بازخوانی آرمانهای امام خمینی (ره) در گام دوم انقلاب
جواد منصوری در یادداشتی به مناسبت رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی به بررسی آرمانهای امام خمینی (ره) در گام دوم انقلاب پرداخته است.
_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: ۱. انقلاب اسلامی با سکانداری امام خمینی (ره) به دوران تحقیر و عقبماندگی ملت ایران در دوران قاجار و پهلوی خاتمه داد و کشورمان در ریل پیشرفتهای شگرف قرار گرفت. پس از پیروزی نهضت اسلامی در بهمن ۵۷، اولین گام، تبدیل رژیم استبدادی و خفقان آن دوره به یک مردمسالاری دینی بود که در حقیقت، بازتابدهنده اراده ملت برای جبران کاستیهای گذشته به شمار میآمد. تغییر یک کشور مطیع، نوکر و بلهقربانگو به یک دولت-ملت برخوردار از دموکراسی اسلامی و سپردن عنان امور به آنها، اتفاق کوچکی نبود.
درحالیکه قریب بهاتفاق کشورهای منطقه، زعما و رهبرانشان را بهصورت قبیلهای و پادشاهی انتخاب میکردند، امام خمینی (ره) اصرار داشتند که مردم در همه تصمیمات نظام از طریق شرکت در انتخابات باید دخیل و صاحبنظر باشند. حضور مردم در پای صندوقهای رأی به معنای احساس مسئولیت برای آینده کشور و نظارتی است مستمر بر رفتار و کنش مسئولان. ضمن اینکه شرکت مردم در هر دور انتخابات، به بلوغ سیاسی آنها کمک میکند و بهتدریج درمییابند که کدام خط و جناح بر صیانت از اصول انقلاب اصرار دارند و چه گروههایی با بر افراشتن شعارهای انقلاب، آدرس اشتباه میدهند. همین سعی و خطا موجب شد که نهال نوپای جمهوری اسلامی به درخت تناوری تبدیل گردد و دشمنان را نسبت به اقتدار و شکستناپذیر بودنش وادار کند.
۲. معمار کبیر انقلاب (ره) در طوفان ناملایمات و فتنههای داخلی و خارجی، کار را به جوانان سپرد و آنها را میداندار اصلی در بخشهای گوناگون کرد. جوانها به چند دلیل بهترین گزینه در آن دوران و برای همیشه هستند تا عرصههای مدیریت را در دست بگیرند. اول اینکه از شور و نشاط برخوردارند و خطرپذیرتر از میانسالان و کهنسالان هستند. دوم، خلاقیت و روحیه «ما میتوانیم» آنها هر سد و مانعی را میشکند و تا رسیدن به هدف متوقف نمیشوند. سوم، جوانان از داشتههای داخلی بیشترین بهره را میبرند که منشاء برکات بزرگی تا به امروز بوده است. فرماندهی و میدانداری جنگ بهنحویکه حتی یک وجب از خاک کشور به دست اشغالگران نیفتاد، به دلیل حضور فعال جوانان بود. به همین اعتبار، هر جا به جوانان و نخبگان انقلابی اعتماد شد، حرکت پیشرفت کشور بهصورت تصاعدی بالا رفت و هر زمان که کارگزاران فرتوت و غیرانقلابی زمام امور را به دست گرفتند، در جا زدیم و حتی دچار پسرفت شدیم.
۳. نمونه دیگر حزم و دوراندیشی امام که ناشی از هوشمندی و نگاه عالمانهاش به مسائل بود، عبارت است از انعطافناپذیر بودن او در برابر دشمنان قسمخورده جمهوری اسلامی. او بههیچوجه به دشمن اعتماد نداشت و سرسختانه علیه صدام و حامیانش ایستادگی میکرد. برخی در همان زمان، محفلها و نشستهایی داشتند و مدعی عقلانیت و کوتاه آمدن در برابر حریف بودند، اما رهبر فقید انقلاب، دقیقاً جهت مخالف این حرکت را انتخاب و طی کرد. امام میدانست که کوچکترین عقبنشینی و کمترین نرمش در برابر دشمنان قسمخورده، به پیشروی دشمن منجر میشود و او را به ادامه این رویه جسورتر میکند، زیرا در عرصههای نبرد، عقب نشستن در مقابل حریف، باعث برانگیختن دلسوزی او نمیشود. هر گام عقبنشینی به مفهوم ۱۰ قدم پیش آمدن دشمن و مسلط شدن اوست و این یکی از اصول مسلم و مصرح امام در همه عمر با برکتش بود.
۴. عدالت و توجه ویژه به مناطق محروم ازجمله خصائص برجسته امام خمینی (ره) به شمار میآمد. امام از قشر محروم با تعابیری خاص یاد میکردند تا از این طریق، وزن ویژهای به آنها بدهند. «کوخنشینان» و «پابرهنگان» در زمره تعبیراتی بود که در کلام امام بارها و بارها شنیده شد. از سوی دیگر، علیالدوام به مسئولان توصیه میکردند به طبقات محروم رسیدگی کنند و خدمات و امکانات عمومی به مناطق دور دست نیز برسد، چراکه آنها را صاحبان اصلی انقلاب و محافظان کشور در بزنگاهها میدانستند. ازاینرو، توصیه همیشگی ایشان به دستاندرکاران نظام این بود که از خوی اشرافیگری بر حذر باشند و ارتباط خود را با همه اقشار جامعه بهویژه محرومان حفظ کنند. آفتی که امروز بلای جان برخی مسئولان شده، ناشی از دور شدن از ارزشهای امام است. معنا ندارد که در جامعه اسلامی، صدای مردم شنیده نشود و آحاد ملت میان خود و بعضی کارگزاران نظام، شکافی عمیق ببینند. این اتفاق رخ نمیدهد مگر وقتیکه فرهنگ تبرج و کاخنشینی غالب شده و محرومان و طبقات فرودست از یاد بروند.
۵. رفتار و سلوک امام از چنان معنویت و درجهای از پیراستگی برخوردار بود که جوانان نسل انقلاب، عاشق و شیفته او شدند. به جهت همین شیفتگی بود که صدها هزار نفر از آنها وقتی فرمان جهاد از سوی ایشان صادر شد، سر از پا نشناخته و مشتاقانه به میدانهای خطر شتافتند. گریههای مشتاقانه رزمندگان آماده اعزام به جبههها در هنگام سخنرانیهای امام، از ریشهدار بودن و عمق ارتباط معنوی آنها با مرادشان حکایت داشت. جوانان دهه اول انقلاب، همان کسانی بودند که در معرض لجنزار مفاسد اخلاقی در دوره پهلوی قرار داشتند و به برکت نفس مسیحایی بنیانگذار انقلاب، دلهای نورانی و مستعدشان جذب معارف دینی شد. گرچه برخی از غافلان و معاندان داخلی و خارجی میخواهند معنویت را به دلیل جنگ نرم دشمن کمرنگ نشان دهند، اما برگزاری گسترده شعائر و آئینهای مذهبی همچون ایام فاطمیه، راهپیمایی اربعین و ... بهگونهای است که نظیر آن را نمیتوان در سالهای پیش از انقلاب آدرس داد؛ و بالاخره اینکه انقلاب در گام دوم خود، نیاز مبرم به بازخوانی مواضع امام دارد؛ آن هم در برههای که برخی از مدعیان تمسک به آرمان معمار کبیر انقلاب، راهی کاملاً برخلاف سلوک آن مرد بزرگ را انتخاب کردهاند. سالروز ارتحال امام ازاینرو، موعدی مغتنم برای رجوع به اصول ناب نظام و تطبیق آن با روندها، جریانها و اندیشههایی است که این روزها مدعی نجات کشور با تمسک به ضد ارزشها هستند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *