آیا رامبد جوان میتواند روایتگر رفتارهای «مردم معمولی» باشد؟
- رامبد جوان در طول سه دهه حضور مستمر در عرصه بازیگری و کارگردانی و این اواخر اجرا توانسته است قدم به قدم گامهای پیشرفت را بردارد و طوری خودش را با فضای جامعه همراه کند که جزوی از همان مردم معمولی به حساب بیاید. شاید اگر بخواهیم زندگی حرفهای رامبد جوان را بررسی کنیم به چهار مقطع مختلف باید حضورش را تقسیمبندی کنیم.
***فرید جنگلبرد آغاز راه بازیگری
رامبد جوان بازی در مجموعههای تلویزیونی را از سال ۷۳ آغاز کرد. او در ابتدای حضورش در تلویزیون در مجموعه طنزهای آیتمی بازی میکرد که همکاری با محمد صالح اعلا و بهروز بقایی در «نوروز ۷۴» و «نوعی دیگر» جزو فعالیتهای او در همان آغاز مسیر است. شانس بزرگ جوان، اما آشنایی با تیم بیژن بیرنگ و مسعود رسام بود. جوان که تا آن موقع جوانی ناشناس در عرصه بازیگری بود با آشنایی با بیژن بیرنگ و بازی در چند قسمت سریال «همسران» توانست اعتماد خالقان این اثر را جلب کند و زمینه ساز حضور در یکی از نقشهای مهم کارنامه بازیگریاش را فراهم سازد.
سریال «خانه سبز» نقطه عطف کارنامه کاری جوان است. او به خوبی توانست در این سریال بازی در دو نقش متفاوت «جد بزرگوار» و «فرید جنگلبرد» را بازی کند و تا امروز یکی از نقشهایی باشد که اسم کاراکتر به شخصیت اصلی بازیگر الصاق شده است. جوان در «خانه سبز» یک شخصیت متفاوت و پر انرژیای از خودش معرفی کرد که خیلی خوب توانست فضای خشک بازیگری در تلویزیون را بشکند و از این حیث میتوان او را جزو پیشتازان این حوزه به حساب آورد. حضور او در «کت جادویی» و ایفای نقش یک انسان حریص و طمع کار در اواخر دهه هفتاد او را بیش از پیش در نظر مخاطبان مهم نشان داد. محمدرضا هنرمند با ساخت «مومیایی۳» فصل جدیدی از ساخت کمدیهای سیاسی را در کشور آغاز کرد که رامبد جوان در نقش یک جوان یاغی و معترض در کنار پرویز پرستویی به خوبی توانست حضورش را به عنوان یک جوان تازه وارد در سینما به ثبت برساند.
روند بازیگری رامبد جوان در سینما سیر صعودی را طی کرد تا جایی که او در عرصه بازیگری موفق شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای بازی در «گناهکاران» به دست بیاورد.
***کارگردانی
رامبد جوان در عرصه کارگردانی هم ترکیبی از خلاقیت و خوش اقبالی را توامان با خود به همراه داشت و توانست در کارگردانی خیلی بیشتر از بازیگری خودش را اثبات کند. او اگر در بازیگری در فیلمهای تجاری حضور پیدا کرد، اما در کارگردانی روند منطقی را برای رسیدن به جایگاه یک کارگردان فنی و کاربلد طی کرد. سریال «گمگشته» نخستین قدم جدی جوان در ساخت سریال مناسبتی بود. سریالی که در زمان پخش خود بیش از ۹۰ درصد مخاطب با رضایت بالا را توانست کسب کند. اتفاقی که در آمار کلی سریالهای ماه مبارک رمضان یک اتفاق ویژه است.
جوان از ابتدای دهه ۸۰ تا پایان دهه ۹۰ در حدود دو دهه فعالیت در عرصه ساخت سریال و فیلم سینمایی موفق شد سیر صعودی منطقی را طی کند. «اسپاگتی در هشت دقیقه» نخستین فیلم سینمایی او بود که مانند اکثر کارگردانهای فیلم اولی با آزمون و خطاهایی ساخته و اکران شد. جوان، اما در دومین ساخته سینماییاش «پسر آدم دختر حوا» را ساخت. یک کمدی شوخ و سر حال که شوخیهای به موقع و استانداردش نوید حضور یک کارگردان خوش ذوق را میداد.
او با «ورود آقایان ممنوع» ثابت کرد سینمای کمدی را به خوبی میشناسد و میتواند جزو کارگردانهای شاخص این حوزه باشد. هر چند جوان در «نگار» و «قانون مورفی» به فضاهای شخصیتر و نگاههای متفاوت در عرصه کارگردانی و داستانپردازی نزدیکتر شد، اما میتوان گفت او حالا دیگر یکی از کارگردانهای مهم سینمای ایران در ساخت آثار سرگرم کننده است.
***خندوانه و یک رامبد متفاوت
آنهایی که خاطرات گذشته را بهتر به یاد میآورند در خاطرشان هست که رامبد جوان در برنامههای مختلفی با روحیه و رفتارهای منحصربفردش همواره سعی میکرد شخصیتی متفاوت در قالب یک هنرمند و بازیگر ارائه دهد. حضورش در برنامه نود در سال ۹۰ و یا در ویژه برنامههای تحویل سال همیشه جزو پربینندهترین بخشهای تلویزیونی بود. شاید بتوان نقطه عطف برنامهسازی در تلویزیون و همچنین نقطه عطف کارنامه کاری رامبد جوان تولید برنامه «خندوانه» عنوان کرد.
برنامهای که با رویکرد و نگاه رامبد جوان به مقوله کمدی و خندیدن شکل گرفت و در طول هفت سال به یکی از برندهای پرطرفدار تلویزیون تبدیل شد. رامبد جوان در خندوانه به اوج محبوبیت و خلاقیت رسید و کارهایی را در این برنامه شکل داد که برای نخستین بار در تلویزیون شکل میگرفت. او هفت سال طوفانی را در دهه نود پشت سر گذشت تا در بزنگاههایی همچون حضور در نمایش خانگی بتوان گام چهارم زندگی حرفهای او را به یک سریال نمایش خانگی اختصاص داد.
***مردم معمولی و رامبد شجاع
سریال «مردم معمولی» دریچه جدیدی در کارنامه کاری رامبد جوان است. او در حالی وارد نمایش خانگی و ساخت سریال در فضای جدید شد که بیش از یک سال در تلویزیون غایب بود و همزمان با شروع فصل جدید «خندوانه» سریال «مردم معمولی» را آماده پخش کرد. او تصمیم گرفت در یک لوکیشن محدود با تعدادی بازیگر معین یک سیتکام بسازد. شروع «مردم معمولی» آنطور که مدنظر سازندگان بود پیش نرفت و مخاطب از تماشای آن دلسرد شد و نسبت به ساخت آن اعتراض کرد.
همین باعث شد جوان با شجاعت شش قسمت ابتدایی سریال را کنار بگذارد و سبک روایی سریال را تغییر دهد. «مردم معمولی» تجربه جدیدی در سریالسازی در نمایش خانگی است. سریالی که تلاش میکند از دل اتفاقات و رخدادهای روزمره موقعیتهایی برای نقد اجتماعی در قالب نقد ایجاد کند.
اولین سریال جوان در نمایش خانگی یک آزمون جدی برای او است. او تلاش میکند ذائقه متفاوتی را در نمایش خانگی برای مخاطب ایجاد کند و با تکیه بر استعداد بازیگران جوان در کنار چهرههای مطرحی همچون آتیلا پسیانی و شبنم مقدمی به شیوههای متفاوتی از تولید در نمایش خانگی دست پیدا کند.
باید دید همانطور که جوان در بزنگاههای زندگی حرفهای اش توانست بهترین برداشت را از شرایط داشته باشد؛ میتواند با «مردم معمولی» هم به همان اتفاقی که در نمایش خانگی به دنبالش هست برسد؟ آیا او میتواند روایتگر رفتارهای «مردم معمولی» باشد؟