«آخرین شب در خرمشهر»؛ خاطرات سرهنگ عراقی از آخرین شب محاصره خرمشهر
- وقتی سخن از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سخن به میان میآید، محاصره خرمشهر و آزادسازی آن یکی از پررنگترین خاطرات مردم ایران محسوب میشود. حال وقتی یک سرهنگ از رژیم بعث برایمان شب قبل از پیروزی خرمشهر را روایت کند، ماجرا جذابیتی دوچندان خواهد داشت؛ چون دشمن خود به نوعی روایتگر شکستش شده است و شکست خود و پیروزی رزمندگان ایرانی را شرح میدهد. «آخرین شب در خرمشهر» خاطرات سرهنگ عراقی، کامل جابر از آخرین شب محاصره این شهر است.
این سرهنگ عراقی در نوشتههای خود بسیاری از اسناد محرمانه کشورش را افشا میکند و از ویران سازی خانهها و مغازههای سالم مانده در خرمشهر برای پاکسازی منطقه به منظور بهتر جنگیدن نیروهای عراقی سخن میگوید. علاوه بر این او از اعدام اسیران ایرانی و سربازان فراری ارتش عراق توسط فرمانده مافوقش هم حرف میزند و توصیف او از این اتفاق از بخشهای تلخ و تکان دهنده کتاب است. از نکات جذاب این کتاب میتوان به توصیف کامل جابر از فرار سربازهای عراقی و رشادت نیروهای ایرانی اشاره کرد.
ضمن اینکه نویسنده به بررسی علت مقاومت گروهی از سربازان و افسران در شب آزادسازی خرمشهر میپردازد و همچنین در بخش پایانی کتاب اسناد محرمانه و فوری ارتش عراق، همراه با تصویر اصل آنها را منتشر میکند. این کتاب در بخش نخست خود از «درگیریهای خونین» شروع میکند؛ جایی که به زعم راوی خاطرات، گویی ایرانیان داوطلبانه برای پذیرش مرگ به سوی عراقیها میرفته اند.
او نمیداند که سربازان فداکار ایرانی قبل از آنکه راهی جبهههای حق علیه باطل شوند، جانشان را با خدا معامله کرده بودند. کامل جابر، سقوط خرمشهر را به گردن گردان یکم ارتش کشورش میاندازد.
بعد از این است که چگونگی پیشرفت نیروهای جان بر کف ارتش اسلام را ترسیم میکند و سعی دارد در جبهه خودی به معرفی کسانی بپردازد که تجربه جنگی کمی داشته اند و به دلیل جاه طلبی آنان خرمشهر از دست عراق خارج شده است.
انتهای پیام/