بلاتکلیفی ۱۵ میلیون دانشآموز؛ از نبود مجوز واکسن برای افراد زیر ۱۸ سال تا آموزش حضوری
- روزنامه جام جم نوشت: بدون شک مهمترین اقدام وزارتخانه آموزش و پرورش در حال حاضر، تصمیم برای چگونگی بازگشایی مدارس است. هر چند عمر دولت کنونی به زمان بازگشایی احتمالی مدارس در سال تحصیلی جدید نمیرسد و این اتفاق در دولت بعدی خواهد افتاد، اما بدیهی است که تصمیمگیری درباره نحوه بازگشایی مدارس، در حیطه تصمیمات وزارتخانه کنونی است.
این موضوع از جهتی دیگر هم بسیار مهم است؛ اینکه آگاهی از چگونگی بازگشاییها یکی از مهمترین سوالات خانوادههای دانشآموزان است. وجود جمعیت ۱۵ میلیونی دانشآموزان در ایران، نشان از آن دارد که این تصمیم با زندگی این تعداد خانواده در ارتباط است. حدود ۱۵ میلیون خانوادهای که در اولین روز تابستان هنوز بلاتکلیفاند، درست مثل وزارتخانهای که این روزها ماهیتش گره خورده به چگونگی بازگشایی مدارس در سال تحصیلی پیش رو.
محسن حاجیمیرزایی چند روز پیش باردیگر بر بازگشایی مدارس به صورت حضوری از ابتدای مهرماه تاکید کرده است، او پیش از این هم با اشاره به معایب آموزش آنلاین، به حضوری برگزار شدن کلاسها اصرار داشت، اما اصرار وزیر معطوف به وعدهای است که از سوی وزارت بهداشت و درمان مبنی بر واکسیناسیون معلمان تا پایان مردادماه داده شده و فارغ از توانایی یا ناتوانایی واکسیناسیون کامل نزدیک به یک میلیون معلم، هنوز مشخص نیست در صورت تحقق نیافتن این وعده، قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ در این میان البته کسی به سلامت دانشآموزان هم اشارهای نکرده است، به این مفهوم که آیا واکسیناسیون معلمان کافی است و میتواند از ابتلای دانشآموزان پیشگیری کند؟! محمد محسنبیگی، مدیرکل دفتر سلامت و امور تندرستی آموزش و پرورش یک روز پس از تکرار اصرار وزیر بر بازگشایی حضوری مدارس، این موضوع را بسته به شرایط و زمان بازگشاییها دانسته و معتقد است اصرار بر بازگشایی حضوری «فعلا در حد پیشنهاد بوده است.»، اما آنچه از شواهد برمیآید، این پیشنهاد در نگاه وزیر آموزش و پرورش قطعی است. در این میان از سوی جمعیت ۱۵ میلیونی دانشآموزان یک عملیات رمزگشایی در حال اجراست تا شاید متوجه شوند قرار است سال تحصیلی پیش رو را چگونه آغاز کنند.
همهچیز مشروط به یک اگر است
«طبق وعدهای که ستاد ملی مقابله با کرونا و وزارت بهداشت به ما دادهاند، قرار است در مردادماه واکسیناسیون معلمان انجام شود. بنده مطمئن هستم که این کار در مردادماه انجام میشود و باید تلاش کنیم مدارس را در شروع سال تحصیلی آینده به صورت حضوری دایر کنیم.» این گفتههای محسن حاجیمیرزایی در روز یکشنبه است، پیش از او هم سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفته بود: «اصل باید بر بازگشایی مدارس از مهرماه، به شرط یک برنامهریزی مناسب باشد و آسیب ناشی از تعطیلی مدارس را میتوان بیشتر از لطمههای کرونا دانست.»
همین دیروز هم محمد محسنبیگی، مدیرکل دفتر سلامت و تندرستی وزارت آموزش و پرورش گفت: «واکسیناسیون معلمان، کادر آموزش و رانندگان سرویس مدارس از مرداد آغاز میشود و تا قبل از بازگشایی مدارس، فاز دوم واکسن کرونا را به شکل کامل دریافت میکنند. ولی هنوز نوع واکسنی که به آنها تزریق خواهد شد، مشخص نیست.»
از حرفهای هر سه مسؤول، میتوان متوجه شد که تصمیم بر بازگشایی مدارس در سال جدید تحصیلی و آموزش حضوری است،، اما نکته قابل توجه و مهم که در حرفهای هر سه نفر هم عنوان شده، این است که این اصرار بر آموزش حضوری، مشروط به یک اتفاق به نام واکسیناسیون معلمان، کادر آموزش و رانندگان سرویس مدارس شده است! وزیر آموزش و پرورش با قطعیت گفته «مطمئن است واکسیناسیون» صورت میگیرد. این در حالی است که وزارت بهداشت و درمان در یک ماه گذشته حتی از برنامه اعلامی خودش برای واکسیناسیون افراد بالای ۷۰ سال عاجز بوده و به نوعی از برنامه اعلامشده اولویتهای واکسیناسیون عمومی عقب است. آخرین آمارهای وزارت بهداشت هم نشان میدهد تا روز گذشته چهار میلیون و ۳۷۴ هزار و ۷۲۹ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۹۰۶هزار و ۵۴۶نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند. این که در چند ماه گذشته تنها ۹۰۶ هزار نفر واکسینه شدهاند و انتظار داریم طی دو ماه بیش از یک میلیون نفر موفق به دریافت هر دو دوز واکسن شوند، حداقل با توجه به شرایط موجود، دور از واقعیت به نظر میرسد.
در ستایش آموزش حضوری
فصل مشترک دیگری که در کلام مسؤولان، در تایید بازگشایی مدارس و برگزاری حضوری میتوان دید، مربوط به آسیبهای فراوان آموزش مجازی است. بدیهی است که ما از اسفند ۱۳۹۸ تاکنون موفق به برگزاری حضوری کلاسهای آموزشی نشدهایم و این در حالی است که در پایه نهم و دوازدهم بنا به دلایلی، حتما باید آزمونها را به صورت حضوری برگزار کرد.
چرا که نمره دیپلم در کنکور و نمره پایه نهم در هدایت و انتخاب تحصیلی موثر است. شکی نیست که نظام آموزشی ما لطمه شدیدی از غیرحضوری بودن مدارس خورده است.
ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین متوسطه وزارت آموزش و پرورش هم در تایید این خسرانها میگوید: «نباید فراموش کنیم مهارتی که به دانشآموز یاد میدهیم، همان مهارتهای پایه در حوزه خواندن و نوشتن یا دانشی نیست که در دوره متوسطه متناسب با ورود به کنکور داده میشود، ما مهارتهای متفاوت و متعددی از جمله رشد اجتماعی، عاطفی، با هم زیستن و تجربه محیط بزرگتری به نام مدرسه و تعامل آن با جامعه را که تاثیر بسزایی در هوش هیجانی و اجتماعی دانشآموز دارد، بهواسطه آموزش مجازی از دست دادهایم. به همین دلیل باید تمام تلاشمان را معطوف به برگزاری کلاسهای حضوری کنیم و نگذاریم برای دومین سال، دانشآموزان ما از این نوع آموزش محروم باشند.» این تاکیدات یک سوال مهم هم در پی دارد و آن این است که وزارت آموزش و پرورش چه برنامهای برای برگزاری کلاسهای حضوری دارد؟ و مهمتر از آن، اینکه آیا مهمترین چالش پیش روی این وزارتخانه برگزاری کلاسهای حضوری است؟
ابرچالشی فراتر از کرونا
وقتی از استانداردهای معمول نظام آموزشی حرف میزنیم، مصداق آن را میتوانیم در نحوه برنامهریزی و تصمیمگیری آموزش و پرورش هم به چشم ببینیم.
ابتدای تابستان آخرین فرصت برای تصمیمگیری و برنامهریزی در این حوزه است، اما رفتار مسؤولان وزارت آموزش و پرورش نشان از این دارد که سه ماه تابستان فرصت مکفی برای این کار است. ابراهیم سحرخیز هم معتقد است بهترین زمان برای برنامهریزی سال جدید آموزشی، همان آغاز مهرماه است. به این مفهوم که از ابتدای آغاز سال تحصیلی باید برنامهریزی چگونگی برگزاری سال آینده را طرحریزی کنیم، اما حالا دیگر از باب ناچاری نباید سه ماه پیش رو را از دست بدهیم. او بلاتکلیفی آموزش و پرورش در این میان را «یک معضل بزرگ» میداند و به جامجم میگوید: «چون وزارت آموزش و پرورش شرط بازگشایی حضوری مدارس را معطوف به تحقق وعده وزارت بهداشت کرده است، باید با این دو پیشفرض به این اتفاق نگاه کرد. اول اینکه اگر واکسیناسیون یک میلیون معلم تا پایان مردادماه انجام شد، چه میشود؟
و دیگر اینکه اگر این اتفاق نیفتد، چه برنامهای وجود دارد؟» آنطور که از شواهد و گفتههای متخصصان امور بهداشتی برمیآید، با وجودی که دانشآموزان هم میتوانند ناقل باشند، اما اگر افراد در سنین بالا در برابر ابتلا واکسینه شوند، میتوان تا حدودی چرخه سرایت را کنترل کرد و به نوعی این اتفاق برای برگزاری حضوری کلاسها امیدبخش است. اما معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش معتقد است این تنها چالش پیشروی وزارت آموزش و پرورش در راستای برگزاری حضوری کلاسها نیست.
او میگوید: «با فرض اینکه واکسیناسیون هم انجام شود و کلاسها هم حضوری باشد، نکته این است که چالشهای پیش روی آموزش و پرورش در سال تحصیلی پیشرو تنها وضعیت فراگیری کرونا نیست و وزارت آموزش و پرورش باید در برابر چالشهای دیگر و مهم این حوزه چارهاندیشی کند که یکی از مهمترین آنها کمبود معلم است.»
کمبود معلم چه ربطی به کرونا دارد؟
به گفته مسؤولان در سال پیش رو نزدیک به ۱۰۰ هزار معلم بازنشسته خواهند شد و این در حالی است که سال گذشته به گفته خود وزارتخانه آموزش و پرورش، نزدیک به ۱۹۷ هزار معلم کمبود داشتیم. این کمبود معلم در سال گذشته بهواسطه مجازی شدن آموزش، خیلی نمود پیدا نکرد.
با این حساب در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید ما ۳۰۰ هزار معلم کم داریم! اما کمبود معلم چه ارتباطی با فراگیری کرونا و آموزش حضوری دارد؟ شاید مسؤولان آموزش و پرورش فعلا در تلاش برای رفع مشکل آموزش حضوری باشند، اما به گفته سحرخیز ابرچالش کمبود معلم از این جهت مهم است که راهکار حل این چالش درست در راستای کمک به فراگیری کروناست! او عنوان میکند: «تاوان این کمبود معلم را ما داریم با تراکم بالای دانشآموزان میپردازیم. آمار رسمی وزارتخانه آموزش و پرورش در رابطه با مبانی بودجه ۱۴۰۰، میانگین تراکم را در مدارس دولتی ۲۴ نفر و در مدارس غیردولتی ۱۶ نفر اعلام کرده است، این در حالی است که تراکم مطلوبی که شورایعالی آموزش و پرورش به عنوان یک معیار اعلام کرده، ۱۴ نفر است که این خودش به تنهایی یک فاجعه است.» خلاصه حرفها این است که ما ابرچالشی به نام کمبود معلم هم در کنار کرونا داریم که برای حل آن، تراکم کلاسها را بالا میبریم. در حالی که این تراکم نقش اصلی و مهمی در فراگیری کرونا دارد.»
نباید در انتظار واکسن ماند
در همه گفتههای مسؤولان، برگزاری حضوری کلاسها منوط به واکسیناسیون معلمان و کادر آموزش شده است، همین پیششرط هم باعث پیش آمدن سوال دیگری شده که آیا واکسیناسیون معلمان کافی است و این واکسینه شدن کادر آموزش میتواند از ابتلای دانشآموزان پیشگیری کند؟!
حمید سوری، اپیدمیولوژیست دراین باره به میگوید: «بدیهی است که ما تا ابد نمیتوانیم تمامی فعالیتهای اجتماعیمان را بهواسطه فراگیری کرونا تعطیل کنیم و همین تعطیلی هم پیامدهای مضر بسیاری دارد. اما از سوی دیگر هم به خطر انداختن سلامت افراد بهخصوص کودکان و دانشآموزان، همسو با هیچ عقلانیتی نیست؛ بنابراین باید سودی که از بازگشایی مدارس میبریم، در حداکثر ممکن باشد و زیانهایی که متوجه دانشآموزان میشود، در کمترین اندازه آن.»
به باور او در بازگشایی مدارس یکی از عوامل مهمی که باید به آن توجه شود و البته به قطع زنجیره انتقال هم میانجامد، واکسیناسیون است. اما این روش تنها یکی از روشهایی است که حداکثر منفعت و حداقل پیامد را به دنبال دارد. این اپیدمیولوژیست ادامه میدهد: «کودکان میتوانند ناقل کرونا باشند و دیگران را مبتلا کنند، اما ما در حال حاضر واکسنی برای این افراد نداریم و بنابراین باید به روشهای دیگری که به قطع چرخه سرایت میانجامد هم فکر کنیم.»
این در حالیاست که خانوادهها نگرانند دانشآموزان پس از حضور در مدارس به کرونا مبتلا شوند و حکم ناقلان خاموش را برای دیگر اعضای خانواده ایفا کنند.
محمد محسنبیگی، مدیرکل دفتر سلامت و امور تندرستی آموزش و پرورش هم درباره تامین واکسن برای دانشآموزان و افراد زیر ۱۸ سال دیروز اعلام کرد: «برای واکسیناسیون افراد زیر ۱۸ سال هیچ مجوزی وجود ندارد؛ بنابراین در مساله واکسن دانشآموزان طرح موضوع نشده و کسی هم به آن ورود نکرده است.»
حمید سوری معتقد است وزارت آموزش و پرورش در سه ماه باقی مانده تا آغاز سال تحصیلی، به جای انتظار کشیدن برای واکسیناسیون معلمان، باید پروتکلهای دقیق بهداشتی را با حضور کارشناسان این حوزه مدون کند تا در صورت عدم تحقق وعده وزارت بهداشت، بتوان با رعایت این پروتکلها اقدام به برگزاری حضوری کلاسهای آموزشی کرد. او به جامجم میگوید: «اینکه یک هفته مانده به آغاز سال تحصیلی یکسری مواردی را تحت عنوان پروتکلهای بهداشتی برای ورود به محیط مدرسه عنوان کنیم، کافی نیست.
آموزش حضوری نشد، چه باید کرد؟
پیشفرض دیگر در این میان تحقق نیافتن وعده وزارت بهداشت در راستای واکسیناسیون معلمان و کادر آموزشی مدارس است. اگر این اتفاق نیفتد، برنامه وزارت آموزش و پرورش برای آغاز سال تحصیلی چیست؟ البته که پاسخ به این سوال تنها گمانهزنی است، چراکه از سوی این وزارتخانه هیچ راهحل و برنامهای ارائه نشده است. ابراهیم سحرخیز دراین باره میگوید: «طبیعی است که ادامه شرایط موجود، تنها راهحل برای این پیشفرض است.»
او معتقد است اگر این اتفاق افتاد باید به فکر ۳/۵ میلیون دانشآموزی بود که در سال گذشته دسترسی درستی به شبکه شاد نداشتند. هر چند وزارت آموزش و پرورش ۳/۵ میلیون دانشآموز ترک تحصیل یا بازمانده از تحصیل سال گذشته را رد کرده است. سحرخیز به ما میگوید: «اسم این نبود دسترسی ۳/۵ میلیون دانشآموز به شبکه شاد را شاید نتوانیم ترک تحصیل بگذاریم، اما بدیهی است که این افراد از آموزشی که بقیه دریافت کردهاند، محروم بودند. در یک کلام نمیتوانیم نام این تعداد افراد را بازمانده از تحصیل بگذاریم، اما در حقیقت میدانیم که این هم به نوعی بازماندگی از تحصیل است و تغییر نام این مساله به نوعی مغالطه است.» او معتقد است شبکه شاد به عنوان بستر آموزشی مهیا میتواند به نظام آموزشی کمک کند.
معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش ادامه میدهد: «در صورت حضوری شدن آموزشها ما باید از ظرفیت شبکه شاد همچنان در روند آموزش بهره ببریم. امروزه استفاده از فناوری در کنار معلم، رویکردی اجتنابناپذیر است. چراکه این بستر به نوعی مکمل آموزش حضوری است.»