دغدغههای مردم
- محمدحسن قدیری ابیانه در روزنامه حمایت نوشت: کشور ما امروز در میانه جنگ اقتصادی قرار دارد و به اذعان دشمن در هیچ برههای چنین تحریمهای بیسابقهای علیه یک کشور وضع نشده بود. محور شرارت آمریکا و اذنابش در منطقه و اروپا انتظار داشتند بر اثر این تحریمها، بسیاری از مردم دچار مشکلات سنگین شوند، کشور به قحطی مبتلا شده، آمار مرگومیر بر اثر فشارهای خارجی افزایش یابد و درنتیجه، ایران تسلیم خواستههای آمریکا شود؛ مطالباتی که پایانی برای آن وجود ندارد.
آنچه کاخ سفید شامل رؤسای جمهور دموکرات و جمهوریخواه بهصورت قطعی برای ایران میخواهند، تغییر حاکمیت (Regime Change)، تجزیه و تصاحب منابع ثروت کشور ازجمله نفت و گاز است. وزارت خزانهداری آمریکا نیز بهجای پنتاگون، مسئولیت جنگ اقتصادی علیه کشورمان را برعهدهگرفته، هرچند اجرای این سیاست را بهصورت رسمی به زبان نمیآورند.
در چنین شرایطی مهمترین وضعیت دستگاههای اجرایی، تمهید همه امکانات و ساز و کارها برای پیروزی و بهبود وضعیت اقتصادی است. اشتغال، معیشت، ازدواج، مسکن، کنترل قیمتها و ... جزو اولویتهایی است که در چارچوب اقتصاد مقاومتی باید پیگیری میشد و امروز بیش از گذشته، ضرورت آن احساس میشود. برخی، اما بهجای تکیه به توان داخلی برای تحقق اقتصاد درونزا و اهتمام به پیشرفت همهجانبه، به مذاکره و راضی کردن کدخدا برای دست برداشتن از تحریمها امید بسته و همه تخممرغهای خود را در سبد گفتگو با غرب چیدهاند. این امید واهی مدتزمان نسبتاً قابلتوجهی به درازا کشیده و قریب به نیم دهه، وقت کشور با این نشستوبرخاستهای بیهوده، از بین رفته است.
در جریان مناظرات و تبلیغات انتخابات نیز اصرار بر ادامه این روند همچنان ادامه دارد و برخی که باید امروز پاسخگوی عملکرد گذشته خود باشند، با مطرح کردن مسائل دسته چندم و موضوعاتی که حتی شاید اولویت درصد بسیار اندکی از جامعه هم نباشد، مطالبات و نیازهای حال حاضر کشور را به حاشیه بردهاند. نگرانی خانوادهها، بیکاری جوانان، گرانی، کوچکتر شدن سفرهها و بیثباتی در قیمتهاست، نه مسائلی که تأثیری در معیشت و درآمد آنها ندارد. این موضوع هم از طریق نظرسنجیها به اثبات رسیده و هم با گفتگوی چهره به چهره با مردم.
عوامفریبی با جعل خواستههای بانوان نیز روشی بیهوده و ناکارآمدی است. بر اثر سیاستهای خسارتبار سالهای گذشته، زنان سرپرست خانوار و بانوان شاغل، دچار صعوبت شده اند. کسانی که ادعا میکردند ثبات را به اقتصاد بازگرداندهاند، امروز کشور را به وضعیتی دچار نمودهاند که زندگی را برای خیلی از طبقات سخت کرده اند.
دغدغه امروز جامعه، نگرانیهای متمولان و طبقه اشرافی نیست بلکه مشکلات و سختیهای مادران، پدران، فرزندان و کودکان خردسالی است که سرپرست خانواده آنها، شغلش را ازدستداده و نمیداند چطور زیر بار مخارج سنگین، کمر راست کند. تعطیلی بسیاری از کارخانهها و بیکاری کارگران که برخی از نامزدها آن را به دلایل نامربوط گره میزدند، از بلایای زمینگیر شدن تولید به دلیل شرطی شدن اقتصاد است و کارنامه آنها در مقابل چشمان مردم قرار دارد.
علاوه بر این، مردم، نگران اخبار و اطلاعیههایی هستند که هر روز از کاهش ارزش پول ملی میکاهد و نمود آن را در گران شدن کالاها میبینند. قدرت خرید مردم بهشدت ضعیف شده، اما در عوض، ثروتمندان، فربهتر شده و رانتخواران و مفسدان، به موجسواری خود روی شرایط غیر شفاف موجود ادامه میدهند. با فرافکنی هم نمیشود این کمکاریها را جبران کرد چراکه برای مردم ثابتشده جناحهایی به این مصائب دامن زدهاند که دلسوز دین و دنیای آنها نیستند و نامزدهای انتخابات را ترغیب کرده و یا تحتفشار قرار میدهند که بجای پرداختن به مسائل اساسی، فرافکنی کرده و به حاشیهها بپردازند.
انتخابات بهترین فرصت برای تغییر شرایط موجود و تغییر ریل کشور به سمت آسیب زدایی از مسائل کلان کشور است. به بیان دیگر، این مردم هستند که میتوانند آینده روشنی را رقم بزنند و تهدیدات فعلی را به فرصت تبدیل کند. بسیاری از گلهمندان از اوضاع فعلی همان کسانی هستند که از انتخاب گذشته خود پشیماناند و اشتباه بزرگتراین است که استدلال میکنند، چون از رأی دادن در دورههای گذشته نادم هستند، نمیخواهند با انتخاب یک فرد دیگر، همان اشتباه را تکرار کنند! این در حالی است که همه آنچه رئیسجمهور در اختیار دارد، ثروت ملی و مردمی است و این ما هستیم که با انتخاب درست باید کلید این گنج را در اختیار صالحترین و شایستهترین فرد قرار دهیم. باید وسواس به خرج داد و دید که نامزدهای چه جریانی شعار حل مشکلات را سر دادند، اما پس از رسیدن به قدرت، فقرا را فراموش کرده، عدالت را حبس کردند و به بیراهه رفتند.
ایام انتخابات، از سوی نامزدهای پاکدست فرصتی برای تشریح برنامههایی است که پیشتر در مناصب و مسئولیتهای گذشته، بخشی از آن را در حیطه مدیریت خود به سرانجام رسانده بودند. در مقابل، مجالی است برای مردودین عرصه خدمترسانی و فسادستیزی برای تخریب، دروغ و وعدههای خارج از اختیارات رئیسجمهور. بازخوانی و مطالعه کارنامه نامزدها، مشورت با افراد امین و اعتماد به توصیه آنها این امکان را فراهم میآورد که بهترین و شایستهترین فرد، انتخاب شود و سکان اداره کشور را در دست بگیرد.
فراموش نکنیم که گرچه انتخابات در کمتر از یک روز برگزار میشود، ولی اثرات آن، حدود نیم دهه بر همه شئون مردم و نظام سایه خواهد انداخت و این اثرگذاری ممکن است حتی برای بیش از یک دهه، وضعیت آینده کشور را شکل دهد؛ لذا هیچ ایرانی انقلابی و وطنپرستی، از مشارکت آگاهانه شانه خالی نکرده و مسئولانه، بهترین انتخاب را برای امتداد خط عزتمداری کشور خواهد کرد.