وکیلی: اصلاحطلبان باید در انتخابات مشارکت حداکثری داشته باشند/ رئیسی در فضای افکار عمومی محبوبیت دارد
-ایرنا نوشت: محمدعلی وکیلی با بیان اینکه، انتخابات خوب را رقابتی و با مشارکت حداکثری ارزیابی کرد و افزود: انتخابات رقابتی و مشارکتی موجب اقتدار نظام و گرهگشایی از بنبستهای بینالمللی میشود.
مدیر مسوول روزنامه ابتکار، درباره آرایش نیروها در انتخابات ۲۸ خرداد ریاستجمهوری، خاطرنشان کرد: آرایش و تکثر نسبی هفت نامزد انتخابات ریاستجمهوری بجای تنوع حاوی تکثر است. با اینکه عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده منسوب به جریان اصلاحطلب هستند، اما نمیدانم این ۲ نفر و یا یکی از این دو چقدر میتوانند اصلاحطلبان را برای جلب حمایت از خود قانع کنند. جبهه اصلاحات میخواست براساس نظرسنجی گزینه نهایی را مشخص کند در حالی که همتی و مهرعلیزاده جزو ۱۴ گزینه جبهه اصلاحات نبودند.
وکیلی ادامه داد: پنج نامزد اصولگرای انتخابات ریاستجمهوری همه طیفهای اصولگرا را نمایندگی نمیکنند و احتمال میدهم بخشی از آنها نقش پوششی را برای سید ابراهیم رییسی داشته باشند البته ممکن است که این ظرفیت در محسن رضایی باشد که مستقل بماند و یک پای رقابت باشد.
وی درباره پیشبینیاش از نتیجه انتخابات و احتمال رقابت درون جریانی اصولگرایان به دلیل تعدد نامزدها، گفت: بعید میدانم دوقطبی اصولگرایی شکل بگیرد؛ البته در گذشته گفته بودم که سهقطبی شکل میگیرد، اما با آرایش فعلی حتی امکان دوقطبی هم نیست. اگر آرایش کنونی، سطح مشارکت را تغییر ندهد به اعتقاد من سید ابراهیم رییسی، رییس جمهوری سیزدهم است مگر اینکه اتفاقی، چون سال ۹۲ بیفتد، اما وقوع آنرا قوی نمیدانم.
حضور در پای صندوق رای حرکت اصلاحطلبانه است
وکیلی درباره احتمال حمایت اصلاحطلبان از مهرعلیزاده یا همتی، گفت: اگر جای جبهه اصلاحات ایران باشم تلاش میکنم براساس ظرفیت رای آوری دونامزد اصلاحطلب، حمایت و سازمان رای اصلاحطلبان را بسیج کنم. چرا که حضور پای صندوق رای، خود یک حرکت اصلاحطلبانه است. حتی اگر هیچ کدام از نامزدهای حداقلی اصلاحطلبی هم در میدان نباشند و رقابت میان دو یا چهار اصولگرا باشد باز هم به گمان من اصلاحطلبان باید در انتخابات مشارکت حداکثری داشته باشند چرا که خود صندوق رای، ماهیت اصلاحطلبی دارد.
این فعال اصلاحطلب خاطرنشان کرد: توصیه من به احزاب اصلاحطلب و اصلاحطلبان این است که سریع جمعبندی نکنند و برای حفظ سازمان رای خودشان هم که شده، یکی از دو نامزد که زمینه رای دارد را انتخاب و حمایت کنند و اجازه دهند اصلاحطلبان همچنان به عنوان یک قطب رقابت در انتخابات باقی بمانند.
وی عنوان کرد: یک جریان سیاسی، سرزنده و امیدوار برای حفظ سازمان رای خود هم که شده حتما باید در صحنه انتخابات باقی بماند، زیرا اصلاحطلبان یک اشتباه استراتژیک در اسفند ۹۸ مرتکب شدند و ضربه مهلکی از عدم حضورشان به پایگاه و سازمان رای خود وارد کردند. اگر اصلاحطلبان در این انتخابات باز هم غیبت داشته باشند، سازمان رای اصلاحطلبان مضمحل خواهد شد. این بزرگترین گاف و زیان اصلاحطلبی به حساب میآید.
وکیلی درباره رقابت درون جریانی اصولگرایان در انتخابات و یا احتمال کنار کشیدن رییسی به نفع جلیلی یا کنار کشیدن امیر حسین قاضی زاده هاشمی به نفع رییسی، گفت: ممکن است رقابت میان محسن رضایی و سید ابراهیم رییسی باشد، اما بعید میدانم که ابراهیم رییسی تخممرغهای خود را در سبد سعید جلیلی بگذارد چرا که به هر حال رییسی در فضای افکار عمومی از محبوبیتی برخوردار است و رقیبان او همواره بنا داشتند با ایجاد اینهمانی میان رییسی و جلیلی، رییسی را ضربهپذیر کنند.
وی ادامه داد: به نظر من رییسی پس از ثبت نام انتخابات موضع بسیار هوشمندانهای گرفت و گفت مستقل میآیم. موضعی که از رییسی در روز ثبت نام و پس از آن دیدیم با این احتمال که او میخواهد به نفع جلیلی کنار برود، خیلی سازگار و منطقی نیست چرا که رییسی خود را فراجناحی معرفی کرده و در تلاش است همچنان به عنوان یک چهره فراجنایی بماند. اینکه بیاید و تخممرغهای خود را در سبد پایداریها بگذارد این مصادره ظرفیت رییسی به بدترین شکل است. بعید میدانم او با هوش سیاسی و تجربه مدیریتی اجرایی که دارد، این کار را بکند.
وکیلی با اشاره به هجمه شدید اصولگرایان به اصلاحطلبان، گفت: برخی اصلاحطلبان معتقدند ۴ تا ۸ سال عرصه دست اصولگرایان باشد و مردم بار دیگر نظارهگر کارنامه اصولگرایان باشند، اما این سخن، نافی این نیست که اصلاحطلبان در انتخابات شرکت جدی داشته باشند.
نماینده مردم تهران در مجلس دهم، گفت: اصلاحطلبان همه امتیازشان به این سازمان رای است که در موسم رقابت، عرصه را از رقیب میگرفت. این سازمان رای متشکل از من و چهار نفر مثل من نیست که مینشینیم و تحلیل میکنیم این سازمان رای بدنه کنشگران سیاسی است که همواره در سراسر کشور بودهاند و تاوان میدهند، ولی باز هستند.
وی عنوان کرد: فرض کنید مردم بعد از ۴ تا ۸ سال پشیمان شدند و گفتند همین اصلاحطلبان بهتر کشور را اداره میکردند و به سوی ما برگشتند، ولی وقتی سازمان رای را از دست داده باشیم، آن زمان دیگر ابزاری برای برگرداندن نشاط سیاسی و پایگاه رای نداریم و همه اینها از دست رفته است. به اعتقاد من اصلاحطلبان در اسفند ۹۸ خطای بزرگی مرتکب شدند اکنون هم ممکن است با تندروی برخی از احزاب اصلاحطلب، باز هم همین خطا را تکرار کنند.
هر رییسجمهوری بتواند گرهگشایی کند به نظر من اصلاحطلب است
وکیلی گفت: حداقل جزو آرزوهای من است که کسی رییس جمهوری شود که بتواند گرهها و بنبستهایی را که در این سالها با آنها دست به گریبان بودیم را باز کند، مساله تحریمها را برطرف کند و از رهگذر گشایش در روابط خارجی، وضعیت معیشت مردم را بهبود دهد. اگر این اتفاق بیفتد آن دولت، دولت اصلاحطلب خواهد بود. هرکس که رییسجمهوری شود اگر بتواند خواست مردم در حوزههای مختلف را برآورده کند میگویم این همان دولت اصلاحطلب است.
این فعال اصلاحطلب خاطرنشان کرد: یکی از بنبستهای مهم کشور فعالیت ضدکارکردی برخی دستگاهها است. اگر کسی پیدا شد که این گره را باز و با مفاهمه ملی، بنبستها را یک به یک برطرف کند، میگویم اصلاً [این دولت]اصلاحطلب است و این همان اصلاحطلبی بود که در آرزوهای خودمان دنبالش بودیم.
وی بیان کرد: آرزو میکنم هر کدام از این آقایان انتخاب شدند، همان چیزی که میگویند انجام دهند و اگر اینچنین شد، ما اصلاحطلبان به ملت خواهیم گفت، این همان اصلاحطلبی بود که فکر میکردیم.
وکیلی خود را اصلاحطلب حداقلی توصیف کرد و جریان اصلاحات را دچار چهار بحران مفهومی، مزیت، مدیریت و موقعیت دانست و گفت: وقتی بحث اصلاحطلبی را مطرح میکنم، یعنی اصلاحطلب حداقلی هستم، چون از اصلاحطلبی حداکثری عدول کردهام و به کف اصلاحطلبی قانع شدهام تا بتوانیم با حاکمیت تعامل کنیم بنابراین معتقد هستم ماندگاری اصلاحطلبی نه در جامعه بلکه در قدرت میسر است. نقطه مقابل من افرادی، چون محمدرضا تاجیک هستند که معتقدند بقای اصلاحطلبی به جامعهمحور بودن آن است.
اگر کسی بود نوبت به من نمیرسید
وی تصریح کرد: حرف من این است که میگویم اصلاحطلبان از ۸۸ تا ۹۲ به جامعه رانده شدند و نتیجه آن چه شد؟ ما باید از رهگذر برگشت به کارکردهای مدنی، حداقل در تربیت نیرو به دستاورد میرسیدیم. در انتخابات مجلس دهم در سال ۹۴، نماینده مردم تهران شدم «ما لیستی نداشتیم و کسی را که صلاحیت داشته باشد در صحنه نداشتیم و اگر کسی بود نوبت به من نمیرسید؛ بنابراین ما امروز در تربیت نیرو، به شکست رسیدیم.»
این نماینده ادوار مجلس ادامه داد: در سر مقالهای در بهمن ۹۸ نوشتم مشکل ما اصلاحطلبان نظارت استصوابی نیست، ما گرفتار انقراض نسل هستیم. همین الان و در انتخابات ریاست جمهوری، اگر به جای اسحاق جهانگیری و مسعود پزشکیان، ۲۰ شخصیت ملی در سطح آنها داشتیم دستکم پس احراز صلاحیتها ۲ نفر را داشتیم که اصلاحات را نمایندگی کند.
وکیلی اظهار کرد: در سرمقالهای بعد از شکلگیری مجلس یازدهم با توجه به ترکیب مجلس و اینکه آن زمان تصور میکردم اصولگرایان در تربیت نسل از ما موفقتر هستند، نوشتم که ما اصلاحطلبان دچار انقراض نسل هستیم، ولی اصولگرایان دچار انقراض ژنتیک هستند بنابراین یکی از بحرانهای اصلاحطلبی، بحران موقعیت است.
وی یکی از بحرانهای اصلاحطلبی را بحران مدیریت توصیف کرد و گفت: ما در گذشته مدعی بودیم که در اداره کشور، از اصولگرایان کارآمدتر هستیم و نسخه کارآمدی برای اداره کشور داریم، ولی بعدها نشان دادیم که نسخههای اداره کشور ما با نسخههای اصولگرایی فرق آنچنانی ندارد. به عبارت دیگر ما فاقد منشور ممتاز حکمرانی نسبت به اصولگرایان هستیم؛ بنابراین مزیتی نداریم چرا که در مقایسه با اصولگرایان نتوانستیم کاری انجام دهیم. مردم به خاطر چشم و ابروی ما بحث اصلاحطلبی را مطرح نکردند. وقتی فرصت دادند، نتوانستیم کاری انجام دهیم توجیهی برای ماندن نداریم.
وکیلی ادامه داد: این بحرانها، شکافهایی را ایجاد کرده است بنابراین ما اکنون گرفتار شکاف مفهومی هستیم. به این معنا که گفتمان ما مخدوش شده و گرفتار شکاف نسلی هستیم. اگر اضلاع و عناصر گفتمانی ما صورتبندی درستی پیدا کند امکان انتقالش را نداریم و هیچ اشتراک بینالذهانی میان ما و نسلهای پیشین وجود ندارد. به عنوان اصلاحطلبان حداقلی مهمترین وظیفهمان این بود که سوءتفاهم تاریخی اصلاحطلبان و حاکمیت را برطرف کنیم، ولی نه فقط نتوانستیم بلکه سوءتفاهمزا هم شدیم.