیر قابل انکار جنگ رسانه‌ای در شکل دهی افکار عمومی است. دقیقاً به همین دلیل است که مارشال مک لوهان می‌گوید: جنگ‌هایی که در آینده رخ خواهند داد به وسیله تسلیحات جنگی و در میدان‌های نبرد نخواهند بود، بلکه این جنگ‌ها به دلیل تصوراتی رخ خواهد داد که رسانه‌های جمعی به مردم القاء می‌کنند. رسانه‌ها در تولید، کنترل و مهار بحران‌ها نقش کلیدی ایفا می‌کنند. در دنیای امروزی رسانه‌ها به شیوه‌های گوناگون می‌کوشند فضای ذهنی گروه‌های هدف را در جهت اهداف وخواسته‌های حاکمان شکل دهند. رضایت، همراهی و دفاع از سیاست‌های حاکمان و سیاستگذاران جنگ نرم، نتایج مطلوب چنین طرح ریزی‌هایی است. امروزه رسانه‌ها علاوه بر نقشی که در مقاطع مختلف با تأثیرگذاری سریع دراستحصال شرائط مطلوب واقناع جمعی ایفأ می‌کنند با برنامه‌های بلند مدت و استراتژی‌های کلان کارکردی نوین با عنوان «تولید رضایت» برای خود ایجاد کرده اند.

پی نوشت:
۱. بیانات حضرت آیت الله خامنه‌ای (حفظ الله) در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما، ۱۵ بهمن ۱۳۸۱
 
 
 
 
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *