ظرفیت تعمیق روابط روسیه با ایران برای سیاست خارجی این کشور
آرباتوف، قائم مقام حزب دموکراتیک متحد روسیه وجوه فرصت برجام برای روسیه و نیز تعمیق روابط روسیه با ایران را برای سیاست خارجی این کشور بررسی میکند.
خبرگزاری میزان -
آرباتوف در نوشتاری که با همکاری ولایمیر ساژین با عنوان «توافق هستهای با ایران؛ قدم پایانی با مرحلهای جدید» نوشته، دو مسئله را بررسی کرده است: اول، روند شکلگیری توافق هستهای ایران از دید طرفین، که شامل دستاوردهای ایران و طرف غربی میشود. در این بخش، او به مخالفتهای داخلی برای ایران و آمریکا در امضای این توافقنامه اشاره کرده است.
آرباتوف در نوشتار دیگری با عنوان «ایران در عوض بمب چه به دست خواهد آورد؟» نیز ضمن بررسی شرایط ایران پیش از مذاکرات هستهای، سه احتمال را برای آن در صورت شکست این گفتگوها در نظر میگیرد. اولین احتمال از منظر او، وقوع جنگ هوایی با ایران در منطقه خلیج فارس برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای.
آرباتوف در نوشتار دیگری با عنوان «بیملاحظه برای شکست به مذاکرات هستهای ایران هستهای ایران نروید.» از منافع متضاد بازیگران بینالمللی در برجام به به عنوان عاملی برای هرچه پیچیدهتر شدن موضوع یاد کرده است.
این در حالی است که او در نوشتار دیگری که پیش از انعقاد برجام تقریر شده است. اختلاف میان روسیه و آمریکا را در نحوه مواجهه با ایران شرح میدهد که در صورت شکست مذاکرات، روسیه قاتل به ادامه سیاست تحریم با ایران نخواهد بود و احتمالاً از تحریمهای آتی آمریکا علیه ایران رضایت نخواهد داشت.
شایان توجه است که آرباتوف پیشتر انعقاد توافق هستهای ایران را واجد تهدیداتی برای روسیه دانسته بود. او در مقالهای که در سال ۲۰۱۴ نوشته بود، مدعی شده بود که پیمان هستهای با ایران این کشور را در نقش تولیدکننده انرژی و جایگزینی برای روسیه در تأمین انرژی اروپا مطرح میکند ونیز از وابستگی اقتصادی ایران به روسیه میکاهد و آ را در مسیر دیپلماسی غرب قرار میدهد.
آربانوف همکاری با ایران را گرفتار در وضعیت پارادوکسیکال در سیاست خارجی روسیه میداند. از نظر او، روسیه قائل به وجود چرخه سوخت در ایران، به دلیل نگرانی از مقاصد هستهای ایران نیست، و قصد دارد که ایران را به لحاظ هستهای به خود (روسیه) وابسته نگه دارد و در عین حال، میکوشد که با ایران توافق هستهای منعقد کند؛ از سویی، در حال همکاری با غربیها در موضوع پرونده هستهای ایران و در عین حال، مقابله با آنها در قبال بحران اوکراین است.
- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
آلکسی آرباتوف
آرباتوف در مؤسسه کارنگی روسیه مسئول بخش خلع سلاح بوده و قائم مقام حزب دموکراتیک متحد روسیه است. آرباتوف سابقه عضویت در مجلس دوما و قائم مقامی کمیته دفاع در دوما را دارد.
آرباتوف در مؤسسه کارنگی روسیه مسئول بخش خلع سلاح بوده و قائم مقام حزب دموکراتیک متحد روسیه است. آرباتوف سابقه عضویت در مجلس دوما و قائم مقامی کمیته دفاع در دوما را دارد.
سابقهها، عضویتها وآثار تألیفی او دارای ابعاد گسترده امنیتی است. تقریباً تمام هشت کتاب آرباتوف در حوزههای امنیتی، موشکی و بازدارندگی بودهاند و گزارشهایی در خصوص ایران نیز از اهمیت علائق پژوهشی او سرچشمه میگیرند. او در اندیشکده کارنگی مسکو مقالاتی را در خصوص ایران و روابطش با روسیه نگاشته است.
آرباتوف در نوشتاری که با همکاری ولایمیر ساژین با عنوان «توافق هستهای با ایران؛ قدم پایانی با مرحلهای جدید» نوشته، دو مسئله را بررسی کرده است: اول، روند شکلگیری توافق هستهای ایران از دید طرفین، که شامل دستاوردهای ایران و طرف غربی میشود. در این بخش، او به مخالفتهای داخلی برای ایران و آمریکا در امضای این توافقنامه اشاره کرده است.
انگیزه اصلی ایران از دید آرباتوف رفع فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای این کشور بوده، همانطور که برای آمریکا نیز حفاظت از رژیم منع اشاعه هستهای ذکر شده است و دوم اینکه، نویسنده ضمن همنوایی با مخالفان برجام، به ساختار قدیمی انپیتی و سایر معاهدات بینالمللی منع اشاعه سلاح هستهای اشاره میکند و خطر عدم کارایی آن برای مهار ایران را گوشزد میکند؛ ولی در نهایت، در صورت رعایت تمام نگرانیها، برجام را امری در جهت صلح و امنیت بینالمللی طبقهبندی میکند.
آرباتوف در نوشتار دیگری با عنوان «ایران در عوض بمب چه به دست خواهد آورد؟» نیز ضمن بررسی شرایط ایران پیش از مذاکرات هستهای، سه احتمال را برای آن در صورت شکست این گفتگوها در نظر میگیرد. اولین احتمال از منظر او، وقوع جنگ هوایی با ایران در منطقه خلیج فارس برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای.
دومین احتمال به وجود آمدن ایران هستهای، بدون اقدامی خاصی از ناحیه غربیها و سومین مورد حمله نظامی به ایران و دستیابی ایران به سلاح هستهای همراه با سایر جنگهای منطقهای است.
در سناریوی اخیر، احتمال وقوع جنگ هستهای وجود دارد. از نظر وی، در کنار این آلترناتیوها، گفتگوهای ژنو در دو بعد داخلی و بینالمللی برای ایران دستاوردهایی را به همراه خواهد داشت: ایران در بعد داخلی پرستیژ خود را با تحریمهای بینالمللی خواهد توانست ضمن حفظ وجهه بینالمللی خود به مسائل اقتصادی داخلی نیز سامان ببخشد.
آرباتوف در نوشتار دیگری با عنوان «بیملاحظه برای شکست به مذاکرات هستهای ایران هستهای ایران نروید.» از منافع متضاد بازیگران بینالمللی در برجام به به عنوان عاملی برای هرچه پیچیدهتر شدن موضوع یاد کرده است.
در این مقاله، روسیه را در کنار آمریکا از عاملان اصلی وضع و اجرای تحریمهای بینالمللی علیه ایران ذکر کرده و کوشیده است از به تصویر کشیدن روسیه به عنوان کشوری که در اجرای آنها از آمریکا تبعیت کرده و خودداری کند و بر این نظر است که روسیه و آمریکا فقط در موضوع برجام میتوانند باهم به صورت مستقیم همکاری کنند.
این در حالی است که او در نوشتار دیگری که پیش از انعقاد برجام تقریر شده است. اختلاف میان روسیه و آمریکا را در نحوه مواجهه با ایران شرح میدهد که در صورت شکست مذاکرات، روسیه قاتل به ادامه سیاست تحریم با ایران نخواهد بود و احتمالاً از تحریمهای آتی آمریکا علیه ایران رضایت نخواهد داشت.
شایان توجه است که آرباتوف پیشتر انعقاد توافق هستهای ایران را واجد تهدیداتی برای روسیه دانسته بود. او در مقالهای که در سال ۲۰۱۴ نوشته بود، مدعی شده بود که پیمان هستهای با ایران این کشور را در نقش تولیدکننده انرژی و جایگزینی برای روسیه در تأمین انرژی اروپا مطرح میکند ونیز از وابستگی اقتصادی ایران به روسیه میکاهد و آ را در مسیر دیپلماسی غرب قرار میدهد.
در این خصوص، او استدلال میکند که در شرایط ذکر شده، اراده سیاسی روسیه و سایر کشورهای عضو شورای امنیت و آلمان مشخص میکند که آیا رژیم منع اشاعه سلاح هستهای، جنگ جدید در خلیج فارس یا مسئله اوکراین و رابطه آن با روسیه به کدام سمت میرود.
آربانوف همکاری با ایران را گرفتار در وضعیت پارادوکسیکال در سیاست خارجی روسیه میداند. از نظر او، روسیه قائل به وجود چرخه سوخت در ایران، به دلیل نگرانی از مقاصد هستهای ایران نیست، و قصد دارد که ایران را به لحاظ هستهای به خود (روسیه) وابسته نگه دارد و در عین حال، میکوشد که با ایران توافق هستهای منعقد کند؛ از سویی، در حال همکاری با غربیها در موضوع پرونده هستهای ایران و در عین حال، مقابله با آنها در قبال بحران اوکراین است.
نقطه کانونی تحلیلهای آرباتوف در استخراج وجوه فرصت برجام برای روسیه، اعاده جایگاه روسیه در مقام قدرت کنشگر و بزرگ بینالمللی است. در کل، از نظر آرباتوف، تعمیق روابط روسیه با ایران ظرفیت چندانی را برای سیاست خارجی روسیه که گرفتار در مباحث مضلع و گوناگون است به وجود نمیآورد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *