۲۰ سال دیگر رشد «جمعیت» ایران صفر میشود!
- ایسنا نوشت: شهلا کاظمیپور- جمعیتشناس درباره صفر شدن رشد جمعیت کشورمان تا سال ۱۴۲۰ گفت: چرایی و علت کاهش باروری به افزایش سواد، تحصیلات و شهرنشینی استناد میکنند و به طور کلی شاخصهای توسعه که در هر کشوری افزایش مییابد، نرخ باروری در آن کشور کاهش مییابد و در ایران نیز نرخ باروری کم شده است.
کاظمیپور افزود: زمانی که باروری کم میشود، رشد جمعیت نیز کاهش مییابد و نمیتوان ترمز این کاهش رشد جمعیت را کشید و بگوئیم که به همین میزان یک درصد در سال باقی بماند. کاهش رشد جمعیت به همین میزان باقی نمیماند و به تدریج به همراه کاهش باروری، کم میشود و زمانی به صفر میرسد، سپس منفی میشود؛ رشد جمعیتِ منفی باعث میشود که جمعیت در درازمدت از بین برود.
وی ادامه میدهد: در ایران نیز پیشبینیهایمان نشان میدهد که رشد جمعیت در سال ۱۴۲۰ یا ۱۴۲۵به رشد صفر برسد و پس از آن منفی شود و این نگرانی وجود دارد که جمعیت ایران در سالهای آینده به سمت سالخوردگی برود، باروری کم شود و از جوانی جمعیت کاسته شود و این عمدهترین نگرانی است که در جامعه ما وجود دارد.
ایران هم اکنون "میانسال" است
این جمعیتشناس در پاسخ به این که سهم جوانان، کودکان، سالمندان و نیروی کار طی چند دهه اخیر با چه روندی همراه بوده است؟ نیز اینطور توضیح میدهد: اکنون اگر ایران را از نظر جمعیتی در نظر بگیریم، از اواسط دهه ۸۰، بالاترین سهم جمعیت جوان را داشتیم. در جمعیتشناسی جمعیت زیر ۱۵ سال را جمعیت «جوان» میگویند. در سال ۱۳۶۵، ۴۶ درصد از جمعیت ایران «جوان» بودند، درصورتی که در حال حاضر ۲۳ درصد جمعیت ما جوان و زیر ۱۵ سال است. در سال ۱۳۶۵، سه درصد جمعیت «سالخورده» بود و اکنون بیش از ۸-۹ درصد سالخورده هستند. در آن زمان از نظر سنی ۵۱ درصد جمعیت «فعال» بودند، اما در حال حاضر این رقم به نزدیک ۷۰ درصد رسیده است. یعنی در آن مقطع (سال ۱۳۶۵) جمعیت ما بسیار جوان بود و در حال حاضر جمعیت ما میانسال است.
پیش بینی افزایش امید زندگی در مردان به ۷۴ و در زنان به ۷۶ سال طی سالهای آینده
وی با بیان اینکه امید زندگی در ایران در سال ۹۵ در مردان ۷۲ سال و در زنان ۷۴ سال بود و این رقم همچنان افزایش پیدا میکند، اما نه به میزانی که خیلی زیاد شود، تاکید میکند: بالاترین میزان امید زندگی مربوط به کشور ژاپن با نرخ ۸۴ سال است، اما پیشبینیها نشان میدهد که طی سالهای آینده، در ایران امید زندگی در مردان به ۷۴ سال و در زنان به ۷۶ سال برسد.
چرا سرعت کاهش جمعیت در ایران زیاد است؟
وی در پاسخ به سوالی درخصوص تجارب جهانی در میزان افزایش نرخ رشد جمعیت بیان میکند: عمدتا در همه کشورها، کاهش باروری ناشی از بهبود شاخصهای توسعه است. در هرکشوری شاخصهای توسعه مانند افزایش باسوادی، پوشش ضریب تحصیلی بالا، تحصیلات عالیه، اشتغال زنان، شهرنشینی، رفاه اجتماعی و بهبود بهداشت از عواملی هستند که ولادت و باروری را کاهش میدهند. در کشور ما نیز این عوامل وجود داشته است، اما مشکلی که در ایران وجود دارد سرعت کاهش است که بسیار زیاد است. پس باید به دنبال علتی که موجب افزایش این سرعت شده، برویم.
کاظمی پور میگوید: حتی ما شاخصهای توسعه را به اندازهای که کشورهای دیگر دارند، نداریم؛ اما میبینیم که سرعت کاهش ولادت بیشتر است. عمدتا هم بحثهای تورم و آسیبهای مختلف اجتماعی و عدم اعتماد خانوادهها به آینده خود و فرزندانشان از عواملی هستند که هم باعث به تاخیر افتادن ازدواج و هم به تاخیر افتادن فرزندآوری شده و هم میانگین تعداد فرزندان برای خانوادهها کم میشود. اگر هم قرار است سیاستی اتخاذ کنیم در فاز اول باید روی عوامل حادثی که منحصر به جامعه خودمان است، برنامهریزی کنیم.
وی سخنان خود را اینطور تکمیل میکند: شاخصهای توسعه هم در این زمینه اثرگذار بوده، اما شاید ۵۰ درصد اثرگذار بوده است. در ابتدای انقلاب ۴۷ درصد جمعیتمان باسواد بود و اکنون ۹۲ درصد باسواد داریم. در آن زمان شهرنشینی ۴۷ درصد و اکنون ۷۴ درصد است. شاخصهای توسعه به میزان ۵۰ درصد موثر بوده و ۵۰ درصد دیگر ناشی از تنگناهایی است که هر روز در جامعه شاهد آن هستیم.
اما کشورهای دیگر در مواجهه با پدیده کاهش نرخ رشد جمعیت سیاستهایی را اتخاذ کردهاند که در اصل سیاستهای حمایتی بوده است، ما نیز بسیاری از طرحهای کشورهای مختلف را اتخاذ و تجربه کردیم و بسیاری از این بندها در طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده وجود دارد؛ بیشتر حمایت از مادر، تغذیه مادر، زایمان رایگان، توسعه بیمه برای مادر و فرزند، مرخصی زایمان، دادن شیر و پوشک رایگان و ... جزو حمایتهای مالی است. البته کشورهای دیگر مشکل کاهش ولادتشان اغلب ناشی از این عوامل اقتصادی نبوده و بیشتر اجتماعی-فرهنگی بوده است.
در ازای تولد فرزند سوم به هر خانواده ۲۰۰ متر زمین میدهند؟!
۳۰ درصد خانوادههای شهرهای بزرگ مستاجرند
این جمعیت شناس درخصوص مادهای از این طرح که به اختصاص زمین ۱۵۰ تا ۲۰۰ متری به خانوادهها برای تولد فرزند سوم اشاره دارد نیز میگوید: درمورد اعطای زمین آنچه که من در خاطرم است این است که قرار شد در شهرهای کوچک و در مناطق کم جمعیت که زمین ارزانتر است، زمین داده شود، اما باید ببینیم آنچه که تصویب شده واقعا تغییر پیدا کرده یا به صورت ژورنالیستی این را پررنگ میکنند و آن بند را متذکر نمیشوند در صورتی که بعید میدانم در شهر تهران به خانوادهای که فرزند سومشان متولد میشود، وسط شهر ۲۰۰ متر زمین دهند.
وی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر چنددرصد از خانوادهها دارای مسکن هستند؟ میگوید: در شهرهای بزرگ ۳۰ درصد اجارهنشین هستند و این رقم در شهرهای کوچک کمتر است. بسیاری از افراد مالک مسکن هستند، اما به قدری فضای مسکونیشان کوچک است که خود بازدارنده تولد فرزند دیگر است و صرف اجاره مطرح نیست. در اصل فضای مسکونی ملاک است که باید کاملا به آن پرداخته شود.