مردم را نشناخته اند

9:00 - 30 فروردين 1400
کد خبر: ۷۱۷۸۸۶
کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت: بدخواهان ایران و جمهوری اسلامی که هر کدام، تحقق رویا‌های خود را تعقیب می‌کنند و روش‌های بعضاً متفاوتی نیز دارند از ماه‌ها پیش، دستور کارهایی را برای خود تعریف کرده‌اند.

- حسین کنعانی مقدم در روزنامه حمایت نوشت: روزادوار انتخاباتی همواره به‌عنوان نقطه عطف در تحولات سیاسی کشور شناخته می‌شوند و انتخابات ریاست جمهوری پیش روی نیز از منظر وزن‌کشی انسجام داخلی در مواجهه با فشار‌های خارجی از اهمیت مضاعفی برخوردار است، چراکه می‌تواند فصلی جدید از مدیریت‌های جهادی و انقلابی به‌موازات دیگر نهاد‌های حاکمیتی را کلید بزند.

در سال‌های گذشته، بعضی از جریان‌های سیاسی، خط اصلی خود را بر رسیدن توافق با غرب ترسیم کردند و با موج سازی‌های کاذب رسانه‌ای کوشیدند که غرب‌ستیزی را عامل پسرفت اقتصاد کشور بدانند و بنامند. غافل از اینکه اعتماد به دشمن، باعث شد تا بدترین و سنگین‌ترین فشار‌های تحریمی علیه کشور شکل بگیرد.

با این حال، این پروپاگاندا و فریبکاری متوقف نشد و حریف همچنان خیال می‌کند برخی از جناح‌ها نیازمند توافق با آن‌ها هستند؛ هرچند که ضعیف و تصنعی باشد. دقیقاً به همین دلیل بود که سفیر از خودمتشکر فرانسه در تهران، چندی پیش طی گفتگویی بر به‌اصطلاح احیای برجام پیش از انتخابات ریاست جمهوری تأکید کرد. از دشمن انتظاری جز این نیست، چراکه مدت‌هاست سودای متوقف کردن و به عقب راندن پیشرفت‌های ایران را در سر می‌پرورانند و آرزو می‌کنند که با نقش‌آفرینی کشورمان در پازل آن‌ها، اقتصاد را به حالت کما ببرند. بنابراین، عجیب نیست که نگران سرنوشت تئوریسین‌های اشرافی گری و مدیریت‌های سکولار در سپهر سیاسی کشور باشند.

افزون بر این، جریان سازی رسانه‌ای – سیاسی پرحجمی شکل‌گرفته که بی‌وقفه و شبانه‌روزی در حال پمپاژ کردن یأس و ناامیدی یا ترساندن مردم از ایجاد تغییر هستند. به‌این‌ترتیب که با سوءاستفاده از مذاکرات جاری میان ایران و گروه ۱+۴ و با چشم‌پوشی عامدانه از توان داخلی وعده می‌دهند که این بار، اوضاع مثل گذشته نیست و طرف غربی جدی است که تحریم‌ها را بردارد!

خب، اگر این‌گونه است چرا غرب پیش و پس از پشت پا زدن آمریکا به توافق هسته‌ای، هیچ اقدامی برای استفاده ایران از فرصت‌های تجارت بین‌المللی برنداشت و در عوض، پاشنه جهت‌گیری‌های آن‌ها هنوز روی تحریم می‌چرخد؟ این حجم انبوه از بدعهد‌های طرف‌های اروپایی آیا ضرورت چرخش سیاست‌ها از نگاه به خارج به سمت توان و پتانسیل‌های عظیم داخلی را ایجاب نمی‌کند؟ این رویکرد انقلابی و وطن‌پرستانه باعث ترس و عدم اطمینان به آینده‌ای تیر و تار است یا بالعکس، موجبات نشاط و امیدواری جامعه به ماه‌ها و سال‌های پیش رو می‌شود؟

تقابل با این وارونه نمایی و خیال‌پردازی‌های مهلک لشکر رسانه‌ای دشمن و عواملش در داخل، نیازمند منسجم ساختن ظرفیت‌ها و روشنگری‌هاست تا از این رهگذر، مردم اعتقاد راسخ پیدا کنند که برای رفع نابسامانی‌ها و درمان درد‌های کهنه معیشت و اقتصاد، نیازمند تغییر جدی هستند. بدخواهان ایران و جمهوری اسلامی که هر کدام، تحقق رویا‌های خود را تعقیب می‌کنند و روش‌های بعضاً متفاوتی نیز دارند از ماه‌ها پیش، سه دستور کار برای خود تعریف کرده‌اند.

اول، تحریف حقایق و واقعیت‌ها تا به‌این‌ترتیب، جریانی که هواخواه و هوادار در جا زدن پیشرفت کشور بود و هست را به‌عنوان دلسوز و حامی ترقی ایران و ایرانی جا بزند. برای خنثی‌سازی این ترفند، مؤثرترین شیوه عبارت است از بازخوانی مواضع و عملکرد‌های گذشته. مرور سرفصل‌ها می‌تواند کمک شایانی به رنگ باختن وعده‌های پر زرق و برق کسانی بکند که پیش از این، هم وعده‌هایی داده بودند.

دوم، ایجاد یأس و ناامیدی و تعمیق این انگاره که حضور یا عدم حضور مردم، تفاوتی در رنگین شدن سفره‌های آن‌ها ندارد؛ فارغ از اینکه طرفداران چه گفتمانی انقلاب پیروز شوند گاهی تبلیغ می‌کنند که اصلاً مگر در ایران انتخابات بوده که مردم در چنین شرایط وخیم اقتصادی، میل و رغبت به تعیین سرنوشت خود داشته باشند و زمانی از آحاد جامعه می‌خواهند که حتی اگر مایل به شرکت در انتخابات هستند، پای صندوق‌های رأی نروند.

حتی در یکی از دوره‌ها، رئیس‌جمهور وقت آمریکا از مردم خواست که در شعبه‌های انتخابات حاضر نشوند، اما برخلاف خواست یانکی‌ها، تعداد پرشماری از مردم، آرای خود را به صندوق‌های رأی ریختند. از این رو مقامات کاخ سفید و دیگر رژیم‌های معاند به تجربه دریافته‌اند که باید سکوت کنند و از راه‌های غیرمستقیم دیگری وارد شوند.

یکی از این موارد، انتشار نظرسنجی‌ها و استمزاج‌هایی است که بر اساس آن، نتیجه می‌گیرند دستکم بخش عمده‌ای از مردم، رغبتی به شرکت در انتخابات ندارند و نظام، به اصطلاح با بحران مشروعیت روبروست. ایجاد دوقطبی‌های کاذب برای تضعیف وجه جمهوریت و مردم‌سالاری نظام، شیوه‌ای است که در سال‌های اخیر باب شده و تلاش می‌شود برای آن دلایل به‌اصطلاح عقلی و نقلی دست و پا کنند.

سوم، حمله به شورای نگهبان و تضعیف جایگاه این نهاد قانونی است. زیر سؤال بردن سلامت انتخابات از طریق حمله به رکن نظارتی انتخابات به این دلیل است که شورای نگهبان را به‌اصطلاح به دست کشیدن از معیار‌های خود وادار کنند، چون مراقب است افراد معتقد به ارزش‌های ایرانی – انقلابی، ملتزم به اسلام، قانون اساسی و ولایت‌فقیه وارد عرصه رقابت‌ها شوند و مجالی برای عرض‌اندام نامزد‌های غیر شایسته در انتخابات فراهم نشود. این در حالی است که شورای نگهبان، سوگیری‌های جناحی ندارد و با حفظ بی‌طرفی و استقلال، به وظیفه نظارتی خود در چارچوب قانون عمل می‌کند؛ لذا هجمه‌های برنامه‌ریزی‌شده، کما فی السابق، فاقد وجاهت و اعتبار است و لطمه‌ای به انجام مأموریت‌های محوله این نهاد وارد نخواهد کرد؛ و بالاخره اینکه انتخابات ریاست جمهوری، نماد مردم‌سالاری و پشتوانه نظام برای تداوم و تضمین حرکت توفنده کشور است و بصیرت همیشگی مردم ایران، یک‌بار دیگر نمایشی با شکوه در برابر قدرت‌هایی خواهد بود که از رهگذر تحریم‌ها، به دنبال تحقق رویای تقابل مردم با حاکمیت بودند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *