چند نکته مهم پیرامون تدبیر سیاسی «امام رضا(ع)» در مواجهه با دسیسههای مامون
حجت الاسلام مرتضی محمدی در گفتوگو با پیرامون سیره و کرامت «امام رضا (ع)» گفت: یکی از سیرههای «امام رضا (ع)» بخشش و کرامت ایشان است، در بسیاری از روایات تاریخی بیان شده است «امام رضا (ع)» بسیار صدقه پنهانی میدادند و اموال خویش را بین نیازمندان تقسیم مینمودند. روایت شده که ایشان یک سال تمام ثروت خود را در روز عرفه بین نیازمندان تقسیم کردند.
***کرامت «امام رضا (ع)»
این کارشناس علوم قرآنی در همین راستا ابراز کرد: در روایات آمده است روزی فردی به «امام رضا (ع)» گفت: این گونه بخشش، ضرر است. «امام رضا (ع)» فرمودند: این گونه بخشش ضرر و زیان نیست بلکه غنیمت است، هرگز چیزی را که به وسیله آن طلب اجر و کرامت میکنید، غرامت و ضرر به شمار نیاور، همچنین بیان شده هر وقت سفره غذا را برای ایشان پهن میکردند کاسهای نزدیک ایشان قرار میدادند، ایشان از هر نوع غذا مقداری را بر میداشتند و در آن کاسه میریختند و دستور میدادند آنرا بین فقرا تقسیم کنند؛ و میفرمودند: «خداوند عزوجل میداند که همه مردم قدرت این را ندارند که بنده آزاد کنند به همین دلیل به وسیله اطعام، برای آنها راهی به سوی بهشت گذاشته است».
وی پیرامون اهمیت توسل به «ائمه معصومین (ع)» بیان کرد: توسل به ائمه معصومین خصوصا «امام رضا (ع)» از جمله امور راهگشا برای رسیدن به حوائج است، زیرا این امام بزرگوار را واسطهای برای رسیدن به درخواستها و آرزوها قرار میدهیم.
***رویکرد اجتماعی «امام رضا (ع)»
محمدی رویکرد اجتماعی «امام رضا (ع)» را مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: پیرامون کرامت «امام رضا (ع)» سخنان فراوانی بیان شده است، در یکی از این روایات بیان شده روزی فردی برای در خواست پول نزد «امام رضا (ع)» میرود و از ایشان در خواست مبلغی پول میکند ایشان که در حال خوردن انگور بودند خوشهای از انگور را به مرد نیازمند میدهند او ناراحت میشود و با لحنی اعتراض آمیز بیان میکند که نیازمند پول است نه میوه در همین زمان فردی دیگر وارد میشود و او نیز نیاز مالی خود را با ادب خدمت «امام رضا (ع)» بیان میکند این امام بزرگوار به او دانهای از انگور میدهد آن فرد از امام تشکر کرده و بسیار خوشحال میشود پس «امام رضا (ع)» به او خوشهای انگور میدهد و اینبار فرد خوشحالتر شده و تشکر فراوانی میکند در نهایت «امام رضا (ع)» باغی از میوه به او میدهد، این مهم بیانگر سخاوت و در عین حال درس آموزی ایشان به افراد جامعه است.
این کارشناس علوم قرآنی تدبیر «امام رضا (ع)» را مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: پرکردن فضای مدینه از کراهت و نارضایتی خود به دلیل پذیرش ولایت عهدی اجباری، حرکت به مرو همچنین نپذیرفتن ولایتعهدی تا هنگام تهدید به قتل، ابراز اجباری بودن قبول ولایت عهدی در هر فرصتی، مشروط کردن پذیرش ولایتعهدی به دخالت نکردن در هیچ یک از امورحکومتی و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمانها همچنین استفاده «امام رضا (ع)» از هر فرصتی برای قرارگیری در معرض ارتباط با مردم را میتوان به عنوان تدابیر ایشان نام برد.
***تریبون حکومت
وی رویکرد و برخورد «امام رضا (ع)» با سیاستها و افکار مامون را مورد بررسی قرار داد و بیان کرد: مامون به اجبار ولیعهدی خود را به «امام رضا (ع)» تحمیل کرد، اما «امام هشتم (ع)» این تهدید را به فرصت بدل کردند لذا تریبون عظیم خلافت را به نحوی در اختیار گرفتند که توانستند سخنانی را که در طول یکصد و پنجاه سال جز در خفا و با تقیه به یاران نزدیک هم گفته نشده بود با صدای بلند فریاد بزنند و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان که جز در اختیار خلفا و نزدیکان درجه یک آنها قرار نمیگرفت آن را به گوش همه رساند.
***پرده برداری از چهره ریاکار مامون
محمدی ابراز کرد: مسیر انتخابی مأمون برای سفر «امام رضا (ع)» از مدینه به مرو، مسیری غیر شیعه نشین بود تا زمینه ارتباط «امام رضا (ع)» با محبان و پیروان به وجود نیاید، لذا این حرکت از مدینه تا مرو بیش از یک ماه به طول انجامید تا سرانجام به مقصد رسیدند، این وضعیتی که مأمون برای «امام رضا (ع)» حتی در سفر سیاسی به وجود آورد، نوع دیگری از حصر و زندان بود و تنها فقط پوشش آن عوض شده بود، با این شرایط زمانی که «امام رضا (ع)» به مرو میرسند، در نخستین اقدام به محل دفن خود میروند و به همراهان میگویند که اینجا محل دفن من است و برای آنها توضیح میدهند که مأمون با من چه خواهد کرد، بیان این پیشگوییها از سوی «امام رضا (ع)» درباره سرانجام سفر اجباری مأمون در واقع پرده انداختن از چهره ریاکار مأمون است.
***مشروعیت بخشیدن حکومت
وی در همین راستا ابراز کرد: مامون در تلاش بود تا خط بطلانی بر این مدعا بکشد که حکومتش غاصبانه نیست این مهم در جهت مشروعیت دادن به کارهای خلاف خود بود از سوی دیگر مامون با این کار «امام رضا (ع)» را که همواره یک کانون معارضه و مبارزه بودند، در کنترل دستگاههای خود قرار میداد و به جز خود ایشان همه سران و گردن کشان و سلحشوران علوی را نیز در سیطره خود در میآورد بدین ترتیب مامون یک عنصر مردمی و قبله امیدها و مرجع سوالها را در محاصره خود قرار میداد و رفته رفته رنگ مردمی بودن را از ایشان میزدود و میان «امام رضا(ع)» و مردم فاصله میافکند که در نهایت موفق نشد و شکست خورد.
***سر بلند از مناظرات
این کارشناس علوم قرآنی به علم «امام رضا(ع)» اشاره و تصریح کرد: تشکیل مجالس مناظره با هر آن کسی که کمتر امیدی به غلبه او بر امام میرفت نیز از جمله همین برنامههای سیاست مدارانه مامون بود. هنگامیکه «امام رضا (ع)» مناظره کنندگان ادیان و مذاهب مختلف را در بحث عمومی خود سر کوب میکردند و آوازه دانش و حجت قاطع ایشان در همه جا پیچید، مأمون در صدد برآمد که هر متکلم و اهل مجادلهای را به مجلس مناظره با امام بکشاند،که شاید یک نفر در این بین بتواند «امام رضا (ع)» را شکست دهد البته چنان که میدانیم هر چه تشکیل مناظرات ادامه مییافت قدرت علمی «امام رضا(ع)» آشکارتر میشد و مأمون از تأثیر این وسیله نا امیدتر.
محمدی پیرامون تصمیم مامون برای مقابله با «امام رضا (ع)» خاطرنشان کرد: مقابله «امام رضا (ع)» با سیاستهای مامون این حاکم دسیسه کار را به خشم آورده بود لذا او چارهای جز مسموم کردن «امام رضا (ع)» نیافت و همین کار را کرد و در ماه صفر دویست و سه هجری یعنی دو سال پس از آوردن اجباری «امام رضا (ع)» از مدینه به خراسان و یک سال و اندی پس از صدور فرمان ولیعهدی ایشان، «امام رضا(ع)» را به شهادت رساند.