همراهی جمهوریت و اسلامیت
_ حسین کنعانی مقدم در روزنامه حمایت نوشت: استقرار جمهوری اسلامی نقطه عطفی در تجربه مردمسالاری دینی مردم ایران در عرصه سیاسی-حقوقی به شمار میآید چراکه بر اساس اصل ششم قانون اساسی، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی و از طریق انتخابات اداره شود. ریاست جمهوری، مجلس، شوراها و نظایر آن از این رهگذر رؤسا و اعضای خود را میشناسند، چگونگی و فرآیند برگزاری آن، شاخص مشروعیت نظام بوده و در راستای تحکیم مبانی و ساختار مردمسالاری دینی نقش بسزایی دارد.
در کلام مقام معظم رهبری نقش غیرقابلانکار مردم در تعیین سرنوشتشان و همچنین کشور صراحتاً تبیین شده است. «امام این دو کلمه جمهوری و اسلامی را گرهگشای مشکلات کشور میدانست... ما هرجایی که مردم را به کار گرفتیم و رعایت اسلام را کردیم، پیش رفتیم؛ هم در دوران امام و هم در این دهها سال بعد از رحلت امام تا امروز؛ بنده این را بهطور قاطع میگویم و شواهد فراوانی را هم که جلوی چشم مردم هست میتوان ارائه کرد.» این بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب به مناسبت سی و دومین سالگرد رحلت معمار کبیر انقلاب (ره) در خصوص برکات همراهی مردم با نظام بود.
این همراهی در بخشهای مختلفی معنا و مفهوم پیدا میکند و در مقطع کنونی، آنچه باعث تبلور جمهوریت و تقویت کشور میشود، عبارت است از مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری. از یک زاویه، انتخابات نماد حضور مردم، توانایی و اقتدار ملی به شمار میآید و افزون بر اینکه از جنبههای شرعی و تکلیفی قابلتوجه است، یک حق نیز قلمداد میشود. حقی که در جوامع بشری بهعنوان یک ارزش و فضیلت شناختهشده و با عناوینی همچون حق انتخاب و مشارکت در تعیین سرنوشت به رسمیت شناختهشده است.
بر این اساس، هر ایرانی حتی به فرض اینکه با تکلیف و وظایف شرعی بیگانه باشد و یا تعلق خاطری به آرمانهای انقلاب و اسلام نداشته باشد، به این اعتبار که نظر او در اداره کشور مهم است، مکلف به ادای وظیفه شهروندی است. همچنان که رهبر معظم انقلاب، انتخابات را «یک حق» و درعینحال، «یک تکلیف» دانسته و بارها تصریح کردهاند که همه ملت فارغ از نگاه انقلابی - آرمانی، در این همایش بزرگ شرکت کنند.
نکته اینجاست که علیرغم بروز برخی آسیبها و خسارات به هنگام انتخابات، نظام هیچگاه نخواسته که جمهوریت جنبه تبلیغاتی پیدا کند و اتفاقاتی که در برخی دورهها – پیش و پس از انتخابات – رخ داد، نشان میدهد جمهوری اسلامی، یکی از سرمایههای مهم اجتماعی خود را در مشارکت حداکثری میداند و میبیند.
بنابراین، ارزیابی ادوار مختلف انتخاباتی حاکی از واقعی و سلامت بودن فرایند برگزاری انتخابات بهصورت توأمان بوده و پروپاگاندای گسترده برای ناامید کردن مردم از اثربخش بودن نقش مردم در حکمرانی حکایت دارد.
تشکیک و انکار ثمربخشی را اگر در قیاس با تبلیغات سنگین معاندان، براندازان، منافقان و پادوهای جبهه عربی، عبری و غربی تحلیل کنیم، روشن میشود که آرای عمومی نقشی غیرقابلانکار و بسیار مؤثر در آینده کشور ایفا میکنند. جبهه مخالفان ایران با علم به این جنبه، میخواهند عقبه کشور را از حضور در پای صندوقهای رأی مأیوس نمایند؛ بهویژه وقتیکه همگان تلاش نمیکنند تا از این حق خود بهدرستی استفاده کنند. مردم اگر با چشمانی باز و به دور از جنجالها و فضای احساسی تلاش کنند حق تعیین سرنوشت خود را با بصیرت اعمال نمایند و بهترین انتخابات را داشته باشند، در آن صورت، کارگزارانی بر سر کار خواهند آمد که بهصورت عملی و نه به شکل شعاری تأمینکننده منافع واقعی مردم خواهند بود و تیر دشمنان نیز در بیثمر نشان دادن استفاده مردم از حق مشروع خود به سنگ خواهد خورد.
قاعدتاً خروجی صندوقهای رأی با مشارکت حداکثری، ریاست جمهوری فردی خواهد بود که به پشتوانه اعتماد عمومی وارد عرصه میشود و همین سرمایه مردمی شر تهدیدات را از سر نظام و کشور کم خواهد کرد. در سایه امنیت است که حیات و ترقی ایران عزیز تضمین میشود و حضور پرشور مردم در انتخابات میتواند نقشههای مخفی و برنامههای خباثت آمیز را خنثی کرده و پاسخی درخور به دشمنان بدهد. ضمن اینکه انتخابات، نمایشی باشکوه از انعکاس میهن دوستی و انقلابیگری است که هر ایرانی فارغ از هر گرایش و سلیقه سیاسی، به تقویت و صیانت از آن افتخار میکند و این مقطع، بهترین فرصت برای دفاع از کیان ایران و آرمانهای انقلاب به شمار میآید.
از طرفی، مشارکت پرشور، زمینه بلوغ و رشد سیاسی را نیز فراهم میکند و این امکان را میدهد که جریانهای خدوم را از گروههایی که بهظاهر، پرچم خدمتگزاری را بر سر دست گرفتهاند، تشخیص دهند. با بروز و ظهور جوهره جریانهای سیاسی، بهترینها در دورههای انتخاباتی به رقابت میپردازند و سطح شعارها و برنامهها نیز بهموازات حضور افراد توانمندتر، افزایش پیدا میکند. بهاینترتیب، هر چه وجه جمهوریت و اسلامیت همدیگر را همراهی کنند، عیار کارآمدی نظام هم به همان ترتیب ارتقا مییابد و سطح حاکمیت و حکمرانی به مدل آرمانی تمدن اسلامی نزدیک میشود.
نکته پایانی اینکه نظام و کشور به برکت حضور مردم و اصرار بر ارزشهای اسلامی به این جایگاه رفیع دست پیداکرده است. در فصل جدید انقلاب نیز همین رویه ادامه پیدا خواهد کرد؛ با این تفاوت که مشکلات اساسی و زیربنایی ازجمله معیشت با انتخاب درست مردم از پیش رو برداشتهشده و جمهوری اسلامی بر چالشهای اقتصادی ناشی از کمکاریهای گذشته و تحریمهای خارجی فائق خواهد آمد. انشاءالله.