جیب موسسان پر، جیب معلمان خالی؛ در مدارس غیر انتفاعی چه خبر است؟

11:50 - 15 تير 1400
کد خبر: ۷۳۹۰۴۸
با وجود اینکه مدارس غیر انتفاعی شهریه‌های بسیار بالایی از دانش آموزان دریافت می‌کنند، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد معلمان در اولویت آخر اقتصادی این مدارس قرار دارند.
_ روزنامه کیهان نوشت: عکس آن‌قدر تکان دهنده بود که تا چند روز به آن معلم فکر می‌کردم. چطور می‌شود یک معلم مدرسه غیرانتفاعی، همان مدرسه‌هایی که شهریه‌های چند ده میلیون تومانی دریافت می‌کنند، برای گذران معیشتش به انجام کار ساختمانی و گچ کاری روی آورد؟ البته که کار ننگ نیست، اما این معلم به جای آن‌که وقتش را برای افزایش و به روز کردن دانش و مهارت‌های آموزشی‌اش صرف کند، ناچار است به شغل دوم و سوم دست بزند.
 
برای یافتن پاسخ این سؤال با چند تن از معلمان مدارس غیرانتفاعی گفتگو داشتم. همان معلمانی که پیش‌تر درباره مشکلات‌شان گزارش‌هایی نوشتیم، اما به سرانجام مطلوبی نرسید!
 
اما پیش از پرداختن به اظهارات این معلمان بد نیست ماجرا را از یک زاویه جدید بنگریم؛ یکی از مسائلی که در چند سال اخیر به خصوص در حوزه مفاسد اقتصادی با آن رو به رو بوده‌ایم، واگذاری‌ها یا همان خصوصی‌سازی‌های بی‌حساب و کتاب بوده است. اگر بخواهیم تمام ابعاد این معضل را در یک جمله خلاصه کنیم، می‌توانیم بگوییم خصوصی‌سازی‌ها به نحوی انجام شد که چرخ کارخانه‌ها ایستاد، کارگران بیکار شدند و نهایتا یک برند خوش نام از یاد‌ها محو شد. در این بین تنها کسی که سود کرد همان فرد یا افرادی بودند که با رانت صاحب یک کارخانه شده بودند.
 

آسیب‌های خصوصی‌سازی در آموزش

نگاهی به شرایط مدارس غیرانتفاعی نشان می‌دهد، خصوصی‌سازی در آموزش و پرورش دست کمی از خصوصی‌سازی در صنعت ندارد. امروز نظام آموزشی کشور در بخش خصوصی درگیر تعارض منافع شده است، عده‌ای که جزو مدیران نظام آموزشی و یا صاحب نفوذ در این بخش هستند توانسته‌اند امتیاز تاسیس مدارس غیرانتفاعی را بگیرند و با راه‌اندازی این مدارس و استفاده از نیروی ارزان قیمت، سود سرشاری به جیب بزنند.
 
این در شرایطی است که شهریه‌های چند ده میلیونی مدارس غیرانتفاعی بیش از اینکه به جیب معلمان برود، به جیب موسسانی می‌رود که هر زمان که بخواهند می‌توانند با معلم قطع همکاری کنند. در این بین، موسس بیشترین سود را می‌کند و نیروی کار یا همان معلم در اولویت آخر قرار دارد. البته درخصوصی‌سازی آموزش، موسس به فکر بستن مدرسه نیست، بلکه با اقدام‌های یک جانبه به فکر افزایش سود و برندسازی و افزایش شعبات مدرسه‌اش است. اما آنکه این مسیر را هموار و هدف را دست یافتنی می‌کند، صرفا برنامه‌ریزی و افعال موسس نیست، بلکه عشق و از خودگذشتی معلمان است که موسس را روز به روز قوی‌تر و جامعه معلمان را روز به روز ضعیف‌تر و شکننده‌تر می‌کند.
 

نظارت بی‌ضابطه

در این باره، یکی از معلمان مدرس غیرانتفاعی که نامش محفوظ است، اظهار داشت: در حال حاضر حدود ۱۶۰ هزار معلم در مدارس غیرانتفاعی مشغول به کار هستند.
 
وی ادامه داد: معلمان غیرانتفاعی نه تنها استخدام نیستند بلکه از شرایط مناسب بیمه نیز محروم هستند.
 
این در حالی است که بسیاری از معلمان غیرانتفاعی از دانش و مهارت بسیار خوبی برخوردارند. با این حال، یک معلم غیرانتفاعی حقوقی مابین ۵۰۰ هزار تومان تا ۲ میلیون تومان را دریافت می‌کند که البته عده قلیلی از آن‌ها به درآمد‌های میلیونی دست پیدا می‌کنند!
 

قانون شکنانی که متولی تربیت دانش‌آموزان شده‌اند

این معلم درباره نظارت آموزش و پرورش بر وضعیت معلمان غیرانتفاعی، گفت: معلمان باید حقوق دریافتی خود را در سامانه مشارکت‌ها تایید کنند، حقوقی که با واقعیت فاصله بسیاری دارد. به عنوان نمونه ممکن است موسس در سامانه مشارکت‌ها حقوق پنج میلیون تومانی را ثبت کند، اما معلم آن حقوق را دریافت نمی‌کند. اگرچه معلم ناچار است برای دریافت حداقل حقوق، دریافت پنج میلیون تومان حقوق را تایید کند. برخی موسسین ممکن است حتی عددی را که ثبت کرده‌اند به معلم پرداخت کنند، اما معلم باید اضافه پرداخت را به صورت دستی (وجه نقد) به موسس برگرداند تا سندی برای بازگشت پول باقی نماند.
 

پرداخت هزینه بیمه از جیب معلم

وی درباره پرداخت پول بیمه نیز افزود: رویه پرداخت هزینه بیمه به همین منوال است. یعنی معلمان باید از حقوق خود هزینه بیمه شان را پرداخت کنند. مؤسس حقوق معلم را پرداخت می‌کند و معلم برای اینکه در لیست بیمه قرار بگیرد باید پول بیمه را به موسس برگرداند. تمام این شرایط در حالی است که اگر معلم با موسس همکاری نکند، در اولین فرصت قطع همکاری صورت می‌گیرد و معلم باید به دنبال یک مدرسه جدید باشد!
 

سامانه مشارکت‌ها به نفع مؤسس به ضرر معلم

معلم دیگری در تایید این اظهارات با نشان دادن تصویر سامانه مشارکت‌ها و عدد پرداخت شده، گفت: همانطور که مشاهده می‌کنید برای طرح سؤال و تصحیح اوراق امتحانی عددی معادل ۱۰۰ هزار تومان به عنوان حقوق خرداد ماه واریز شده است، این در حالی است که در سامانه مشارکت‌ها حقوق پرداختی ۷۰۰ هزار تومان ثبت شده است و من ناچارا دریافت این حقوق را تایید می‌کنم.
 
وی افزود: کارکرد مهم سامانه مشارکت‌ها، تعیین شهریه مدارس غیرانتفاعی است. این در حالی است که موسسین برای دریافت شهریه بیشتر، شرایطی را برای نیرو‌های شاغل ثبت می‌کنند که واقعیت ندارد. ثبت مواردی، چون عیدی، حق مسکن، حق اولاد، سنوات و بیمه در شرایطی است که معلمان مدارس غیرانتفاعی از آن‌ها برخوردار نیستند و صرفاً یک حقوق بسیار حداقلی را دریافت می‌کنند.
 

ما عاشقیم و دارای مهارت

برخی از معلمان دیگر با اشاره به مشاغل دوم و سوم خود بر اظهارات همکارنشان مهر تایید زدند. یکی از این معلمان گفت: بنده نیز در کنار شغل شریف معلمی که به آن عشق می‌ورزم و افتخار می‌کنم، یک فروشگاه مجازی فروش اقلام آرایشی و بهداشتی ایجاد کرده‌ام. این در حالی است که من معلم باید تمام هم و غمم دانش‌آموزانم باشند نه معیشت و امنیت شغلی‌ام.
 
معلم دیگری اظهارداشت: متاسفانه معلمان مدارس غیرانتفاعی در سه ماه تابستان هیچ درآمدی ندارند و ناچارند برای گذران زندگی به مشاغل دیگری روی آورند.
 
یک معلم دیگر تاکید داشت: برخلاف تصور برخی که فکر می‌کنند، چون ما دانشگاه فرهنگیان نرفته‌ایم از مهارت کافی برای تدریس برخوردار نیستیم، معلمان مدارس غیرانتفاعی معلمانی تحصیل کرده و ماهری هستند. همکارانی در بین ما هستند که دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری هستند. برخی از همکاران ما، سوابق تدریس ۱۰، ۱۵ و حتی ۲۰ ساله دارند. چنین افرادی قطع به یقین معلمان موفقی بوده‌اند که توانسته‌اند ادامه کار دهند و موسسین از آن‌ها برای رسیدن به کیفیت آموزشی بالا استفاده می‌کنند.
 

حداقل، قانون اجرا شود

معلم دیگری اظهار داشت: متاسفانه، دولت‌ها، مجلس‌ها و وزرای آموزش و پرورش هیچ اهتمامی برای استخدام معلمان غیرانتفاعی نداشته و ندارند. در چنین شرایطی ما حتی به اجرای قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی راضی هستیم، قانونی که ماده ۲۶ آن درباره حقوق و مزایای معلمان گفته باید مطابق قانون کار باشد، اما متاسفانه همین هم از سوی موسسان رعایت نمی‌شود. با این شرایط به واقع معلمان غیرانتفاعی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. ما در آمار جامعه معلمان قرار نمی‌گیریم و اصطلاحا نیروی حق التدریس آزاد محسوب می‌شویم، اما این چطور نیروی آزادی است که برای تدریس در مدارس غیرانتفاعی تمام دوره‌ها و تایید صلاحیت‌ها و مراحل تحت نظر آموزش و پرورش را باید بگذراند، اما زمانی که کار به حق و حقوق می‌رسد، چون نیروی آزاد است مشمول قوانین آموزش و پرورش کشور نمی‌شود؟!
 

مجلس و نهاد‌های نظارتی ورود کنند

اظهارات تکان دهنده معلمان غیرانتفاعی در شرایطی است که پشت پرده برخی از مدارس غیر انتفاعی مشخص نیست. آن‌طور که بررسی‌ها نشان می‌دهد، از آنجا که مجوز تاسیس مدارس غیرانتفاعی فقط به معلمان و بازنشستگان فرهنگی داده می‌شود، برخی از مؤسسین صرفاً یک اسم هستند و پشت آن‌ها سرمایه‌گذارانی قرار گرفته‌اند که هیچ درک و شناختی از مسئله تعلیم و تربیت ندارند و صرفا به دنبال اهداف شخصی یا سازمانی هستند.
 
شرایط کنونی مدارس غیرانتفاعی و معلمان آن‌ها نشان می‌دهد مسیر خصوصی‌سازی در آموزش نیز به درستی طی نشده و قوانین به اندازه‌ای که به نفع مؤسسان است به نفع کارکنان و معلمان شاغل نیست. این در حالی است که به گفته معلمان غیر انتفاعی، آن‌ها با اینکه استخدام را حق خود می‌دانند، اما به رعایت و اجرای قانون تاسیس مدارس غیر انتفاعی نیز راضی هستند. قانونی که اگر اجرا شود حقوق و مزایای معلمان غیر انتفاعی را قابل قبول و منصفانه خواهد کرد.
 
در این باره لازم است تا قوه مقننه «قانون تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی» را مورد بازنگری و ترمیم قرار دهد تا حقوق کارکنان و معلمان مدارس غیر انتفاعی بیش از این زایل نشود. علاوه‌بر این لازم است سازمان‌های نظارتی، چون سازمان بازرسی کل کشور، شرایط این مدارس و به ویژه معلمان غیر انتفاعی را مورد بررسی قرار دهند.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *