«بانکرینگ»؛ ظرفیت مغفول اقتصاد ایران!
- عطیه قدرتی - ایران را میتوان کشوری توانمند در اتلاف منابع نامگذاری کرد؛ سراسر کشور ما پر است از ظرفیتهای مختلفی که داشتنشان آرزوی بسیاری از کشورها است. در این سلسله یادداشت قصد داریم به یکی از ظرفیتهای مغفول این کشور، یعنی «بانکرینگ» بپردازیم و ابعاد آن را تبیین کنیم.
تحریم، مسئله اقتصادی ما نیست. مسئله اصلی اقتصاد ما بیتوجهی به موهبتهای الهی این سرزمین است که از آنها هیچ استفادهای نمیکنیم. این، اهمال نظام مدیریتی ما است که فشار تحریم را دوچندان میکند. «مقاومت» از «قوام» میآید. فرد، گروه، جمعیت یا کشوری که قوام داشته باشد، در زیر ضربات سهمگین تحریمها قویتر میشود. تنها راه قوام یافتن هم استفاده بهینه از ظرفیتهای درونی کشور است. تحریمها بر اقتصاد کشور ما اثر میگذارد، چون ما در مدیریت این استعدادها و قوای درونی ضعیف عمل کردهایم. اگر رویکرد اقتصاد ما مبتنی بر اقتصاد مقاومتی است، باید این ظرفیتها را بشناسیم و از آنها استفاده کنیم.
در انتخابات آتی، تفاوتی نمیکند که چهکسی، از کدام جناح سیاسی و با چه تفکری بر صندلی ریاستجمهوری تکیه میزند؛ او چارهای جز تکیه بر ظرفیتهای داخلی نخواهد داشت. در سالهای گذشته اثبات شد که نباید از بیرون، انتظار کمک و یاری داشته باشیم. راه رشد و پیشرفت از استفاده حداکثری از ظرفیتهای درونی کشور میگذرد.
کاندیداهای ریاستجمهوری و مردم عزیز باید بدانند که یکی از علتهای کاسته نشدن از تحریمها، عدم استفاده از همین منابع و استعدادهای درونی است.
این سلسله از یادداشتها سعی دارد تا یکی دیگر از ظرفیتهای مغفول کشور را به عموم مردم و مسئولان محترم کشور معرفی کند تا دولت بعدی با دست بازتری به مقابله با فشارهای اقتصادی برخیزد و گامهای موثرتری برای بهبود روند اقتصادی کشور بردارد.
صنعت نفت در کشور ما، صنعت مادر است که در حال حاضر اغلب بهصورت سنتی و تنها با صادرات مواد خام به کشورهای حوزه خلیج فارس تنها چرخِ گردان اقتصاد ملی ما است. درحالیکه این صنعت استراتژیک، روزبهروز پیشرفتهتر میشود، در کشور ما همچنان مانند ۱۰۰ سال پیش به مدیریت این صنعت میپردازند و ظرفیتهای عظیم صنعت نفت کشورمان نادیده گرفته میشود. در حالی که اگر مدیریت این صنعت براساس علم و دانش روز باشد و به بدنه اقتصاد کشور متصل شود، میتواند به تنهایی بار مقابله با تحریم را به دوش بکشد.
صادرات فرآوردههای نفتی با قیمت پایین به سایر کشورها (که روند فعلی صنعت (!) نفت کشور است) ممکن است درآمدزا باشد، اما نشان از بیتوجهی ما به فعالیتهایی پرسود، از قبیل بانکرینگ، در کشور نفت خیزمان است. بانکرینگ، سوخترسانی و ارائه خدمات جانبی به کشتیها و شناورهاست. در ادامه گریزی به ظرفیتهای کشورمان در این نوع فعالیت پرسود و بینالمللی خواهیم زد.
سوخترسانی بخشی اساسی و حیاتی از زندگی ماست. ازآنجاکه در حدود ۷۰ درصد از تجارت جهانی از طریق حملونقل دریایی صورت میگیرد، کیفیت، قیمت، سهولت و ایمنی کار با سوخت مورد استفاده در موتور هزاران کشتی عبوری از آبها، امری فوقالعاده بااهمیت است.
این صنعت در بسیاری از کشورها بهعنوان یک منبع درآمد تلقی میشود. این در حالی است که برخی از آنها، مانند سنگاپور، قادر به تولید سوخت نیستند و از سایر کشورها سوخت میخرند. جالب است بدانیم که ایران با وجود ظرفیتهایی، همچون وجود پالایشگاه تولیدکننده نفت کوره (سوخت غالب کشتیها) که ظرفیت تولید آن ۳۰ میلیون تن در سال است که ۱۰ میلیون تن آن، شامل مصارف داخلی است و تنها ۱۰ درصد آن در صنعت بانکرینگ استفاده میشود و مابقی آن به امارات، یعنی رقیب اصلی ایران در منطقه، برای مصارف بانکرینگش صادر میشود!
از ظرفیتهای ایران میتوان به بندرها و اسکلههای بینالمللی و استراتژیک اشاره کرد. ایران با وجود ۸ بندر و ۲۷۰۰ کیلومتر مرز آبی، تنها ۱۱ درصد از سهم بازار بانکرینگ منطقه را به خود اختصاص داده است؛ یکی از نکات جالب و طنزآلود صنعت بانکرینگ در منطقه این واقعیت است که بندر فجیره امارات تمامی نفت سیاه خود را از کشور ما تأمین میکند، ولی ۸۳ درصد از بازار بانکرینگ منطقه را در دست دارد!
بیتوجهی به ظرفیت اسکلهها، نبود جایگاههای مناسب برای جاگیری کشتیهای غولپیکر، تولید ناچیز سوخت مناسب با سولفور کم فقط در یک پالایشگاه (پالایشگاه شازند اراک) برای سوخترسانی به کشتیهایی که وارد آبهای اروپا میشوند، رعایت نکردن قانون استاندارد سوخت در اروپا (ایزو) و عدم ارائه خدمات متنوع و مورد انتظار کشتیها نشان از بیتوجهی وزارتخانهها و سازمانهای مربوطه به این صنعت پرسود بینالمللی دارد.
حال، این سوال در ذهن مخاطب آگاه ایجاد میشود که با توجه به ظرفیتهای مذکور در صنعت بانکرینگ، چرا این صنعت نادیده گرفته میشود؟ سوالی که باید در ذهن نخبگان نفتی کشور، پژوهشگران و رسانههای عمومی آنقدر تکرار شود تا مدیران صنعت نفت و دیگر دستاندرکاران مربوطه را در محکمه افکار عمومی، مجبور به پاسخگویی کند. این حق مردم ما است که از مواهب این صنعت بهرهمند شوند و زندگی بهمراتب بهتر و باکیفیتتری را تجربه کنند.
در یادداشتهای بعدی به بررسی بیشتر صنعت نفت و ابعاد دیگر آن برای احیای اقتصادی ایران خواهیم پرداخت.