سرلشکر باقری: «دزفول» الگوی مقاومتهای مردمی است
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: شهر دزفول با تمدن کهن، دارالمومنین و الگوی مقاومتهای مردمی است. حقیقتاً یکی از محورهای اساسی تهاجم رژیم بعثی و صدام جنایتکار به میهن اسلامی ما، محور بسیار مهم غرب کرخه بود که ارتش قدرتمند و متجاوز صدام از مرزهای شرهانی و فکه به سمت شهرهای شوش و دزفول حرکت کردند.
خبرگزاری میزان -
بسم الله الرحمن الرحیم
یاد و خاطره امام بزرگوار و شهیدان گرانقدر را گرامی میداریم، به ویژه شهیدان ارزشمند در شهر مقاومت و پایداری دزفول قهرمان را. این روز بزرگ یعنی چهارم خردادماه را گرامی میداریم و همچنین یاد و خاطره آیتالله دزفولی رحمتالله علیه که در تمام ایام بمباران و موشکباران دزفول حضور داشتند و رهبری مردم را بر عهده داشتند.
حقیقتاً یکی از محورهای اساسی تهاجم رژیم بعثی و صدام جنایتکار به میهن اسلامی ما، محور بسیار مهم غرب کرخه بود که ارتش قدرتمند و متجاوز صدام از مرزهای شرهانی و فکه به سمت شهرهای شوش و دزفول حرکت کردند، آنها در این تهاجم با استفاده از پشتیبانی هوایی، بالگردها و آتش انبوه قصد داشتند غرب کرخه را تصرف و از رود آن عبور کنند؛ همچنین دیگر هدف دشمن قطع ارتباط جاده اصلی اهواز به خرمآباد، تصرف پادگان تیپ ۲ لشکر ۹۲، تصرف پایگاه هوایی و در نهایت تصرف شهر دزفول بود.
آنها قصد داشتند جلگه خوزستان، شهر اهواز و این استان نفتخیز و حیاتی را از ناحیه شمال مسدود کنند تا در عمل استان خوزستان محاصره شود و رژیم بعثی هم به اهداف خود دست یابد.
صدام جنایتکار حرف از تصرف یک هفتهای کشور میزد و حداقل هدفش تصرف جلگه خوزستان بود، البته آنها در روزهای نخست با غافلگیری که انجام دادند توانستند بخشهای زیادی در منطقه غرب بهویژه کرخه را تصرف کنند و حتی قصد عبور از آن را داشتند، بعثیها همچنین توانسته بودند با نزدیک شدن به شهرهای دزفول، شوش، اندیمشک و همچنین جاده اهواز با سلاحهای سنگین و غیر سنگین آن مناطق را مورد هدف قرار دهند.
ما بهعنوان یک رزمنده در روزهای نخست جنگ به منطقه خوزستان وارد شدیم و با ورود به آنجا احساس کردیم که به یک منطقه جنگزده و خالی از سکنه وارد شدهایم؛ زیرا در اثر حملات دشمن، مردم مجبور به ترک خانههای مسکونی و شهرها شده بودند و همین مسئله باعث شده بود تا بخشهایی از این استان به شهر ارواح تبدیل شود، البته در این میان یک استثناء وجود داشت و آن شهر دزفول بود. زمانی که وارد شدیم، دیدیم که مردم در این شهر روحیه خوبی دارند و این مسأله به ما دلگرمی داد.
در تمام مدتی که در این شهر حضور داشتیم، میدیدیم که تمام مردم آنجا به دلیل زیر آتش قرار گرفتن توپخانه دشمن شرایط سختی دارند، اما ما در آنجا از مردم احساس خوبی میگرفتیم و دلگرم بودیم؛ حتی در برخی مواقع به آنجا پناه میبردیم.
به خاطر دارم در یکی از شبهایی که در سپاه دزفول حضور داشتم، صدای شلیک موشکهای دشمن را میشنیدم، این موشکها از بالای سر ما عبور کرد و با شهر برخورد داشت، در نتیجه به سرعت عازم شهر شدیم و دیدیم که مردم در کنار یکدیگر تلاش دارند امداد رسانی کنند و با این حال شعار حمایت از انقلاب و اسلام و همچنین امام و شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» در میان مردم وجود داشت، مردم معتقد بودند که باید مقابله به مثل کرد و جواب موشک دشمن را با موشک داد.
این روحیه در تمام طول جنگ حفظ شد و میتوان گفت دزفول در مقایسه با تمام مناطق جنگی نمونه بود، در آن زمان رزمندگان در سنین جوانی از خانواده جدا میشدند و به یک شهر میرفتند، آنها به مناطقی اعزام میشدند که مناطق جنگی بود. در آنجا فشار دشمن بسیار زیاد بود و امکانات در حداقلترین میزان خود بود، با این حال، آنها در آنجا زندگی میکردند و میجنگیدند برای همین خیلی نیاز داشتند که هر از گاهی به مکانی بروند که مسجدی باشد، گرمابهای داشته باشد و دارای چند مغازه باشد، خوشبختانه دزفول چنین ویژگی داشت، دزفول این نقش را تا پایان جنگ حفظ کرد، حتی در عملیات بزرگ فتحالمبین که باعث شد مناطق غرب کرخه تا مرز آزاد شود، شهر دزفول نقش مهمی ایفا کرد.
ما در آن عملیات توانستیم شهرهای اندیمشک و دزفول را از برد و آتش توپخانه دشمن آزاد کنیم، اما آتش کوبنده موشکهای دشمن باقی ماند.
این شهر قهرمان با صدها موشک اسکاد و بمبارانهای هوایی مورد هجوم قرار گرفت، اما هیچگاه خم به ابرو نیاورد، این در حالی است که قریب به ۲۰ هزار واحد مسکونی و تجاری کامل با خاک یکسان شد و مردم بیش از دو هزار شهید تقدیم اسلام کردند، اما هیچگاه خم به ابرو نیاوردند و به مقاومتشان نیز افزوده شد.
دزفول شهری بود که در مقایسه با بقیه کشور که هرکدام از استانهای یک لشکر را پشتیبانی میکردند، آنها به تنهایی کار را انجام میدادند به طوری که تدارکات نیروها را تأمین میکردند، نیروهای انسانی و پادگانها را تجهیز میکردند و علاوه بر آن، بخش اعظمی از تیپ ۷، ولی عصر (ع) را که بعدها به لشکر، ولی عصر (عج) خوزستان تبدیل شد، تجهیز میکردند و این روحیه روز به روز بیشتر هم میشد.
دزفول هیچگاه در دوران دفاع مقدس حمایت و پشتیبانی از جبهه و مقاومت را ترک نکرد و به این روش خود ادامه داد و در این راه شهیدان زیادی را تقدیم اسلام و کشور کرد. حتی حالا هم میبینیم تعداد زیادی از عزیزانی که در آن دوره دچار جانبازی شدند به فیض شهادت نائل میشوند، بسیاری از این عزیزان به دلیل جراحتهای دوران دفاع مقدس مانند شهید احمد سوداگر به فیض شهادت نائل میشوند و عدهای هم مانند شهید سردار کوسهچی به دلیل حضور در رزمایشها و درگیری با بیماری کرونا و دارا بودن شرایط قبلی به فیض شهادت نائل میشوند و هماکنون در امتداد شهادت رزمندگان همان راه ادامه دارد.
برای مردم عزیز دزفول آرزوی سلامت و موفقیت داریم و برای بازسازی و کمک به این شهر و حمایت و پشتیبانی از آن همیشه حاضر هستیم.
شهر دزفول یکی از قدیمیترین شهرهای کشور است که آثار باستانی زیادی هم دارد، تمدن کهن دارد و دارالمومنین است؛ ایمان مردم این شهر مثالزدنی است و به امید خدا در پیشبرد اهداف و سلامت و بهروزی نسلهای آینده همان توفیقات را داشته باشد و این سابقه درخشان انشاءالله پشتوانه و دلگرمی مردم دزفول باشد.
- بنا به اعلام دفاعپرس، سردار سرلشکر پاسدار «محمد باقری» به مناسبت چهارم خرداد روز مقاومت و پایداری دزفول (پایتخت مقاومت ایران) ضمن گرامی داشت ان روز پیامی صادر کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
یاد و خاطره امام بزرگوار و شهیدان گرانقدر را گرامی میداریم، به ویژه شهیدان ارزشمند در شهر مقاومت و پایداری دزفول قهرمان را. این روز بزرگ یعنی چهارم خردادماه را گرامی میداریم و همچنین یاد و خاطره آیتالله دزفولی رحمتالله علیه که در تمام ایام بمباران و موشکباران دزفول حضور داشتند و رهبری مردم را بر عهده داشتند.
حقیقتاً یکی از محورهای اساسی تهاجم رژیم بعثی و صدام جنایتکار به میهن اسلامی ما، محور بسیار مهم غرب کرخه بود که ارتش قدرتمند و متجاوز صدام از مرزهای شرهانی و فکه به سمت شهرهای شوش و دزفول حرکت کردند، آنها در این تهاجم با استفاده از پشتیبانی هوایی، بالگردها و آتش انبوه قصد داشتند غرب کرخه را تصرف و از رود آن عبور کنند؛ همچنین دیگر هدف دشمن قطع ارتباط جاده اصلی اهواز به خرمآباد، تصرف پادگان تیپ ۲ لشکر ۹۲، تصرف پایگاه هوایی و در نهایت تصرف شهر دزفول بود.
آنها قصد داشتند جلگه خوزستان، شهر اهواز و این استان نفتخیز و حیاتی را از ناحیه شمال مسدود کنند تا در عمل استان خوزستان محاصره شود و رژیم بعثی هم به اهداف خود دست یابد.
صدام جنایتکار حرف از تصرف یک هفتهای کشور میزد و حداقل هدفش تصرف جلگه خوزستان بود، البته آنها در روزهای نخست با غافلگیری که انجام دادند توانستند بخشهای زیادی در منطقه غرب بهویژه کرخه را تصرف کنند و حتی قصد عبور از آن را داشتند، بعثیها همچنین توانسته بودند با نزدیک شدن به شهرهای دزفول، شوش، اندیمشک و همچنین جاده اهواز با سلاحهای سنگین و غیر سنگین آن مناطق را مورد هدف قرار دهند.
ما بهعنوان یک رزمنده در روزهای نخست جنگ به منطقه خوزستان وارد شدیم و با ورود به آنجا احساس کردیم که به یک منطقه جنگزده و خالی از سکنه وارد شدهایم؛ زیرا در اثر حملات دشمن، مردم مجبور به ترک خانههای مسکونی و شهرها شده بودند و همین مسئله باعث شده بود تا بخشهایی از این استان به شهر ارواح تبدیل شود، البته در این میان یک استثناء وجود داشت و آن شهر دزفول بود. زمانی که وارد شدیم، دیدیم که مردم در این شهر روحیه خوبی دارند و این مسأله به ما دلگرمی داد.
در تمام مدتی که در این شهر حضور داشتیم، میدیدیم که تمام مردم آنجا به دلیل زیر آتش قرار گرفتن توپخانه دشمن شرایط سختی دارند، اما ما در آنجا از مردم احساس خوبی میگرفتیم و دلگرم بودیم؛ حتی در برخی مواقع به آنجا پناه میبردیم.
به خاطر دارم در یکی از شبهایی که در سپاه دزفول حضور داشتم، صدای شلیک موشکهای دشمن را میشنیدم، این موشکها از بالای سر ما عبور کرد و با شهر برخورد داشت، در نتیجه به سرعت عازم شهر شدیم و دیدیم که مردم در کنار یکدیگر تلاش دارند امداد رسانی کنند و با این حال شعار حمایت از انقلاب و اسلام و همچنین امام و شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» در میان مردم وجود داشت، مردم معتقد بودند که باید مقابله به مثل کرد و جواب موشک دشمن را با موشک داد.
این روحیه در تمام طول جنگ حفظ شد و میتوان گفت دزفول در مقایسه با تمام مناطق جنگی نمونه بود، در آن زمان رزمندگان در سنین جوانی از خانواده جدا میشدند و به یک شهر میرفتند، آنها به مناطقی اعزام میشدند که مناطق جنگی بود. در آنجا فشار دشمن بسیار زیاد بود و امکانات در حداقلترین میزان خود بود، با این حال، آنها در آنجا زندگی میکردند و میجنگیدند برای همین خیلی نیاز داشتند که هر از گاهی به مکانی بروند که مسجدی باشد، گرمابهای داشته باشد و دارای چند مغازه باشد، خوشبختانه دزفول چنین ویژگی داشت، دزفول این نقش را تا پایان جنگ حفظ کرد، حتی در عملیات بزرگ فتحالمبین که باعث شد مناطق غرب کرخه تا مرز آزاد شود، شهر دزفول نقش مهمی ایفا کرد.
ما در آن عملیات توانستیم شهرهای اندیمشک و دزفول را از برد و آتش توپخانه دشمن آزاد کنیم، اما آتش کوبنده موشکهای دشمن باقی ماند.
این شهر قهرمان با صدها موشک اسکاد و بمبارانهای هوایی مورد هجوم قرار گرفت، اما هیچگاه خم به ابرو نیاورد، این در حالی است که قریب به ۲۰ هزار واحد مسکونی و تجاری کامل با خاک یکسان شد و مردم بیش از دو هزار شهید تقدیم اسلام کردند، اما هیچگاه خم به ابرو نیاوردند و به مقاومتشان نیز افزوده شد.
دزفول شهری بود که در مقایسه با بقیه کشور که هرکدام از استانهای یک لشکر را پشتیبانی میکردند، آنها به تنهایی کار را انجام میدادند به طوری که تدارکات نیروها را تأمین میکردند، نیروهای انسانی و پادگانها را تجهیز میکردند و علاوه بر آن، بخش اعظمی از تیپ ۷، ولی عصر (ع) را که بعدها به لشکر، ولی عصر (عج) خوزستان تبدیل شد، تجهیز میکردند و این روحیه روز به روز بیشتر هم میشد.
دزفول هیچگاه در دوران دفاع مقدس حمایت و پشتیبانی از جبهه و مقاومت را ترک نکرد و به این روش خود ادامه داد و در این راه شهیدان زیادی را تقدیم اسلام و کشور کرد. حتی حالا هم میبینیم تعداد زیادی از عزیزانی که در آن دوره دچار جانبازی شدند به فیض شهادت نائل میشوند، بسیاری از این عزیزان به دلیل جراحتهای دوران دفاع مقدس مانند شهید احمد سوداگر به فیض شهادت نائل میشوند و عدهای هم مانند شهید سردار کوسهچی به دلیل حضور در رزمایشها و درگیری با بیماری کرونا و دارا بودن شرایط قبلی به فیض شهادت نائل میشوند و هماکنون در امتداد شهادت رزمندگان همان راه ادامه دارد.
برای مردم عزیز دزفول آرزوی سلامت و موفقیت داریم و برای بازسازی و کمک به این شهر و حمایت و پشتیبانی از آن همیشه حاضر هستیم.
شهر دزفول یکی از قدیمیترین شهرهای کشور است که آثار باستانی زیادی هم دارد، تمدن کهن دارد و دارالمومنین است؛ ایمان مردم این شهر مثالزدنی است و به امید خدا در پیشبرد اهداف و سلامت و بهروزی نسلهای آینده همان توفیقات را داشته باشد و این سابقه درخشان انشاءالله پشتوانه و دلگرمی مردم دزفول باشد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *