چرا محدودیتها مانع سفر مردم در تعطیلات عید فطر نشد؟
- روزنامه آفتاب یزد نوشت: کرونا یک بیماری جمعدوست است. هر جایی که جمع باشد و آدمها گرد هم آیند، کرونا رسالت خود را بهتر عملی میسازد. بیدلیل نیست که الآن پس از گذشت چیزی حدود یک سال و نیم از بروز این بیماری، بیش از هر چیز بر فاصلهگذاری اجتماعی و زدن ماسک تاکید میشود. هر جمعی فعلا باید متفرق شود تا بتوان پاسخ مثبتی از واکسیناسیون گرفت. در واقع تا پیش از مشاهدهی یک نتیجهی مطمئن نمیتوان کرونا را دست کم گرفت و با عدم عایت فاصلهگذاری بستر جولان این بیماری را فراهم کرد.
>سختگیریهای جهانی
سفر و مهمانی رفتن یکی از مهمترین کارهایی بود که در این دوران کرونا به شدت منع شد. به ویژه سفر رفتن که افزون بر فراهم آوردن زمینهی جمع شدن افراد کنار هم، باعث گردش ویروس در سطح کشور نیز میشود و کرونا را به راحتی از شهرهای قرمز به شهرهای دیگر منتقل میکند. از این رو در کشورهای مختلف سخت گیریهای زیادی روی سفر شهروندان اعمال شد. به صورتی که وسایل نقلیه مانند هواپیما از ارائهی خدمت معذور شدند و کارکنان بخش حمل و نقل مسافران مدتی را به مرخصی رفتند. دولتها نیز برای جلوگیری از نفوذ ویروس به کشورشان، راههای ورود مسافران از کشورهای وضعیت قرمز را بستند.
>تعطیلات، روزهای خوب برای کرونا
در ایران نیز که معمولا قرار گرفتن چند روز تعطیل کنار هم، چیز نادری نیست، همواره نگرانیهایی دربارهی احتمال نقل و انتقال و چرخش ویروس در سطح کشور وجود داشته است. از این رو در یک سال و نیم گذشته محدودیتهایی برای سفر اعمال و همچنین تدابیری برای کم کردن مهمانیهای داخل شهری اندیشیده شد. هر چند که عدهای این محدودیتها را کافی نمیدانند، اما نمیتوان تاثیر مثبت آنها را نیز نادیده انگاشت. یکی از این محدودیتها که چند ماهی از شروع آن گذشته و هنوز در جریان است، عدم تردد بین ساعت ۱۰ شب تا ۳ صبح است. محدودیت دیگر، عدم تردد بین شهری است. در هر دو حالت جریمههایی برای متخلفان در نظر گرفته شده است.
>محدودیتهای تعطیلات عید فطر
تعطیلات عید فطر ۱۴۰۰ با دو روز تعطیلی در ماه مطبوع اردیبهشت یکی از بهترین فرصتها برای سفر و تفریح بود. اما دریغ که کرونا نه تفریح سرش میشود و نه هوای مطبوع. به هیچ وجه حاضر نیست تخفیفی در شرایطش قائل شود. از این رو تعطیلات عید فطر امسال نیز با محدودیتهای از پیش تعیین شدهای همراه شد. این ممنوعیتها از ساعت ۱۴ روز سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ماه آغاز شد و تا ۱۲ روز شنبه ۲۵ اردیبهشت ادامه یافت. این محدودیت تقریبا چهار روزه، تمام روزهای تعطیل را در بر گرفت. با وجود برنامه ریزی به موقع این محدودیتها و شروع آن دو روز پیش از تعطیلات، اما همچنان بسیاری از مردم به سفر رفتند و ترسی از افتادن به دام دوربینها نداشتند.
>ترافیک روز جمعه
با وجود این که بیمارستانها همچنان تعداد زیادی از بیماران کرونایی را در خود جای دادهاند و خانوادههای زیادی هنوز رخت سیاه را از تن به در نکردهاند، سفرهای مردم نهتنها کاهش نیافت بلکه به گونهای بود که روز جمعه ۲۴ اردیبهشت، برخی از جادهها را با ترافیک سنگین رو به رو ساخت. به گزارش ایسنا، بر اساس گزارشهای مرکز مدیریت راههای کشور از ساعت ۱۱ پیش از ظهر روز جمعه تا چند ساعت ترافیک سنگینی به ویژه در محورهای شمالی کشور به وجود آمد و هر قدر که گذشت ترافیک و حجم تردد خوردروها بیشتر و بیشتر شد.
>تنها هفت درصد کاهش
آمارهایی که مرکز مدیریت راههای کشور منتشر کرده نیز خبر از جدی نگرفتن محدودیتهای کرونایی میدهد. به گزارش مرکز مدیریت راههای کشور، با وجود محدودیتهای سفر که از ساعت ۱۴ روز سهشنبه (۲۱ اردیبهشت ماه) اعمال شده بود، در هفته گذشته آمار ترددها نسبت به هفته قبل از آن (۱۰ تا ۱۶ اردیبهشت) با دو درصد رشد همراه شد. آمار ارائه شده نسبت به سال گذشته که هیچ محدودیتی برای ایام تعطیلات عید فطر اعمال نشده بود فقط هفت درصد کاهش داشت. بعد از اعلام محدودیت سفرها برای ایام تعطیلی عید فطر از روز سهشنبه (۲۱ اردیبهشت ماه)، مسافران قبل از تاریخ اعلام شده سفر خود را آغاز کردند و این امر باعث افزایش میزان ورود و خروج مسافران شد. با مجود محدودیت سفر، تردد در استان گلستان از (۱۷ تا ۲۳ اردیبهشت) نسبت به هفته قبل از آن (۱۰ تا ۱۶ اردیبهشت) ۱۳ درصد، اردبیل ۱۲ درصد، فارس ۱۰ درصد و کهگیلویه و بویر احمد ۱۰ درصد رشد داشته است. همچنین طبق آمار اعلام شده بیشترین خودروهای غیر بومی مشاهده شده در سطح کشور مربوط به استانهای تهران، البرز، مازندران، قزوین، اردبیل و اصفهان بوده است.
>دلایل روانی و اجتماعی
این که چرا با وجود مرگ و میر بالایی که بیماری کرونا در کشور ما به جای گذاشته و خانوادههای زیادی را داغدار کرده، همچنان مردم حاضر نیستند حجم سفرها و مهمانیها و دورهمیهای خود را کم کنند تا دست ویروس به آنها نرسد و عزیزانشان در امان بمانند، جای درنگ دارد. این که با وجود دانستن خطر احتمالی، اما همچنان عدهای خود را به کام بلا میفرستند مسئلهای است که شاید باید ابعاد اجتماعی و روانی آن بررسی گردد.
>فرهنگ جمعگرای جامعه ایران
امانالله قرایی مقدم جامعه شناس در این باره گفت: «جواب شما روشن است. فرهنگ کشور ما از قدیم یک فرهنگ جمع گرا بوده است. باورهای سنتی گذشته هنوز در کشور ما حاکم است. در عین حال در نوسانی بین گذشته و آینده هستیم. بهتر است این بخش را با ارجاع به نظریهی ژرژ گورویچ پاسخ دهم. گورویچ زمان را به هفت نوع تقسیم میکند. یکی از این زمانها زمان پاندومی نام دارد. جامعهی ما در این زمان قرار دارد. به این صورت که گاهی گذشته را به آینده برتری میدهد و گاهی آینده را به گذشته. به بیان دیگر ما در زمان تقدم بر تاخر و یا تاخر بر تقدم هستیم. وقتی جامعه در این حالت است، با وجود این که آینده از تسلط علم خبر میدهد، اما همچنان به باورهای سنتی گذشته رجوع میکند. همچنین گاهی هم آینده را به گذشته برتری میدهد و سنتهای گذشته را وامینهد. جامعهی ما کاملا در یک نوسان بین زمانهای گذشته و آینده است.»
>تاخر فرهنگی
این جامعه شناس در ادامه میافزاید: «فرد ایرانی میشنود که باید از جمع پرهیز کند و مدتی تفرد را بگزیند، اما رفتار و حرکات او جمع گرایانه است. در واقع وابستگیها و دلبستگیهای او به گذشتهی سنتی اجازه نمیدهد که حرفهای نو را که در دوران کرونا زده میشود، بپذیرد. او نمیتواند قبول کند که حالا حضور در جمع به او آسیب میزند. رفتار و فرهنگ سنتی او به همه چیز از علم و اخبار گرفته تا هشدارها و دستوراها برتری مییابد.
به عبارتی از نظر آگبرن ما در یک تاخر فرهنگی به سر میبریم. خودرو و بسیاری از وسایل دیگر را وارد کشورمان کردیم، ولی فرهنگ استفاده از آن را به ایران راه ندادیم. خودرو وجود دارد، ولی رانندگی ما با تخلف است و از وسیله آن گونه که درست است استفاده نمیشود. سنتها و ارزشها و باورهای قدیمی، اجازه تغییر به ما نمیدهد. اجازهی به روز شدن نمیدهد. این تاخر فرهنگی است. یعنی در حالی که دوست داریم امروزی باشیم، اما امروزی فکر نمیکنیم.»
>رسوبات فرهنگی
قرایی مقدم در ادامه بیان میکند: «قانون و دانش به ما میگویند که تجمع نکنید، اما رسوبات فرهنگی ما که پارتو آن را مطرح کرد، به ما اجازهی عدم نجمع نمیدهد. این رسوبات در درون ما وجود دارد و وقتی میشنویم که کرونا خطر دارد، باعث بیاعتمادی میشود. به همین دلیل خیلی از افراد با گذشت این همه مدت از ابتدای کرونا آن را باور نمیکنند. چون رسوبات فرهنگی آنها اجازه نمیدهد. اگر رسوبات فرهنگی آنها این اجازه را میداد جای انکار بیماری، مقررات فاصلهگذاری را رعایت میکردند.»
>عقلانی نشدن
این جامعه شناس میافزاید: «پس هم تاخر فرهنگی و هم بیاعتمادی باعث میشود که فرد اخباری را که نه تنها در کشور بلکه در کل دنیا درباره خطرناک بودن این بیماری میشوند، جدی نگیرد. نتیجهی باورهای جامعهی سنتی ما باعث این وضعیت شده است. به قول وبر، جامعهی ما رشنال یا عقلانی نشده است. این اتفاق زمان بر است. البته به نظر من رعایت مردم در حال حاضر بهتر از اوایل کروناست. اما هنوز آن چنان که باید جدی گرفته نمیشود. هنوز عدهای هستند که میگویند چرا باید ماسک بزنیم، ما که نمیگیریم. البته باید این نکته را در این جا بگویم که بر اساس مشاهدات من به طور کلی زنان هم بیشتر ماسک میزنند و هم فاصلهگذاری را بهتر رعایت میکنند. این به این دلیل است که بانوان توان انطباق پذیری بالاتری دارند.»
>زنان تاثیرگذارند
قرائی مقدم در ادامه بیان میکند: «نکتهی دیگر این است که ما همه در این فرهنگ بزرگ شدیم و به یک معنا همه تاخر فرهنگی داریم. به همین دلیل کسانی که بر امر فاصلهگذاری و مقررات کرونا نظارت میکنند هم ممکن است به اندازهی کافی بیماری را جدی نگیرند. دلیلش این است که قوی بودن سنتها در مورد همهی ما صدق میکند. همه با هم و در یک جا بزرگ شدیم. در مجموع حرفهای مقامات و مسئولان و برنامههای رسانهها و صدا و سیما میتواند به عنوان یک آموزش تلقی شود. در کنار آموزش باید سختگیری و جریمه و کنترل هم باشد. جریمهها یک سختگیری اثرگذار بودهاند و از حجم ترددها تا حدی کاستهاند. همچنین به نظرم زنان، چون تاخر فرهنگی کمتری دارند میتوانند تاثیرگذار باشند.»
>بیماری روانی همهگیر
اصغر کیهان نیا روانشناس در این باره میگوید: «کرونا، گرانی، تورم، تغییر دائمی قیمتها، افزایش هزینهها، کاهش درآمد، کاهش دیدارها و عدم معاشرت باعث شده که تقریبا همهی مردم با بیماری روانی دست و پنجه نرم کنند. وقتی شخص در چنین وضعیتی قرار داشته باشد، مصلحت خود را تشخیص نمیدهد. اخبار مختلف، متضاد و راست و دروغ از کانالهای مختلف به مردم میرسد و آنها را در یک وضعیت سرگردانی و کلافگی فرو میبرد. در نهایت نسبت به سرنوشت خود بیتفاوت میشوند و روح بیماری پیدا میکنند. احساس بیآیندگی پیدا میکنند و خوب را از بد تشخیص نمیدهند.»
>عدم تشخیص مصلحت خود
این روان شناس در ادامه میافزاید: «در این میان رسانهها و به ویژه رادیو و تلویزیون باید به وظیفهی خود عمل کنند و شادی و شادابی را به جامعه تزریق کنند که متاسفانه این کار را نمیکنند. مردم باید دلخوشی پیدا کنند. باید برنامههای آموزشی صدا و سیما به ویژه برنامههای آموزش ورزش بیشتر باشد که در حال حاضر چنین نیست. در این شرایط فرد حس میکند که هیچ کسی به فکر او نیست و احساس قربانی شدن به او دست میدهد. این فرد از نظر روحی و روانی دچار بیماری میشود و به دلیل لطمات روحی که خورده است بر خلاف مصلحت خود حرکت میکند. او میداند که اگر سفر کند باید ۵۰۰ هزار تا یک میلیون تومان جریمه بپردازد، اما به آن تن میدهد. میگوید یک میلیون میدهم، ولی در عوض استراحتی میکنم و چند قدم لب ساحل میزنم، پی جریمه را به تن میمالم و در ازای آن اقوامم را میبینم و آرامش میگیرم.»
>دوران سخت نمیپاید، انسان سخت میپاید
کیهان نیا در ادامه میگوید: «شرایط این دوران باعث شده که مردم کمبود محبت پیدا کنند. ماندن در محیط بسته به آنها احساس بطالت، بیهودگی و بیآیندگی داده است. ما در جلسات مشاوره یک حرف را به مراجعانی که با این شرایط رو به رو هستند میزنیم؛ دوران سخت نمیپاید، انسان سخت میپاید. مغول به کشور حمله کرد و سالها حکمرانی کرد، ولی دورانش تمام شد. کرونا هم تمام میشود. اما راه حلهایی برای آسانتر گذشتن این دوران وجود دارد. صدا و سیما باید فرهنگسازی کند و با مثالهای مختلف نشان دهد که این دوران خواهد گذشت و به مردم امید دهد. باید توصیههای ورزشی داشته باشد و برنامههایی برای بازیابی پخش کند. مردم هم میتوانند در خانه خود را سرگرم کنند. خانوادهها در خانه با هم ورزش کنند و برای سرگرم کردن بچههایی که بهانهی بیرون رفتن میگیرند به اجرای نمایش بپردازند. تولید خنده باید در خانه صورت بگیرد. پس راه حل گذر آسان از این دوران نزد رسانهها و مسئولان و خانوادههاست. وگرنه در خانه نشستن به تنهایی انسان را دچار بطالت میکند و سایش و اختلافات را در خانواده زیاد میکند.»
تعطیلات چند روزه در کشور ما کم نیست. کمتر از یک ماه دیگر با چند روز تعطیل سراسری دیگر مواجه هستیم. شاید باید سخت گیریها از این هم بیشتر شود و شاید باید اطلاعرسانی و آگاهی دهی فشرده و سریعی صورت گیرند.
هر چند که زمان اندک است.