اوضاع بیکاری در ۱۲گروه سنی/ بیکارترین جوانان ایرانی چند سالهاند؟
حالا کارشناسان و مسئولان دولتی با بیان دلایل مختلف سعی دارند بگویند چرا بازار کار ایران به چنین حال و روزی دچار شده است. آنها عنوان می کنند فوران رشد جمعیت در دهه ۶۰، امروز جوانانی را به سن کار رسانده است در حالی که بازار کار ایران آماده پذیرش آنها نیست.
چه گذشت که بازار کار بحرانی شد؟
همچنین عنوان می شود بازار کار نسبت به هجوم جوانان به دانشگاه ها در یکی دو دهه اخیر واکنشهای مناسبی ندارد و اساسا سیاست تشویق دولتها و سیاست گذاران برای ورود صدها هزار جوان دیپلمه به دانشگاه ها و تحصیل در هر رشته ای که پیش آید، سیاستی از اساس اشتباه و نادرست بوده است.
نتیجه این سیاست امروز این شده که جنس بیکاری در ایران تغییر کرده، نوع نگاه جوانان به کار متفاوت است و به قول وزیر کار ذائقه بازار کار عوض شده است. حالا جوانان می خواهند مشاغل با پرستیژ و مدیریتی داشته باشند، اغلب به دنبال پُشت میزنشینی هستند و مشاغل ساده و فیزیکی را نمی پذیرند و آنها را در شان خود نمی دانند.
شاید اگر از آنها پرسیده شود برخی بگویند هر شغلی باشد را می پذیرند و دیگر از بیکاری خسته شده اند اما دانشگاه و تحصیلات باعث شده تا آنها در پس ذهن خود دلبستگی چندانی به شغلهای ساده و فیزیکی که اتفاقا ممکن است عناوین چندان خوبی هم نداشته باشند، ندارند و یا اینکه از مشاغل ساده به عنوان سکوی پرتاب به سمت مشاغل مدنظر خود استفاده می کنند و به بسیاری از مشاغل به عنوان کوتاه مدت و موقت نگاه می شود.
این طرز فکر که جوانان تلاش کنند تا در جایگاه های بهتری از بازار کار قرار بگیرند، فی نفسه اشتباه نیست و نشان دهنده انگیزه کارجویان جوان برای حضور موثرتر در بازار کار کشور است اما مقامات دولتی می گویند بهتر است جوانان دستکم برای دوره ای که بازار کار دچار بحران است، تفکرات و خواسته های شغلی خود را تغییر دهند؛ وگرنه ممکن است برای دوره های طولانی بیکار بمانند و داشتن یک شغل نه چندان خوب ولی با درآمد، بهتر از بیکاری مطلق و دست روی دست گذاشتن است.
از سویی دیگر، کارشناسان بازار کار معتقدند دولتها در زمان فعالیت خود به ویژه در بیش از دو دهه اخیر، اساسا بیکاری جوانان را چندان جدی نگرفته و برنامه ریزی روشنی برای آینده بازار کار نداشته اند. آنها معمولا فکری برای ورود هزاران جوان به دانشگاه ها نکردند و همه چیز به آینده واگذار شد.
صدور هزاران مدرک کاغذی دانشگاهی برای جوانان
اگر اشتغال محصول سیاستگذاریهای درازمدت بوده و طی دوران است که بازار کار می تواند شکل بگیرد و زایش داشته باشد، بنابراین تمامی دولتها به سهم خود در جدی نگرفتن خطر بیکاری جوانان سهم داشته اند.
حالا این روزها دولتهای جدید می گویند هجوم به دانشگاه ها و صدور مدارک کاغذی نه تنها باعث تغییر توقع جوانان از اشتغال شده، بلکه عدم سرمایه گذاریهای مناسب، رشد منفی اقتصادی، اجرای برنامه های مقطعی و ضربتی در دوران های گذشته که کاربردی کوتاه مدت داشته اند و دلایل گوناگون دیگر باعث شده اند تا آرامش از بازار کار ایران برود و بیکاری تبدیل به دغدغه اول خانواده ها و هزاران جوان فارغ التحصیل دانشگاهی شود.
امروز دیگر کمتر خانواده ای را می توان یافت که در آن دستکم یک جوان بیکار آن هم از نوع تحصیل کرده دانشگاهی وجود نداشته باشد. معمولا پدران و مادران دغدغه اشتغال فرزندانشان را دارند و عدم وجود متولی در بازار کار ایران نیز به بحرانی تر شدن بیکاری دامن زده است.
ترویج پُشت میزنشینی در نظام آموزشی
کارشناسان عقیده دارند می توان بسیاری از جوانان را به سمت انجام فعالیتهای درآمدزا و تولید و کارآفرینی هدایت کرد ولی جایی مثل دانشگاه ها نیست که این مسائل را به آنها آموزش بدهد. در واقع امروز اگر جوانی بخواهد به سمت کارآفرینی حرکت کند، قطعا باید با اراده و انگیزه شخصی باشد و اساسا نظام آموزشی کشور بیشتر پُشت میزنشینی را ترویج می کند تا حرکت و کارآفرینی.
در کشور ما نه تنها اغلب کاری برای شناسایی استعدادهای کارآفرینی صورت نمی گیرد، بلکه زمینه ای هم وجود ندارد که جوانان در دوران تحصیلات از مدرسه تا دانشگاه بتوانند زمینه های واقعی علایق و توانمندی های خود را شناسایی کرده و در آن بخش وارد شوند، همچنین به نظر می رسد سیاستهای تشویق جوانان به تحصیل در رشته های تئوریک و فاقد نیاز بازار کار باید متوقف شود و از دوران مدرسه جوانان را آماده فعالیت در رشته های تخصصی، فنی و مهارت محور کنند.
بیکارترین گروههای سنی
بررسی جدیدترین آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران درباره وضعیت بیکاری در ۱۲ گروه سنی نشان می دهد هم اکنون بالاترین ترافیک بیکاری و جستجوی شغل مربوط به گروه سنی زیر ۳۰ سال است، همچنین جوانان رده های سنی ۲۰ تا ۲۴ سال، بالاترین میزان بیکاری به میزان ۲۸.۷ درصد را تجربه می کنند که اندکی کمتر از ۳ برابر نرخ عمومی بیکاری در کشور است.
از سویی افراد گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال که طبق قانون کار ایران، کارگر نوجوان شناخته می شوند نیز دارای نرخ بالای بیکاری به میزان ۲۲.۲ درصد هستند که این مسئله نشان دهنده بالا بودن شکل گیری تقاضای کار در این رده سنی و یا بی میلی بازار کار نسبت به جذب این گروه از جویندگان شغل است؛ بنابراین نوجوانان از همان ابتدای جستجوی شغل با واقعیت بحران بیکاری مواجه شده و آن را لمس می کنند.
اینکه کارجویان ۲۰ تا ۲۴ ساله در ایران دارای نرخ بالایی به لحاظ بیکاری هستند، نشان دهنده این است که شرایط نابسامان بیکاری تنها مربوط به گروه فارغ التحصیلان دانشگاهی نبوده و گروه های با تحصیلات دیپلم و کمتر از آن را نیز شامل می شود که البته بیکاری در این رده تحصیلی به مراتب کمتر است.
۲۵ تا ۲۹ ساله ها نیز که مهمترین گروه جویندگان شغل کشور را تشکیل می دهند، با ترافیک ورود به بازار کار مواجه اند و نرخ بیکاری در این گروه سنی بالا و به میزان ۲۰.۲ درصد است که البته این میزان برای زنان این گروه سنی به میزان ۳۸.۲ درصد است.
زنان رکورددار نرخ بالای بیکاری
پس از آن بیکاری افراد با سنین بالاتر از ۳۰ سال، رفته رفته کاهش می یابد که نشان دهنده به ثمر نشستن تلاشهای کارجویان برای ورود به بازار کار است. به بیانی دیگر، در سنین بالای ۳۰ سال افراد جستجوهای شغلی کمتری را انجام داده و تلاش می کنند تا در همان شغلی که هستند، آرام بگیرند و دیگر از فکر جستجوی شغل بیرون می آیند.
در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال، زنان دارای ۴۹.۶ درصد بیکاری هستند که بالاترین نرخ بیکاری زنان است. در ایران به لحاظ فرهنگی ممکن است دختران نوجوان کمتری داوطلب ورود به بازار کار باشند و با وجود اینکه بیکاری آنها بالاتر از مردان است اما تقاضاهای جدی برای شغل در دختران و زنان در گروه سنی بالای ۲۰ سال شکل می گیرد که در این دوره سنی، نرخ بیکاری زنان به یکباره به بیش از ۲ برابر مردان می رسد.
روند نرخ بیکاری ۲ برابری زنان نسبت به مردان نه تنها در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال، بلکه در ادامه برای زنان تا ۲۹ ساله نیز مشاهده می شود که نشان می دهد دختران نسبت به پسران و زنان نسبت به مردان در اصلی ترین گروه جوینده شغل کشور یعنی زیر ۳۰ سال، از شانس کمتری برای اشتغال برخوردارند.
از ۳۰ تا ۶۵ سالگی نیز در ایران جستجو برای یافتن شغل صورت می گیرد ولی ترافیک تقاضا و جنس نیازهای شغلی در این دوران متفاوت است. می توان گفت معمولا در این دوره های سنی افراد در مشاغل خود جا به جا می شوند و کمتر پیش می آید که فردی هیچگونه سابقه شغلی تا سن بالای ۳۰ تا ۶۵ سال نداشته باشد و به یکباره به عنوان نمونه بخواهد در ۵۰ سالگی متقاضی شغل باشد.
اغلب
جستجوهای شغلی در سنین بالاتر از ۵۰ سال و به سمت دوران بازنشستگی و پس از
آن برای امرار معاش و جبران کسری هزینه خانوار صورت می گیرد. همچنین در این
دوره های سنی، افراد بیشتر در مشاغل بخش خدمات جامعه فعالیت دارند و البته
ممکن است از درصدی هم به عنوان صاحب تجربه، دانش و مهارت برای آموزش
جوانان استفاده شود.
/انتهای پیام/
:
انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید
محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.