ما هنوز در آلزایمر تاریخی ماندهایم
رجبعلی لباف خانیکی گفت: در بسیاری از نقاط دنیا علاوه بر مساله آموزش و پرداختن به هویت ملی نقش دیگری که برای موزهها تعریف شده این است که اینها خود یک منبع درآمد هستند. در واقع در بسیاری از کشورها به موزهها علاوه بر کارکردهای فرهنگی به عنوان یک نهاد اقتصادی هم نگاه میکنند.
خبرگزاری میزان -
لباف خانیکی در پاسخ به اینکه آیا مشکل تخصیص اعتبارات مالی موزهها را باید با فرهنگ سازی برای مردم حل کرد گفت: من فکر نمیکنم موزههای ما نیاز به اعتبار خاصی داشته باشند که حالا تصور شود باید منابع مالی جدیدی به این نهاد اختصاص داده شود. در بسیاری از نقاط دنیا علاوه بر مساله آموزش و پرداختن به هویت ملی نقش دیگری که برای موزهها تعریف شده این است که اینها خود یک منبع درآمد هستند. در واقع در بسیاری از کشورها به موزهها علاوه بر کارکردهای فرهنگی به عنوان یک نهاد اقتصادی هم نگاه میکنند؛ بنابراین در ارتباط با موزههای کشورمان من تصور نمیکنم کمبود اعتبار باعث کم رونقی آنها شده باشد.
وی در واکنش به اینکه آیا تفاوت موزههای کشورمان با دیگر کشورها به مساله درآمدزایی بر میگردد اظهار داشت: من دلیل اصلی مشکل را عدم فرهنگ سازی میدانم. باید ابتدا سودمندیها و مضار وجود یک پدیده برای مردم تبیین شود تا بعد بتوان مردم را به آن پدیده ترغیب یا از آن بر حذر داشت. از همین رو باید اول موزهها و آثار باستانی و میراثهای فرهنگی برای مردم تبیین بشوند و فلسفه وجودی آنها همانطور که مثلا در اساسنامه میراث فرهنگی آمده برای مردم روشن شود و این مساله تبدیل به یک فرهنگ بشود تا مردم هم نسبت به بازدید از موزهها و حفاظت از آثار باستانی علاقهمند بشوند. اخباری که در ارتباط با تخریب آثار باستانی و سرقت اشیای تاریخی به گوش میرسد واقعا خبرهای نگران کنندهای هستند. نباید اجازه داده شود در کشور ما چنین اتفاقاتی رخ دهد، اما شاهدیم که به راحتی این اتفاقات رخ میدهد.
این پژوهشگر باستان شناسی درخصوص شیوه عمل دیگر کشورهایی که در موزه داری موفق عمل کرده اند گفت: روی آوردن به مقوله پرداختن به آثار تاریخی از اساس بعد از رنسانس در اروپا شکل گرفت. اروپاییها در دوران قرون وسطا در حالتی از بی خبری بودند و بعد از رنسانس بود که به فکر علت یابی خمودگی خود و دلایل کامیابی مردمان مشرق زمین بر آمدند. اگر تاریخ گذشته کشور خودمان را تا دوره صفوی بررسی کنیم میبینیم فهرست دانشمندان و کتابهای علمی ما حکایتگر پیشتازی کشورمان بوده است. در هر حال غربی ها، چون به دنبال یافتن پاسخی برای پرسش هایشان درباره چرایی سیر تحولات نقاط مختلف دنیا بودند به تاریخ و باستان شناسی روی آوردند.
رجبعلی لباف خانیکی باستان شناس، پژوهشگر و مدیرکل پیشین میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی درخصوص چرایی کم رونق بودن موزهها در کشورمان در مقایسه با دیگر نقاط دنیا به میزان گفت: بنا به تصور من علت را باید در عدم فرهنگ سازی و کمبود آموزشها در رابطه با ارزشهای مربوط به بازدید از موزهها دانست. چون در جامعه ما چنین مواردی نهادینه نشده برای همین موزههای ما آنطور که شایسته است با اقبال مواجه نشده است. درواقع ما نیازمند به ایجاد فرهنگ موزه دیدن و موزه داری هستیم. در این خصوص بیش از همه این رسانههای گروهی هستند که باید روی این مساله کار کنند تا این مساله که چرا موزهها در کشور ما رونق ندارند تبدیل به یک دغدغه بشود. البته موزهها در کشور ما چنین وضعیتی دارند و الا در بسیاری از کشورهای دیگر نسبت به موزهها اقبال گستردهای وجود دارد. چون در آن کشورها به مردم آگاهیهای لازم داده شده و آنها به این دریافت رسیده اند که در موزه هاست که میتوان به ریشهها و بنیادهای فرهنگی و هویتی پی برد.
لباف خانیکی در پاسخ به اینکه آیا مشکل تخصیص اعتبارات مالی موزهها را باید با فرهنگ سازی برای مردم حل کرد گفت: من فکر نمیکنم موزههای ما نیاز به اعتبار خاصی داشته باشند که حالا تصور شود باید منابع مالی جدیدی به این نهاد اختصاص داده شود. در بسیاری از نقاط دنیا علاوه بر مساله آموزش و پرداختن به هویت ملی نقش دیگری که برای موزهها تعریف شده این است که اینها خود یک منبع درآمد هستند. در واقع در بسیاری از کشورها به موزهها علاوه بر کارکردهای فرهنگی به عنوان یک نهاد اقتصادی هم نگاه میکنند؛ بنابراین در ارتباط با موزههای کشورمان من تصور نمیکنم کمبود اعتبار باعث کم رونقی آنها شده باشد.
وی در واکنش به اینکه آیا تفاوت موزههای کشورمان با دیگر کشورها به مساله درآمدزایی بر میگردد اظهار داشت: من دلیل اصلی مشکل را عدم فرهنگ سازی میدانم. باید ابتدا سودمندیها و مضار وجود یک پدیده برای مردم تبیین شود تا بعد بتوان مردم را به آن پدیده ترغیب یا از آن بر حذر داشت. از همین رو باید اول موزهها و آثار باستانی و میراثهای فرهنگی برای مردم تبیین بشوند و فلسفه وجودی آنها همانطور که مثلا در اساسنامه میراث فرهنگی آمده برای مردم روشن شود و این مساله تبدیل به یک فرهنگ بشود تا مردم هم نسبت به بازدید از موزهها و حفاظت از آثار باستانی علاقهمند بشوند. اخباری که در ارتباط با تخریب آثار باستانی و سرقت اشیای تاریخی به گوش میرسد واقعا خبرهای نگران کنندهای هستند. نباید اجازه داده شود در کشور ما چنین اتفاقاتی رخ دهد، اما شاهدیم که به راحتی این اتفاقات رخ میدهد.
بیشتر بخوانید:
این پژوهشگر باستان شناسی درخصوص شیوه عمل دیگر کشورهایی که در موزه داری موفق عمل کرده اند گفت: روی آوردن به مقوله پرداختن به آثار تاریخی از اساس بعد از رنسانس در اروپا شکل گرفت. اروپاییها در دوران قرون وسطا در حالتی از بی خبری بودند و بعد از رنسانس بود که به فکر علت یابی خمودگی خود و دلایل کامیابی مردمان مشرق زمین بر آمدند. اگر تاریخ گذشته کشور خودمان را تا دوره صفوی بررسی کنیم میبینیم فهرست دانشمندان و کتابهای علمی ما حکایتگر پیشتازی کشورمان بوده است. در هر حال غربی ها، چون به دنبال یافتن پاسخی برای پرسش هایشان درباره چرایی سیر تحولات نقاط مختلف دنیا بودند به تاریخ و باستان شناسی روی آوردند.
وی ادامه داد: آنها با مطالعات در این حوزه در صدد شناخت ریشهها و رازهای موفقیت ملل مختلف بودند. غربیها با شناخت الگوهای کهن زندگی جوامع دریافتند که با آگاهی بر ریشههای هویتی پیشینیان قادر به پیشرفت خواهند بود. برعکس آنها در مملکت ما رنسانس باعث فرو رفتن ملت به خوابی عمیق شد. در واقع از اواخر دوره صفوی و به خصوص در دوره قاجار کشور ما وضع حزن انگیزی پیدا کرده بود. در هر حال من تصور میکنم شاید ما هنوز از آن خواب بر نخواسته ایم و هنوز در حالت فراموشی و آلزایمر نسبت به گذشته و تاریخ مانده ایم. یکی از عوارض این خواب آلودگی بی اعتنایی به تاریخ و آثار تاریخی و تپهها و بناهای باستانی است. این آثار و ابنیه نماد فرهنگی و تمدنی ایران قدیم هستند. موزههای ما هم همین کارکرد را دارند. همچنان که بناهای ما اشیای غیر منقول تاریخی را در بردارند موزهها هم اشیای منقول را تاریخی را در خود جای داده اند. اینها تفاوتی با هم ندارند و هم موزهها و هم بناهای تاریخی ماموریت برملا کردن چگونگی هویت فرهنگی ما را بر عهده دارند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *