دو پیام آشکار ملت در حماسه انتخابات
کمال احمدی در یادداشتی به بررسی پیامهای مشارکت مردم در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری پرداخته است.
خبرگزاری میزان -
_ کمال احمدی در روزنامه کیهان نوشت: پیام حماسه ۲۸ خرداد ملت ایران در یک نگاه کلی شامل دو مفهوم «نه» و «آری» به دو جریان و تفکر مدیریتی بود. پیام منفی به جریان لیبرالی بود که طی سالهای طولانی بهجای تکیه بر داشتههای داخلی همواره نگاهش به گشایش از سوی غرب و آمریکا بود و پیوسته نسخه بیگانهپرستی را بر بومیگزینی ترجیح میداد تا جایی که در مقطعی از زمان با وجود هزاران نخبه توانمند و مدیر مستعد داخلی خواستار واردات مدیر از خارج شد! این تفکر که همهچیز کشور و حتی آب خوردن مردم را هم به رضایت غرب گره زده بود در خوشبینانهترین حالت موجبات سستی و رکود در حوزههای مختلف اقتصادی و سیاسی و... را فراهم کرده بود.
ماحصل این جریان فرنگیمآب که متاسفانه بعضا تا سطوح بالای مدیریت اجرایی کشور نیز نفوذ کرده جهش مشکلات اقتصادی، گسترش فقر و بیکاری، افزایش معضلات اجتماعی و رشد ناهنجاریهای فرهنگی است. بهطور مثال این جریان پرمدعا و در عین حال نابلد با نساختن یا کم ساختن مسکن موجبات گرانی نزدیک به ۷۰۰ درصدی قیمت خانه را طی هشت سال فراهم کرد و بعد هم با بیپروایی ادعا کرد اگر ما نبودیم قحطی میشد. یا همین شیفتگان غرب بهدلیل سوءمدیریت آشکارشان چوب حراج به ۶۰ تن ذخایرطلای کشور زدند و ۱۸ میلیارد دلار ارز گرانبهای کشور را حیف و میل کردند و بعد هم به جای ابراز شرمندگی گفتند ماشین اقتصاد کشور را از ته دره بیرون آوردیم!
جریان مذکور حتی به تشدید فساد اداری و مدیریتی و نخبه کشی نیز دامن زد. مثلا چندی پیش یکی از جوانان نخبه در زمینه صنعت آیتی که در یکی از شرکتهای انفورماتیک دولتی مشغول بود در تماس با کیهان اعلام کرد چند ماه قبل مسئول مافوق شرکت، از ما خواست یک برنامه نرمافزاری را برای اجرای یکی از سامانههای مالی بانک مرکزی طی سه ماه و با فلان مبلغ طراحی کنیم ما نیز پس از بررسیهای اولیه متوجه شدیم اساسا این برنامه را میتوان به بهترین شکل نه در سه ماه بلکه طی دوهفته و با مبلغی بسیار کمتر از نرخ اعلامی مسئول مافوق انجام داد من نیز به حسب تکلیف شرعی و وجدانی خویش این مسئله را به مدیر مربوطه اطلاع دادم، اما با کمال تعجب وی گفت: «شما باید برای طراحی این برنامه سه ماه طول بدهید اگر نمیخواهید بروید»! این جوان تاکید میکرد شرکت مذکور تا قبل از تحریمها همواره تمامی برنامههای نرمافزاری را از اروپاییها میخرید و کلا در این زمینه کشور را به غرب وابسته کرده بود، اما خوشبختانه به برکت تحریمها، مدیران شرکت مجبور شدند به تدریج به توانایی نخبگان داخلی روی بیاورند هرچند که در همین وضعیت نیز به جهت همان نگاه فاسد غربزده نمیخواهند کارها با اقدامات جهادی و با هزینههای کمتر از خارج انجام شود!
نمونه فوق فقط یک مثال کوچک از دهها و یا صدها آسیب جریان غربگرایی است که در این انتخابات با دست رد ملت مواجه شد.
اما پیام مثبت انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری به جریانی بود که باور عمیق به توانایی ملت ایران در همه زمینهها دارد. تفکری که معتقد است اگر ما میتوانیم موشک نقطهزن بسازیم و ماهواره ایرانی به فضا بفرستیم قطعا میتوانیم خودروی صد درصد داخلی باکیفیت و با قیمتی بسیار پایینتر از رقمی که الان هست تولید کنیم، حتما میتوانیم در یک حرکت جهادی با ساخت صدها هزار مسکن علاوه بر رونق حداقل ۲۰۰ رشته کاری به خانهدار شدن میلیونها بیخانه و مستاجر در یک مقطع زمانی نهچندان طولانی کمک کنیم، یقینا میتوانیم با اعتماد به نخبگان خودمان در حوزه فناوریهای جدید، گوشیهای ایرانی با قطعات داخلی و با کیفیت بالا بسازیم و جلوی خروج سالانه ۶ میلیارد دلار را برای واردات موبایلهای لوکس آمریکایی و خارجی بگیریم. قطعا میتوانیم با تواناییهای بسیار بالای زارعان کشور جلوی وابستگی به دانههای روغنی و یا نهادههای دامی را تا حدود زیادی بگیریم، اواخر سال گذشته کشاورز نمونه مشکینشهری توانست از نیم هکتار زمین، هشت کیلوگرم زعفران برداشت کند که استاندارد آن سه کیلوگرم در این میزان مزرعه بود با این وصف نمیشود نداشتن زمین مستعد و یا کمبود آب و بهانههایی از این دست را عامل عدم اتکا به توان داخلی برای تولید دانههای روغنی یا نهادههای دامی دانست پس حتما میتوانیم در این محصول هم به کاهش وابستگی بیندیشیم هرچند این اتفاقات نیازمند مدیرانی است که به این توانمندیها باور داشته باشند نه اینکه با نگاههای وابسته خودشان کشور را به واردات دوباره گندم آن هم پس از اتفاق شیرین خودکفایی در این محصول سوق دهند.
مردم ایران در این انتخابات به جریانی «آری» گفتند که راهکارش برای خلاصی از شر تحریمها نه التماس به غرب و تعطیلی واحدهای تولیدی و فراموشی ظرفیتهای داخلی، بلکه خنثیسازی تحریمها از طریق تکیه به توانایی ایرانیان و تقویت واقعی تولید در همه حوزههای مورد نیاز است. مثلا اگر قرار است تحریم واکسن را بردارد به دانشمندانش چنان اعتمادی میکند که آنها طی حدود یکسال سه واکسن ایرانی میسازند که دو مورد آن تاکنون مجوز تولید انبوه گرفته که همین مسئله موجب شد آمریکاییها اخیرا واکسن را از لیست تحریمها خارج کنند! یا اگر میخواهد تحریم بنزین را بردارد به ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس روی میآورد تا نه تنها کشور را از واردات این محصول نفتی بینیاز کند بلکه ایران را در جرگه صادرکنندگانش قرار دهد، نکته عبرتآموز در این میان اینکه در همین موضوع ساخت پالایشگاه، جریان غربگرا ادعا میکرد پالایشگاهسازی کار کثیف و گرانی است و ما نباید برای آن هزینه کنیم، اما هنگامی که پالایشگاه خلیجفارس با روحیه جهادی جوانان مومن و نیروهای قرارگاه خاتم سپاه ساخته شد آقایان مدعی برای گرفتن عکس یادگاری با همان کار کثیف مسابقه گذاشتند.
نکته پایانی اینکه به نظر میرسد این روزها جریانی مشکوک قصد دارد با افزایش سطح توقعات و انتظارات عمومی از رئیسجمهور منتخب و دولت آینده به نوعی ذائقه شیرین ملت را تلخ کند و احیانا زمینه را برای کینهوییهای بعدی آماده سازد؛ بنابراین ضروری است رسانهها و اصحاب قلم و تریبون، واقعیتهای موجود کشور و کارنامهای را که دولت فعلی در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد از خود بهجای گذاشته بدون هیچ حب و بغضی و بهطور منصفانه برای مردم تشریح کنند تا سطح مطالبات با واقعیتهای کف میدان مطابقت داشته باشد مثلا گفته شود بخش مهمی از گرانیهای فزاینده فعلی حاصل بیانضباطیهای مالی و کسری بودجههای نجومی دولت است که فقط برای همین امسال تا ۳۵۰ هزارمیلیارد تومان برآورد کسری شده و لذا کاهش این گرانیها و جبران این کسریها کار یک ماه و دو ماه نیست بلکه نیازمند اجرای یک فرآیند منضبط مالی در بودجههای سالیانه آن هم در یک بازه میانمدت است هرچند دولت میتواند با کاهش هزینهها و ریختوپاشهایش و افزایش توجه به تولید حتی در یک بازه یکساله از شیب تند تورم بکاهد.
یا در موضوع مسکن به مردم گفته شود که دولت کنونی در طول هشت سال با کمکاری عجیب در ساخت خانه، باعث کمبود حداقل دو میلیون واحد مسکونی شد که برای جبران این کمبود باید حداقل دو سال زمان سپری شود. البته غرض از بیان این نکته خدای ناخواسته این نیست که به توجیهتراشی برای کاستیهای احتمالی بپردازیم و دولت قبلی را مقصر مشکلات چند سال اول دولت بعدی معرفی کنیم و در چند سال پایانی هم بهانهای دیگر بجوییم بلکه هدف بیان واقعیتها برای افکار عمومی و تنظیم سطح انتظارات با این واقعیتهاست.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *