از جمعه خونین مکه تا روزهای وحشت در صنعا
دقیقا زیر پل مسجد جن صداهای عجیب و غریب و داد و فریاد به گوشم رسید، از ساختمان پارکینگ پنج طبقهای در سمت چپ باران سنگ میبارد. یعنی سنگ و چوب و سیلندرهای گاز از ابر قساوت بر سر حجاج در میانه حرم مرداد سال ۶۶ بارید.
- نهم مرداد سال ۱۳۶۶ مصادف با ششم ذیالحجه سال ۱۴۰۷، طبق برنامه راهپیمایی از میدان «معابده» به طرف حرم شروع شد. شعار، همان شعارهایی بود که با وزارت کشور و مسئولان وزارت کشور عربستان هماهنگ شده بود. غیر از آن هیچ شعار دیگری داده نمیشد؛«الاموت لآمریکا».
برنامهها به شکل منظم داشت پیش میرفت. حجاج در حالی که به مسجد «جن» میرسیدند قرار بود ۲۰- ۲۵ متر بعد از مسجد، تظاهرات و راهپیمایی را تمام کنند در واقع خاتمه راهپیمایی با لحظه اذان عصر مقارن بود و همان جا قرار بود «الله اکبر» بگویند و نماز بخوانند و سپس تمام پرچمها و پلاکاردها را جمع کنند، اما دقیقا زیر پل مسجد جن صداهای عجیب و غریب و داد و فریاد به گوشم رسید، از ساختمان پارکینگ پنج طبقهای در سمت چپ باران سنگ میبارد. یعنی سنگ و چوب و سیلندرهای گاز از ابر قساوت بر سر حجاج در میانه حرم مرداد سال ۶۶ بارید.
این در حالی بود که جلوی این راهپیمایی معلولان جنگی بر روی ویلچر و پشت سر آنان خانمها بودند. همه جا داد، فریاد، خون، زخمی و مجروح بود. غوغایی به پا شد، برای فرار کردن هم راه نبود، قیامتی شده بود؛ در این میان برای تکمیل پروژه مهمان کشی هلی کوپترها گلولهباران و تیرباران را شروع کردند در اینجا بود که دیگر همه چیز تمام شد! اینها بخشی از تابلوی بی تدبیری و عدم درایت آل سعود در جمعه خونین مکه و در مراسم برائت از مشرکین سال ۶۶ است که در آن بیش از ۵۰۰ ایرانی کشته و زخمی شدند.
ایرانیها به این دلیل در مراسم برائت از مشرکین مورد غضب و مهمان نانوازی سعودیها قرار گرفتند که نمیدانستند شعارهای آنها در مراسم برائت از مشرکین ایهام دارد مثلا وقتی از یکی از شاهدان عینی غیر ایرانی مراسم سال ۶۶ سوال میکنند: «ایرانیها چه میگفتند؟» گفت: «الموت لآمریکا» و در ادامه با تایید بر اینکه شعار ایرانیها به نوعی اشاره به فهد پادشاه عربستان داشته تا کید کرد: چقدر ساده هستید آمریکا همان فهد است! بله دلیل کشتار همین ایهام در شعار آن روزها بود. در واقع در اوج سالهای جنگ تحمیلی همزمان با اینکه جوانان ایرانی سینه در برابر گلوله مزدور آمریکا سپر کرده بودند کلام و صدای حجاج نیز به نظر آزار دهنده رسید و با سنگ به جانشان افتادند.
این تنها یک سکانس از ژانر وحشت سعودیها ست و پس از این نیز چنین اتفاقات ناگواری برای حجاج رخ داده که نزدیکترین آن قربانگاه منا است که در پی سوء تدبیر و سوء مدیریت سعودیها بیش از ۴۰۰ ایرانی در روز عید قربان به سنت ابراهیم نبی قربانی شدند.
اما از آنجایی که شاهزادههای سعودی به فیلمهای هالیوودی ژانر وحشت علاقه خاصی دارند امروزه مرز انزاجارشان از سطح شعار و برگزاری یک مراسم دینی بر روی یک پل عبور کرده به خارج از مرزها و به پهنای یک ملت و کشور رسیده است به طوری که نزدیک به شش سال است این بار نه ایهام در یک شعار بلکه شعار صریح استقلال، مقاومت و عدم وابستگی خواب سعودیها را به آشوب کشیده است و از آنجایی که شعار دهندهها بسیار بیشتر از ایرانیهای سال ۶۶ هستند مجبور هستند به جای سنگ گلولههای لاکهید مارتین و جنگدههای فرانسوی و انگلیسی را به کار گیرد و به جای ۴۰۰ ایرانی بیش از ۲۳۳ هزار یمنی را دست در دست فرشته مرگ به خانه ابدی بفرستند.
در واقع اتفاق ناگوار سال ۶۶ و ریختن خون مسلمانان در حریم امن مسجد الحرام که حتی اعراب دوران جاهلیت که لات، عزی و منات را میپرستیدند چنین کاری را نمیکردند مقدمه نمایشنامه سعودیها در ژانر وحشت است که امروز برای یمنیها بر روی صحنه رفته است، آن روز برای یک شعار و امروز برای استقلال طلبی و مقاومت.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *