ابزار لازم برای انتقام از الدحیل
- ورزش سه نوشت: گر چه آبیها بازی زیبا، تهاجمی، شناور، تماشاگر پسند و با برنامهای را مقابل الدحیل به نمایش گذاشتند، اما مشکل اساسی یاران فرهاد مجیدی را میبایست در خط دفاعی جستجو کرد.
بسیاری معتقدند که استقلال به اشتباهات فردی و البته ضعف خط دفاعی خود باخت. آیا انتخاب نوع استراتژی تهاجمی، بازیِ باز و دارای ریسک بالا باعث شد تا استقلال شکست بخورد؟ آیا بهتر نبود که از استراتژی بازی بسته و محتاطانه با هدف یک برد اقتصادی استفاده کرد؟ آیا بهتر نبود که استقلال پس از تساوی ۳-۳، تغییر رویکرد میداد و به سوی ارائه یک بازی بسته و کم ریسک میرفت؟ آیا استقلال در بازی برگشت مقابل الدحیل تغییر استراتژی میدهد؟ آیا بهتر نیست که استقلال به سراغ یک بازی بسته و بدون ریسک، پرسینگ شدید و البته کمی چاشنی خشونت برود؟
نگاهی خواهیم داشت به چالشهای دفاعی استقلال که در بازی رفت باعث شکست آبیها شد و اکنون باید با غلبه بر این مشکلات، الدحیل را در بازی برگشت مغلوب کرد.
*بازی با تک هافبک دفاعی
یکی از مشکلات اصلی استقلال طی چند فصل اخیر در بحث دفاع تیمی و همچنین فقدان یک هافبک دفاعی برجسته بوده که به ویژه پس از جدایی امید ابراهیمی به چشم میخورد. مقابل تیمهایی همچون الدحیل که پرس از جلو را اجرا کرده، قوای تهاجمی بالایی داشته و از کانالهای میانی و کناری با تمام نیرو به سوی دروازه حریف یورش میبرند، نقش هافبک دفاعی برای تشکیل یک سپر جلوی خط دفاعی استقلال بسیار مهم است. مسعود ریگی علاوه بر خستگی، تحت پرس شدید یاران الدحیل مرتکب اشتباه شد تا گل دوم حریف قطری به ثمر برسد. ریگی در این بازی تنها بود و عملا هیچ کمکی از سوی سایر هافبکهای استقلال در کارهای دفاعی نداشت. از آرش رضاوند انتظار میرفت که در آن شرایط، مکمل خوبی را برای ریگی تشکیل داده و مشارکت بیشتری در کارهای دفاعی داشته باشد. در نیمه دوم، با تعویض ریگی و حضور مهدی مهدی پور، شاهد عملکرد متفاوتی بودیم. مهدی پور به رغم جوانی، توانست کار را جمع و جور کند طوری که فقط یک فرصت گل در این نیمه نصیب الدحیل شد که البته از بخت بد، همان توپ نیز به تور دروازه استقلال چسبید. حال که فرشید اسماعیلی آزادانهتر بازی کرده و فرصت ارائه نبوغ خویش را به دست آورده است، انتظار میرود که سایر هافبکهای استقلال نیز در کارهای دفاعی و تخریبی، تعهد بیشتری را نشان دهند. آیا فرهاد مجیدی در بازی برگشت، از دو هافبک دفاعی استفاده خواهد کرد یا خیر؟
*دفاع تیمی، معضل ریشهای آبیها
بحث دفاع تیمی منحصر به خط دفاعی و یا هافبکهای تدافعی نمیشود. در فوتبال مدرن، تک تک بازیکنهای هر تیم میبایست از جلوی زمین و نوک خط حمله به وظایف دفاعی بپردازند. این امر مهم در تیم استقلال کمتر به چشم میخورد و اصطلاحا این تیم یک فوتبال فانتزی، لوکس و تماشاگر پسند را انجام میدهد. به عنوان مثال، در سنجش پارامترهایی مانند تکل زنی و دوئلهای تن به تن در زمین و هوا، آمار فردی بازیکنهای استقلال در سطح بالایی قرار ندارد. هر چه قدر که یاران مجیدی در پارامترهای هجومی، فوق العاده و کوبنده بوده و خط حمله مخوفی دارند، اما در کارهای تدافعی، تخریبی و جنگندگی دچار کمبود میباشند. البته این مسایل ظرف یک مدت کوتاه حل نشده و نیاز به تمرینات مستمر و چند ماهه دارند. آبی پوشها باید تمام قوای خود را برای بازی برگشت به کار بسته و یک جفت شُش اضافه داشته باشند تا کار دفاع تیمی را به نحو احسن پیاده کنند.
*کنارههای زمین، چشم اسفندیار؟
نقطه ضعف بزرگ استقلال در ۴۵ دقیقه نخست بازی رفت، در کانالهای کناری زمین بود. اگر چه الدحیل نیز از همین نواحی دچار ضعف است، اما استقلال ضرر بیشتری را متحمل شد. احمد موسوی و محمد نادری هنوز تجربیات کافی برای بازی در بالاترین سطوح ملی و یا بین المللی را ندارند. در چنین بازیهای بزرگ و دشواری، این تفاوتها بیشتر به چشم میآید. مجیدی با دو تعویض به موقع در ابتدای نیمه دوم، وریا غفوری و هروویه میلیچ را به زمین فرستاد و موفق به بستن کنارههای زمین گردید. استقلال در بازی برگشت نیز باید جلوی حرکات لب خط بازیکنان الدحیل را بگیرد و اصطلاحا کانالهای کناری زمین را ببندد. تدابیر مجیدی برای نیل به این مقصود چیست؟
*عمق دفاع، جایی که دلها را میلرزاند!
مشکلات عمق دفاع استقلال مربوط به فصل جاری نیست و از دوره وینفرد شفر چنین ایراداتی در این ناحیه به وضوح مشاهده میشود. عجیبتر این که هیچ کدام از مربیان استقلال طی چند فصل اخیر نتوانستند این معضل بزرگ را حل کنند. روزگاری نه چندان دور، مدافعان با تجربه مانند پژمان منتظری، رابسون جانواریو، مجید حسینی و ... با تجارب بالا در عرصه ملی و بین المللی در خط دفاعی آبیها بازی میکردند، ولی امروز بازیکنهای خط دفاعی استقلال فاقد چنین تجربههای ارزشمندی هستند. سیاوش یزدانی، عارف غلامی و محمد حسین مرادمند از جمله بهترین بازیکنهای فوتبال ایران در پستهای خود محسوب میشوند، اما هنوز سوابق کافی در چنین سطحی از مسابقات قارهای ندارند. فقدان یک رهبر مقتدر، کاریزماتیک و با تجربه را میتوان در عقب زمین استقلال احساس کرد.
مهاجمی مانند مایکل اولونگا در بالاترین سطح بازی میکند و حتی آقای گل لیگ ژاپن شده است. مدافعان برای مهار او باید تمرکز و دقت بالایی داشته باشند و کوچکترین اشتباهی را مرتکب نشوند. اغلب مدافعان در فوتبال ما هنوز در بحثهای ابتدایی مانند یارگیری، جاگیری درست، تایمینگ در پرش، هوشمندی و انتخاب درست در تعقیب یا عدم تعقیب توپ، بازی خوانی حریف، بازیسازی از عقب و حتی جنگهای روحی و روانی با مهاجم حریف، فاقد مهارت لازم و کافی هستند. به جای این که مدافعان استقلال با اتکا به یارگیری سایه به سایه، جنگهای روانی و کمی چاشنی خشونت روی اعصاب اولونگا بروند، مهاجم الدحیل بود که روی اعصاب مرادمند و یزدانی رفت و آنها را وادار به اشتباه کرد. برخی نیز معتقدند حضور محمد دانشگر میتوانست مشکلات خط دفاعی استقلال را کاهش دهد، اما سرمربی تصمیم گرفت تا نظم و دیسیپلین را در اولویت قرار دهد.
البته نقصانهایی که مورد اشاره قرار گرفتند، بسیار ریشهای بوده و به حضور یا عدم حضور یک بازیکن مربوط نمیشوند. دانش فوتبالی مدافعان در کشور ما باید در فوتبال پایه آموزش داده شود، ولی متاسفانه با کم توجهی ها، این رسالت به دوش مربیان تیمهای بزرگسال میافتد. مجیدی برای بهبود خط دفاعی تیمش، باید به تمام جزئیات توجه نماید.